آنچه زیر میخوانید ماحصل حرفهای حجازی با خبر است:
فتحا...زاده ضعف حافظه دارد
متأسفانه آدمی که واقعیت را نمیگوید کمحافظه میشود. آقای فتحا...زاده آنقدر دروغ گفته که حافظهاش را از دست داده و هر دقیقه حرفهایش عوض میشود. فتحا...زاده در حالی به بحث آشتیکنان اشاره میکند که آن شب علاوه بر آقای محسنی (مدیر باشگاه دیاسترادا) افرادی چون آقای رفیعی هم شاهد ماجرا بودند و دیدند که من بارها تأکید کردم عکس گرفته نشود اگر میخواستم آشتی کنم که عکاسان عکس این صحنه را میگرفتند نه اینکه از پشت عکس بیندازند. او تا آخرین لحظه هم میخواست آشتی کند اما من نخواستم.
سریال ناکامیهای استقلال
وقتی میگویم ایشان کمحافظه شده برای حرفم مدرک دارم. هنگامی که من سرمربی استقلال بودم تیم ششم بود آقای فتحا...زاده نه سیزدهم. تازه سه پیروزی متوالی هم مقابل راهآهن، مقاومت سپاسی و تربیتیزد به دست آوردیم و پس از آن آقای کریمی را با پول بیشتریآوردند. اگر من طی 11 هفته استقلال را سیزدهم کردم حتماً فیروز کریمی که 23 هفته سرمربی بود، استقلال را سی و چهارم کرده است!!
ایشان فکر میکند مردم حقایق را نمیفهمند حال آنکه آنها خیلی خوب واقعیات را درک میکنند. بعد از اینکه مرا برداشتند سریال ناکامیهای استقلال شروع شد. از شکست به پاس همدان در تهران تا ناکامی مقابل صنعت نفت در دو بازی رفت و برگشت و چهار گل خوردن از پگاه در تهران.
مدیر ناشناخته در فوتبال
آقای فتحا...زاده مدعی است هر بار که به استقلال آمده حجازی را آورده است اما چرا نمیگوید چطور مرا به استقلال آورده؟ در دوره اول پاییز سال 75 بود که ایشان مرا با التماس از ماشینسازی آورد و بابت آن هفت میلیون تومان به این باشگاه پول داد.
بار اول که دنبالم آمد کسی او را نمیشناخت. ایشان همراه با استقلالیها به سفر میرفت و برای بازیکنان لطیفه تعریف میکرد تا آنها بخندند! اما من اصول مدیریت را به او یاد دادم و گفتم: «شما مدیر شدهای و نباید با بازیکنان شوخی کنی».
وقتی فتحا...زاده مرا به استقلال آورد حتی یک نفر هم در ایران او را نمیشناخت اما سود کرد چون تیمش قهرمان ایران و نایب قهرمان آسیا شد، بازیکنانی چون موسوی، پاشازاده، یزدانی، منصوریان، دینمحمدی، تیموریان و... به تیمهای خارجی ترانسفر شدند و پول کلانی به باشگاه استقلال تزریق شد. البته به من ربطی ندارد که این پولها چه شد و کجا رفت. در سال 78 هم با لیدرها توطئه کرده و مرا برکنار کردند. ایشان از آوردن من ضرر نکرد بلکه من ضرر کردم.
استعفا کنی ما را هم بیرون میکنند!
سال 86 وقتی سرمربی استقلال شدم و هفته سوم لیگ استعفا کردم اصغر حاجیلو، کامران منزوی و علیرضا منصوریان را به منزلم فرستاد و التماس کرد کنارهگیری نکنم. میگفت اگر تو بروی ما را هم بیرون میکنند ولی اگر شما باشی کسی به ما هم کاری نخواهد داشت. آن سال قراردادی 130 میلیون تومان با استقلال بستم و یک ریال هم پیش قرارداد نگرفتم اما پس از11 هفته رفتند با پول زیاد فیروز کریمی را آوردند و در آخر هم همه دیدند استقلال چندم شد. البته مردم حقایق را میفهمند و خودشان قطعاً در این مورد قضاوت درستی خواهند داشت. مهم این است که مردم هنوز هم به من احترام میگذارند و مرا شرمند خودشان میکنند.