بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
به نظر شما آيا روحاني پس از انتخابات با آنچه پيش از انتخابات بود تفاوتي كرده است؟
من تفاوت زيادي ميان روحاني قبل و بعد از انتخابات نميبينم به جز اينكه طبيعتا در ايام انتخابات گفتمان شفافتري اتخاذ كرد كه عمدتا به دليل گفتمان تهاجمي دو رقيب اصلي او بود. بعد از انتخابات تا حدود زيادي لحن و ادبيات خود را تعديل كرده و البته آن طراوت ايام انتخابات را ندارد اما در عملكرد تفاوت مهمي با دور اول رياستجمهوري او نميبينم و البته آينده معلوم خواهدكرد كه آيا روحاني آنچنان كه ميان بعضي قشرهامطرح است از مواضع خود عدول كرده است يا بلكه بنا بر مصالحي فعلا فتيله گفتماني خود را اندكي پايين كشيده است.
يكي از دلايلي كه من به روحاني راي دادم اين بود كه فساد در اين دولت به محض وقوع آشكار ميشود و خود اين مساله موجب كاهش فساد ميشود. به ويژه اگر ما به گوش باشيم. ما نبايد اشتباه اصولگرايان را مرتكب شويم و وقتي دولتي همسو با ما تشكيل ميشود، چشم بر خطاها و فسادهاي آن ببنديم. ما همچنان بايد پرچمدار مبارزه با فساد، رانت و رشوه باشيم و اعتماد مردم را حفظ كنيم و همزمان بكوشيم سيستم را تا جايي كه ميتوانيم سالم كنيم. بنابراين راه مقابله با فساد افشا و محكوميت آن و خواستار محاكمه مفسدان شدهاست؛ ولو اينكه از نزديكان ما باشد.
علت رشد فزاينده مطالبات از دولت معلول چيست؟ اگر ما ميدانستيم كه روحاني با همين مختصات فكري و دايره اختيارات محدود قرار است رييسجمهور شود چرا امروز بخشهايي از بدنه اجتماعي او دچار سرخوردگي شده اند؟
امروز نه تنها در ايران بلكه در دنيا مردم به كانديدايي راي ميدهند و پس از مدت كوتاهي درصد قابل توجهي از آنان اظهار يأس و نااميدي ميكنند. با وجود اين در انتخابات بعد دوباره همين وضع تكرار ميشود حتي اگر به رقيب نامزد قبلي راي بدهند. علت آن است كه مردم با مشكلات زيادي حتي در كشورهاي مرفه و پيشرفته مواجهاند و انتظار دارند با هر انتخابات تحولي قابل توجه در وضع زندگي و معيشتشان رخ دهد ولي چنين اتفاقي تقريبا در هيچ كشوري رخ نميدهد.
بنابراين مردمي كه با انگيزههاي مختلفي به نامزدي راي ميدهند، پس از مدت كوتاهي احساس ميكنند به مطالبات خود دست نيافتهاند و اظهار نااميدي ميكنند. به نظرسنجيها در كشورهاي دموكراتيك مثل امريكا، انگليس، فرانسه و...
نگاه كنيد.
۶ ماه بعد از هر انتخاباتي درصد قابل توجهي از آنان از رييسجمهوري يا نخستوزيري كه انتخاب كردهاند اظهار نااميدي ميكنند. با همه اين احوال اميدوارم عملكرد دولت روحاني به گونهاي باشد كه همين قشرها را اميدوار سازد و به اين نتيجه برسند انتخاب درستي كردهاند.
آيا رابطه اصلاحطلبان و روحاني نيازمند بازشناسي و بررسي مجدد است؟مهمترين مطالبه ما از روحاني چه بود كه در انتخابات از او حمايت كرديم؟ آيا در اولويتبندي مطالبات تغييري حادث شده است؟
مهمترين مطالبه ما از روحاني وعدههايي است كه به مردم داده است. من درمورد همكاران آقاي روحاني سكوت كردم چرا كه معتقدم بايد دست رييسجمهوري باز باشد تا هر كس را كه فكر ميكند بهتر ميتواند برنامههايش را عملياتي كند،
برگزيند.
مطالبات اصلاحطلبانه نيز ندارم چون روحاني كف مطالبات ما را ميتواند نمايندگي كند، نه سقف آن را اما از يك خواست نميگذرم و آن وعدههايش به مردم است و مردم بر اساس آنها به روحاني راي دادهاند. بايد دلايل هر كدام را كه توان تحقق آن را ندارد به مردم بگويد و بقيه را نيز به منصه ظهور برساند. بنابراين پيشنهاد ميكنم همه ما منحصرا از او تحقق اين وعدهها را بخواهيم و البته توضيح در مورد هر مطالبهاي كه محقق نميشود.
17302