به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکشنبه 22 مرداد 96 جمعی از اساتید دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی تهران در جلسهای صمیمانه با وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش، پیشنهادهایشان را برای تحکیم ارتباط میان آموزش و پرورش و مراجع علمی ارایه دادند.
در این جلسه «سیدمحمد بطحایی» گفت: امروز که در جمع اساتید بزرگوار هستم متوجه شدم حکمت خداوند در این بوده تا در این چند روز که در یک فضای سیاسی مخرب و مملو از تهمتها قرار گرفتهام حضورم در این جلسه به من آرامش دهد. احساس کردم در این صحنه جنگ با ظلمتها تنها نیستم. صادقانه میگویم انرژی مثبتی از این جمع گرفتم و به پشتوانه علمی این مجموعه میخواهم کارم را شروع کنم.
کوچه و پس کوچه آموزش و پرورش را میشناسم
بطحایی همچنین ادامه داد: وقتی وارد آموزش و پرورش شدم 19 ساله بودم و با مدرک فوق دیپلم کارم را شروع کردم. بعد از انقلاب فرهنگی که دانشگاهها تعطیل شدند و بعد از آن مراکز تربیت معلم راه افتاد، جذب این عرصه شدم. من مربی و معلم علوم تربیتی بودم و بعد مدیر مدرسه شدم. در ادامه در منطقه و بعد در حوزه ستادی کارشناس و کارشناس مسئول و معاون دفتر بودم. سالها در شورای عالی آموزش و پرورش بودم و بعد قائم مقام وزیر و سپس معاون مالی وزارتخانه شدم. درنهایت مدت کوتاهی سرپرست وزارتخانه بودم و اکنون معاون سازمان برنامه و بودجه هستم. این را گفتم که بگویم کوچه و پسکوچههای این نهاد و چالههایی که در این مسیر هست را به خوبی میشناسم. این مساله شرط لازم هست اما کافی نیست. ما با دریایی از مشکلات در آموزش و پرورش مواجه هستیم که یک فرد به تنهایی نمیتواند کار کند مگر اینکه همه مراجع علمی و سیاسی در کنار هم قرار بگیرند و به اعتلای آموزش و پرورش در این نظام فکر کنند.
وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش افزود: من خودم در معرض این اتهام هستم و باید بگویم این مسیری که آموزش و پرورش ما طی می کند به مقصد نمی رسد. آنچه ما در مدرسهها آموزش میدهیم با آنچه در جامعه وجود دارد، متفاوت است. متاسفانه شرایط به گونهای شده است که وقتی زنگ مدرسه میخورد یک عده دانشآموز که گویی محکوم به حبس ابد بودهاند میخواهند فرار کنند و این نشان میدهد که این نظام آموزشی متلاشی است. آثار این مساله را در ناهنجاریهایی که در بیرون است میبینیم.
وی ادامه داد: این آموزش و پرورش است که به مراجع علمی و اساتید نیاز دارد. آنچه در کتابهای ترجمه شده آمده است به درد ما نمیخورد بلکه این شما اساتید دانشگاه هستید که باید به من بگویید چه چیزی به درد آموزش و پرورش فعلی ما میخورد.
بطحایی با اشاره به اینکه در مرحله اجرا ممکن است در میان هجمهها مسیر اصلی گم شود از اساتید دانشکده درخواست کرد راهنماییها و مشاورههای لازم را ارائه كنند.
وی افزود: در نظر دارم تا با یک ساز و کار مستمر بتوانم از ظرفیت علمی اساتید استفاده کنم و ازهمراهی شما برای حل مسایلی که به بن بست رسیده استفاده کنیم. آنچه نیاز است این است كه به دور از هرنوع تشریفات دورهمیهایی داشته باشیم و البته از دانشکدههای دیگر در سایر شهرها هم حضور داشته باشند كه درمورد مسائل مختلف راهکار ارایه دهید.
دانشگاه؛ سرچشمه حیات برای آموزش و پرورش
غلامعلی افروز، استاد ممتاز داشگاه تهران در این نشست گفت: در تمام این مدت در کنار وزرای مختلف بودیم و فضای دانشگاه به عنوان یک حیات فکری و مرکزی برای ایدهپردازی بود. دانشگاه یک سرچشمه حمایتی برای وزارت آموزش و پرورش است. درواقع مجموعهای از همه رشتهها و سنین مختلف با میانگین سابقه بالای سی سال که بتوانند کمک کنند نیاز است و اساتید دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران حاضر به همراهی افتخاری با وزیر آینده آموزش و پرورش هستند.
