در ایران، تنها چیزی که زودتر از همه چیز منتشر میشود و مردم آمادگی زیادی برای پروبال دادن به آن دارند، شایعه است. یک روز آنفلوآنزای خوکی، حالا هم شایعه نصب دوربین در مدارس دخترانه. هر چند تعدادی از مسئولان آموزش و پرورش نیز این شایعه را تأیید کردهاند، اما باز هم درست بودن این خبر، بعید به نظر میرسد. هیچگاه قانون اساسی اجازه نمیدهد که چنین اتفاقی در کشور بیفتد؛ چرا که آزادی در کشور ما یک نکته مطلوب و خواستنی است و هیچ کس اجازه نمیدهد که در مسائل زندگیاش تا این حد دخالت شود. فرزندان و دانش آموزان ما آنقدر از سطح شعور و آگاهی برخوردار هستند که نصب دوربین و کنترل تمام رفتارهای آنها یک توهین بزرگ است. ما هیچگاه اجازه نداریم تا این حد، شعور و آگاهی مردم را دستکم بگیریم و فکر کنیم که تا این حد سطح فرهنگ آنها پایین است. مدارس جای تعلیم و تربیت و بالا بردن سطح فرهنگ مردم است و با اعمال حرکتهای شاق پلیسی، نمیتوانیم محیط آرامی را برای تعلیم و تعلم دانش آموزان ایجاد کنیم. مدرسه مکانی است که در آن فرزندان مردم احتیاج به آرامش روانی دارند و اگر آموزش و پرورش نتواند با کارهای فرهنگی و برنامههای آموزشی برای دانش آموزان امنیت ایجاد کند، با این حرکتهای پلیسی نیز نمیتواند.
خانوادهها از شنیدن خبر نصب دوربین در مدارس دخترانه ناراضی هستند . البته شاید کمبود نیروی انسانی موجب طرح این مسئله شده است. ممکن است برای مدیران برخی مدرسهها، بازتاب این طرح در میان دانش آموزان مهم نباشد بلکه فقط به حاصل آن اهمیت میدهند.
این روش خوبی نیست چون همانگونه که باید معلم در کلاس درس فعال باشد، ناظم نیز باید در زنگهای تفریح مواظب دانش آموزان باشد، اینکه بخواهیم خود را راحت کنیم و از سیستم دیجیتال استفاده کنیم، درست نیست.
اگر دوربینها در مدارس فعال شوند، رعایت حجاب در تمام نقاط مدرسه ضروری میشود. اگر قرار باشد طرح شادابسازی را در مدارس دخترانه پیاده کنیم، نباید ناظر مجازی در محیط مدرسه وجود داشته باشد. چه تضمینی وجود دارد که فیلم ضبط شده این دوربینها به سرقت نرود و یا در اختیار سایرین قرار نگیرد.
جای مطرح کردن چنین مسائلی برای فضاهای امنیتی مانند مناطق نظامی که امنیت فیزیکی باید در آنها رعایت شود، ولی در فضاهای آموزشی و فرهنگیای مانند مدارس، دانشآموزان نیاز به امنیت روانی دارند نه فیزیکی؛ چرا که دانشآموزان دخترها آنقدر آگاهی و ادب دارند که لازم نباشد همیشه و در همه حال کنترل شوند. حال اگر فرض هم کنیم که چنین اقدامی عملی شود، وقتی در مدرسه و باکنترلهای زیادی که توسط معلمان و ناظمهای مدرسهها وجود دارد، اتفاقهایی رخ میدهد که نیاز به کنترل بیشتری آن هم از طریق نصب دوربین وجود دارد، در اجتماع و به دور از چنین کنترلهایی چه اتفاقی میخواهد بیفتد؟
در این مورد باید گفت که نصب دوربین مداربسته موجب بیاعتمادی دانشآموزان نسبت به جامعه میشود. از طرف دیگر تا وقتی مدیر مدرسه و معاونان حضور دارند ضرورتی وجود ندارد که در فضای آموزشی دوربین نصب شود و دانشآموزان را کنترل کرد؛ علاوه بر آن با چنین اقدامی، دانشآموزان احساس میکنند که مورد بیمهری قرار گرفته و همواره در اجتماع کنترل میشوند. در محیط مدرسه باید معلمان، مدیر و معاونان با دانشآموزان ارتباط نزدیک و تنگاتنگی داشته باشند تا دانشآموزان بتوانند با آرامش خاطر آنچه را در درون دارند، با آنها مطرح کنند. از سوی دیگر نصب دوربین قدری آرامش و تمرکز روحی و روانی دانشآموزان را تهدید میکند. نظارت فقط از طریق دوربین نیست، بلکه باید ریشه برخی رفتارها بررسی و آسیبشناسی شود.
بنابراین باز هم این امیدواری وجود دارد که این خبر صحت نداشته باشد و به نظر میرسد نه مردم و نه خود وزارت آموزش و پرورش با چنین اتفاقی موافق باشند، هر چند مجلس هم قطعاً از چنین طرحی استقبال نمیکند.
عضو کمیسیون آموزش مجلس