ويژگي‌هاي ژن خوب زميني: او يك شخصيت جوان و برجسته و جهاني است. برجسته نه از منظر ظاهري و فيزيولوژي. او برجسته و شاخص است چرا كه او قهرمان است و سخت‌كوش. ژن خوب زميني به لحاظ مالي به سختي در دانشگاه درس خوانده و با مشقت، كاري پاره وقت پيدا كرده است. او بعدازظهر‌ها يا با ماشين كار مي‌كند يا اين‌كه در سوپري سركوچه حسابداري.
ژن خوب زميني يك شخصيت جهاني است. او در قياس با هم‌سن و سال‌هاي خود در در ساير كشورها نخبه محسوب مي‌شود. شم سياسي قوي دارد. مسائل و مشكلات را مي‌بيند و راه‌كار ارائه مي‌دهد. اگر نصف اين نبوغ را يك جوان آمريكايي و اروپايي در كشورش ارائه دهد با حداقل حقوق ساليانه ۴۰ هزار دلار استخدام مي‌شود اما سهم آقازاده‌زميني در كارهاي اجرايي و اداري كشورش يك تخم غاز است. يعني او را جايي راه نمي‌دهند.
مدرك تحصيلي ژن خوب زميني داراي عناوين شاخص در رشته‌هاي كليدي است. اما كم‌تر توانسته در جايي كاري مرتبط با رشته تحصيلي‌اش پيدا كند.
ژن خوب زميني يا همان آقازاده زميني مدام نگران جامعه‌اند. او تا بتواند براي ترويج فرهنگ شهرنشيني و كرامت انساني تلاش مي‌كند. او پاي ثابت استفاده از مترو و اوتوبوس و بي‌آرتي است. او اهل تئاتر رفتن و سينماست. كتاب مي‌خرد و با همه نداري‌ها بخشي از درآمد ناچيزش را صرف خريد كالاي فرهنگي مي‌كند. او طبقه متوسط را قلب تپنده جامعه مي‌داند. او از رنج جامعه رنج مي‌برد كه خود بخشي از اين رنج است. او اخلاق‌مدار است و سرشار از معرفت. او رنج مي‌بيند اما تلاش و اميد را رها نمي‌كند. چرا كه آقازاده زميني قهرماني به نام پدر دارد. پدري كه خودش روزگاري آقازاده زميني بوده و حالا پسرش جايگزين اوست. و اين چرخه براي نسل‌ها ادامه دارد.
پانوشت: ۹۰ درصد شيربچه‌هاي با شرف ايراني ژن خوب زميني هستند. جواناني متعهد و متخصص و اصيل با كم‌تر از ۳۰ سال سن كه جز عزت كشور و مردمانش را نمي‌خواهند. اما هيچ سهمي در كار اجرايي ندارند. و به بازي گرفته نمي‌شوند.
ويژگي‌هاي ژن خوب فضايي: او يك شخصيت برجسته و جهاني است. برجسته از اين منظر كه احتمالا او چاق است. اگر هم چاق نباشد حتما شكم بزرگي دارد.
ژن خوب فضايي يك شخصيت جهاني هم هست. چرا كه كفش‌هايش حداقل باسنگ‌فرش‌هاي پياده‌رو‌هاي لندن، پاريس، ژنو، برلين، مونترال، نيويورك و لس‌آنجلس بسيار آشناست. او حداقل از توالت پاويون ۵۰ فرودگاه بين‌المللي مكرر استفاده كرده و از اين حيث ركورددار است.
ژن خوب فضايي يا همان آقازاده فضايي گرما و سرما و آلودگي تهران را برنمي‌تابد. از اين رو بيشتر در سفر است. او داراي تيترهاي مهندس و دكتر در رشته‌هاي عجيب و دهان‌پركن است. محل اخذ اين مدارك نيز به همان دلايل جغرافيايي و گرمايشي و سرمايشي، تهران نيست.
تخصص او در بيزينس است. او فقط متخصص وارد كردن سيگار و ترقه و دسته بيل و كود انساني و شيرخشك آلوده و صدور نفت و گاز نيست. بيزينس او شامل زيرشاخه‌هاي فراواني است. او بيزينس فرهنگي و اجتماعي را در كنار كار اقتصادي خود نيز قرار مي‌دهد.
براي مثال او براي تحكيم روابط با شهروندان قطب شمال از آن‌جا يخچال فريزر مي‌خرد و به مناطق سردسير ايران آورده و مي‌فروشد. در كنار آن، او اين توانايي را دارد كه از شهروندان آمريكاي لاتين بخاري هيزمي بخرد و آن را در همين دشت لوت و دشت كوير خودمان آب كند.
ژن خوب فضايي مدام نگران جامعه است. او رفتار مردم و سطح خواسته‌هايشان و به زعم او نك و ناله‌هايشان را درك نمي‌كند. از منظر او همه چيز گل و بلبل است و سفره‌اي تمام ناشدني پهن است و آنان فقط دارند سهم خود را در قالب خدمت به خلق‌الله بر مي‌دارند.
ژن خوب فضايي به لحاظ فرهنگي نيز مردم را قابل نمي‌داند. او سطح فرهنگي نوع بشر در ايران را داراي نقايص فني بي‌شماري مي‌داند. براي مثال او از اين‌كه در پشت چراغ قرمز كنار يك پرايد توقف كند رنجيده خاطر است. بي ام دابليو ايكس ۷ او به هرحال قيمت دارد. ممكن است باد چرخ پرايد يك هم‌وطن كمي تا قسمتي تكدر روحي و جسمي براي او و ماشينش توليد كند.
همين ژن خوب از نوع فضايي يك ويژگي منحصربه‌فرد ديگر هم دارد. اگر در چهار راه ولي‌عصر ماشين و موبايل او را بگيري و يك ۵ هزارتوماني كف دستش بگذاري و بگويي اگر مردي خودت را به خانه‌ات برسان، قريب به يقين تا قيامت در همان جا خواهد ماند. او اصلا نمي‌داند تاكسي و بي‌آرتي و مترو چيست؟ او حتي عرضه گرفتن تاكسي دربست هم ندارد. پاي پياده رفتن هم كه ندارد و از آن‌جا اصلا آدرس خانه‌اش را بلد نيست. به هرحال او را اين گونه بارآورده‌اند.
كوتاه سخن آن كه ژن خوب از نوع فضايي اما يا بسيار پررو است و اهل شاخ و شانه كشيدن است و يا بسيار مردم‌گريز است و بي‌نام و نشان. بدبختي در همين است. روز به روز آمار آقازاده‌هاي مردم گريز و بي‌نام و نشان دارد زياد مي‌شود.
پانوشت: ۱۰ درصد ژن‌هاي خوب ايران از نوع فضايي هستند و سهم آن ۹۰ درصد زميني‌ها را همين پرقونشينان به توبره كشيده‌اند.