رییس کنفدراسیون بینالمللی رواندرمانی افزود: آقای بطحایی تجارب خوبی در آموزش و پرورش داشتهاند و شخصیت ایشان طوری است که هم نگاه خوبی به مساله آموزش و پرورش دارند و هم شخصیتشان آمیزهای از علم و منطق و معرفت است. ایشان علاقهمندند و انگیزه تعلیم و تربیت دارند. امیدواریم در راستای اجرای برنامهشان بتوانیم همراهشان باشیم.
اگر وزیر شدید، تحت تاثیر فشار سیاسی نمایندگان مجلس قرار نگیرید
جواد اژهای، رییس سابق سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان آموزش و پرورش هم با اشاره به برخی از فشارهای سیاسی موجود نسبت به وزیر پیشنهادی گفت: اگر شما وزیر شدید از جذب نیروهای جدید تحت فشار نمایندهها مقاومت کنید زیرا از زمان آقای مظفر در قبال بازنشستههای قدیم 40 تا 55 درصد نیروهای ناکارآمد تحمیل شدند. تقریبا نازلترین سطح مهارت آموزشی در بخش آموزگاران نهضتی بود که همین افراد آمدند و جذب شدند. در برخی سالها حتی کارمندان دفتری برای تدریس جذب شدند و همه این عوامل دست به دست هم دادند تا آموزش و پرورش افت کند. بررسیها نشان میدهد فرزندان مسئولین آموزش و پرورش، خودشان در مدارس دولتی درس نمیخوانند و همین مساله برای آموزش و پرورش افت دارد و میبینیم كه استخدامها بسیار نگران کننده است.
وی افزود: در این چند سال اخیر وقتی مصاحبه وزرا را گوش میدهیم همه راجع به موضوع کارت طلایی، بیمه بازنشستگان و مسایل اینچنینی حرف میزنند به طوری كه وزیر معاون اداری و مالی وزارتخانه شده است در حالی كه وزیر نباید کارپردازی کند و باید نگاه رهبری به آموزش و پرورش داشته باشد.
شادی از محیط مدارس رفته است
احمد بهپژوه، معاون سابق پژوهشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی تهران نیز افزود: قبول مسئولیت آموزش و پروش شجاعت میخواهد و اصلاح آن نیاز به یک عزم ملی دارد. رشد تعالی نظام ما منوط به رشد آموزش و پرورش کشور است. اگر میخواهید بین علم و عمل پل بزنید باید به سراغ دانشگاهیان بروید چون آنها به سراغ شما نمیآیند. پیشنهاد من این است که وزیر آموزش و پرورش اقدام به تشکیل یک شورای مشورتی عالی از اساتید رتبه یک دانشگاهها كند و نظر این گروه را به عنوان مشاور داشته باشد.
وی ادامه داد: این روزها در محیط دانشگاه نشاط نیست. برای اینکه معلم و استاد دانشگاه احساس شادی داشته باشند و آن را به شاگردانشان منتقل کنند نیازمند توجه ویژه هستند و باید به نظرات این افراد توجه شود. پیشنهاد دیگرم توجه ویژه به خانوادههاست و جلب مشارکت آنها به عنوان بازوی آموزش و پرورش. آقای بطحایی در دنیا پیشدبستانی را باور کردند ولی در کشور ما به شوخی گرفته شده است.
رضا زمانی، رییس سابق دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی تهران هم در این نشست به مهارتهای اجتماعی اشاره كرد و افزود: در بسیاری از كشورهای دنیا آموزشهای اجتماعی به بچه ها شروع شده اما این مساله هنوز در ایران غریب مانده است. بیشتر مسایل اجتماعی به دلیل عدم توجه به این مهم است. باید گفتگو و مباحثه و سعه صدر را به دانشآموزان آموزش دهیم تا یاد بگیرند چگونه در جهانی مملو از صلح زندگی کنند. اگر میخواهیم جامعه خوبی داشته باشیم باید از سنین پایین اقدام کنیم.
47234