تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۲۰:۵۷

طی سال‌های 84 تا 86 در مجموع 473 هزار فرصت شغلی جدید معادل سالانه به طور متوسط 236 هزار شغل از سوی دولت ایجاد شده است

علی حق
زمانی که اکبرهاشمی رفسنجانی دولت سازندگی را با نرخ بیکاری 9 درصدی به خط پایان رساند برای اول بار گمانه زنی‌های کارشناسی در مورد غیرواقعی بودن نرخ بیکاری اعلام شده از سوی دولت بعد رسانه‌ای پیدا کرد. از آن زمان تاکنون یکی از آمارهای پایه‌ای که اعلام آن از سوی دولت همواره از سوی کارشناسان با تردید نگریسته می‌شود، نرخ بیکاری است. دولت نهم نیز برای آن که از غافله دولت‌های مفتخر به حصول نرخ بیکاری تک رقمی عقب نماند مدعی است که نرخ بیکاری را از حدود 12درصد در سال 84 به 5/10 درصد در سال 86 و کمتر از 10 درصد در سال 87 رسانده است. تازه‌ترین گزارش دولت نیز حاکی است، نرخ بیکاری با اندکی رشد به 5/12 درصد رسیده است، گزارشی که انتشارش این پیش‌بینی را که در ماه‌های پایانی کار دولت نهم بار دیگر نرخ بیکاری تک رقمی اعلام شود، دامن زده است. آن هم در شرایطی که مطابق گزارش رسمی بانک مرکزی سایه رکود اقتصادی از نیمه دوم سال گذشته بر اقتصاد ایران مستولی شده و بر‌اساس ادعای خانه کارگر تنها در سال گذشته 400 واحد تولیدی به قیمت بیکاری بیش از 250 هزار کارگر تعطیل شده و نرخ بیکاری به 16 درصد بالغ شده است. اما علت توفیق دولت‌ها در کاهش نرخ بیکاری چیست؟ آیا این توفیق در تغییر تعریف بیکاری نهفته است یا کم شماری جمعیت فعال کشور؟

 بیکاری ایرانی
تعریف بیکاری از سوی مرکز آمار ایران به عنوان نهاد رسمی اعلام نرخ بیکاری همواره از سوی کارشناسان با انتقادهایی مواجه بوده است. به باور کارشناسان در قالب یک تعریف‌ علمی‌ باید تداوم و پایداری شغل مورد تأکید قرار گیرد. اما در طول 43 سال گذشته تعریف مرکز آمار از بیکاری همواره دستخوش تغییر و تحول به نفع دولت در کاهش شمار بیکاران بوده است. در ‌سرشماری‌های سال‌های 45 و 55 افرادی که درهفته 8 ساعت یا بیشتر کار کرده‌اند، شاغل به حساب می‌آمدند ولی در سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن سال‌های 65 و 75 و نیز آمارگیری جاری جمعیت 70 و حتی آمارگیری از ویژگی‌های اشتغال و بیکاری خانوار سال‌های 76 لغایت 83، کسانی که در هفت روز گذشته پیش از مراجعه مأمور مرکز آمار ایران حداقل 2 روز کار کرده‌اند، شاغل به حساب آمده‌اند. این تعریف پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد با تغییر بیشتری مواجه شده است به طوری که اگر فرد مورد مراجعه در هفته منتهی به سرشماری حتی یک ساعت کار کرده باشد، شاغل محسوب شده و در شمار بیکاران محسوب نشده است که در چنین حالتی هر شکلی از کار که برای به دست آوردن دستمزد صورت گرفته باشد، فارغ از میزان و ساعات و کیفیت آن، شغل محسوب شده است.

همچنین کسانی که دارای شغلی هستند ولی در هفت روز گذشته به اقتضای فصل و ماهیت فصلی کار خود، کار نکرده‌اند یعنی بیکاران فصلی مشروط بر اینکه در جست‌وجوی کار دیگری هم نبوده باشند، شاغل محسوب شده‌اند. بدین ترتیب، در آمارگیری‌های سه دهه اخیر، کارگران فصلی هم در مدت بیکاری جزو شاغلان محسوب شده‌اند. یعنی به استثنای سرشماری‌های سال‌های 55 و 45 بیکاران فصلی با هدف کاهش نرخ بیکاری در شمار شاغلان قرار گرفته‌اند.

