به گزارش خبرآنلاین، کتاب «روشنفکری دینی: لیبرال یا دینمدار؟» را که مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است تحقیقی است که چارچوب مفهومی و گفتمانی جریانات مختلف لیبرال دینی در ایران و انشعابیون تجدیدنظرطلبی که بهصورت نظری یا عملی از نظام جمهوری اسلامی جدا شدهاند و یا در آینده جدا میشوند، را در بر می گیرد.
بر اساس آنچه که در این کتاب آمده، بیشتر اعضای این جریانات، علیرغم ادعای الزام به قانون اساسی، مکرر اعلان میکنند که به برخی اصول آن از جمله اصل ولایتفقیه که مبنای مشروعیت، اقتدار و وجه تمایز اصلی این نظام با جمهوریهای غیردینی است، اعتقاد ندارند و به همین سبب خارج از حوزه معتقدین به جمهوری اسلامی و در چارچوب فکری و گفتمان دیگری که همان «لیبرالیسم غربی» است قرار میگیرند.
در بخشی از این نوشتار آمده است: «چارچوب، گفتمان و طرح کلی جریانهای لیبرال دینی در ایران، مبانی، اهداف، آرمانها و مسیر آنها را از پیش مشخص میکند و هر مفهوم، قانون و عنصر مادی و معنوی که براساس این گفتمان شکل بگیرد، رنگ و بوی معنایی و محتوایی آن را در خود دارد. بر اساس چارچوب ذکر شده، وقتی از توسعه، تجدد و مدرنیته صحبت میشود، خواسته یا ناخواسته، پیشرفتهای مادی، معنوی، علمی و فکری غرب مدنظر قرار میگیرد و ارزشهای گفتمان دینی همچون سعادت بشری، عدالتخواهی و حقجویی در ذیل یک نظام دینی، جزء مشخصههای انسان مدرن آنها به حساب نمیآید. به عبارت دیگر، وقتی بنیادهای تمدن غرب از فلسفه و علم تا نظامهای سیاسی و ارزشی آن در یک گفتمان و چارچوب فکری پذیرفته شود، اضافهکردن صفت دینی و تعابیر و تفاسیر مدرن و عقلی از دین، نمیتواند آن را از چارچوب گفتمان لیبرالی غربی جدا کند، بلکه تنها چگونگی ارتباط و تعامل با دین را به شکلی مدرن عرضه میکند که از صورتهای لیبرالی صرف، کمی متمایزتر است. جریانهای لیبرال دینی در ایران، در ترکیب و تلفیق ارزشها و عناصر سنتی و مدرن و سکولار و دینی در نهایت یکی را بر دیگری به عنوان ملاک، معیار و مرجع، ترجیح میدهند. آنها بر اساس مبانی تمدن لیبرالی غرب یعنی انسانمداری، علم و عقل لیبرالی و آزاد به تقلیل مفاهیم، اهداف و آرمانهای دینی در جهت مدرنیته و تمدن جدید میپردازند. راهی که غربگرایان ایرانی طی یک قرن و نیم اخیر به شکل کجدار و مریز و بعضاً محافظهکارانه طی کردهاند، همین است که همواره در عرصه نظر و عمل با التقاطی از مدرن و دینی حرکت کرده و بهرغم برخی همکاریها با جریانهای دینی در مقاطع حساس و استفاده از مفاهیم و ظواهر دینی، در نهایت به مبانی، ملاکها و ترجیحهای لیبرالیسم غربی رو کردهاند».