 بیکاری جهانی
در سند کار شایسته سازمان بین‌المللی کار (ILO) که ایران نیز از اعضای قدیمی آن است، در تقسیم‌بندی انواع اشتغال از واژه «Some Work» نیز یاد کرده که این اصطلاح معادل حداقل یک ساعت کار در هفته است که در حال حاضر مورد استناد مرکز آمار ایران و دولت برای تعیین نرخ بیکاری است. این در حالی است که سازمان بین‌المللی کار تأکید می‌کند که اکثر کشورها برای آمارگیری تعیین نرخ بیکاری هم‌اکنون معیارهای بالاتر از این میزان یک ساعت کار در هفته را مورد توجه قرار می‌دهند.

اما آنچه مورد قبول سازمان بین‌المللی کار قرار دارد، تعریفی است که در کنفرانس بین‌المللی آمارگران نیروی کار ارائه شده است و بر آن اساس فرد شاغل کسی است که حداقل یک‌سوم ساعات کاری مرسوم یک کشور را در دوره‌ای که مد نظر پرسشگر است (مثلاً یک هفته گذشته) مشغول به کار بوده باشد. که با لحاظ این تعریف دیگر تفاوت ساعات کاری کشورها و دیگر مسائل مرتبط با آن رفع می‌شود و شاخصی برای مقایسه بین کشورها فراهم می‌شود.

بر پایه این تعریف و در نظر گرفتن ساعت کار مرسوم 44 ساعتی در هفته کاری در ایران، شاغل کسی محسوب می‌شود که حداقل در هفته 15 ساعت کار کرده باشد.

جمعیت فعال مفقود
گزارش‌های رسمی دولت‌ها نشان می‌دهد که در فاصله سال‌های 65 تا 85 یعنی طی 20 سال در مجموع 9 میلیون و 470 هزار فرصت شغلی جدید در اقتصاد ایران به وجود آمده است. یعنی به طور متوسط در هر سال 473 هزار و 500 شغل جدید ایجاد شده است. رکورد ایجاد شغل در یک سال نیز هیچ گاه فراتر از 650 هزار فرصت شغلی نبوده است.

در حالی که میانگین اشتغال سالانه ایجاد شده در سال‌های 65 تا 75 حدود 357 هزار نفر و در طی سال‌های 75 تا 85 حدود 590 هزار نفر بوده است. طی سال‌های 84 تا 86 در مجموع 473 هزار فرصت شغلی جدید معادل سالانه به طور متوسط 236 هزار شغل از سوی دولت ایجاد شده است. بنابراین تعداد اشتغال جدید ایجاد شده در سال‌های 84 تا 86 در مقایسه با دو دهه قبل در پایین‌ترین حد خود بوده و اگر ایجاد اشتغال جدید را به عنوان یکی از شاخص‌های عملکرد اقتصادی دولت نهم در نظر بگیریم مشخص است که طی سال‌های 84 تا 86 در این حوزه دولت بر‌خلاف ادعاها و گزارش‌های تبلیغاتی منتشره عملکرد قابل دفاعی نداشته است. از سوی دیگر نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که جمعیت فعال از23 میلیون و 290 هزار نفر در سال 84 به 23 میلیون و 480 هزار نفر در سال 85 رسیده است. همچنین جمعیت فعال کشور در سال 86 حدود 23 میلیون و 580 هزار نفر گزارش شده است. به این ترتیب طی سال‌های 84 تا 86 در مجموع 285 هزار نفر و سالانه حدود 142 هزار نفر وارد بازار کار کشور شده‌اند. این در شرایطی است که میانگین نرخ رشد جمعیت فعال طی سال‌های 75 تا 85 حدود 4 درصد در سال بوده است. همچنین پیش‌بینی‌های برنامه چهارم حاکی است، افزایش جمعیت فعال سالانه بیش از 700 هزار نفر است. اما بر پایه گزارش‌های دولت نهم افزایش جمعیت فعال کشور به سالانه 140 هزار نفر محدود شده است.

گذشته از این محاسبه شکاف موجود میان تعداد شغل‌های ایجاد شده توسط دولت‌ها در فاصله اجرای برنامه اول، دوم، سوم و حتی چهارم توسعه و میزان ورودی جمعیت فعال اعلام شده از سوی دولت، حاکی از افزوده شدن بیش از 5 میلیون نفر به شمار بیکاران کشور است. البته این رقم بدون لحاظ فرصت‌های شغلی از دست رفته در این مدت است.اما دولت مدعی است، جمعیت بیکاران کشور همچنان کمتر از 3 میلیون نفر است. آیا این جمعیت فعال مفقود، همه دانشجو شده و مانده‌اند یا سرخورده از اوضاع نابسامان بازار کار قید اشتغال را زده‌اند و دیگر جویای کار نیستند؟

منبع: خبرآنلاین