بحث مذاكره با امريكا در ماههاي اخير به طرق مختلف مطرح بوده و اخيرا نيز شاهد بوديم كه گروهي از فعالان سياسي در نامهاي سرگشاده اين موضوع را مطرح كردند. نظرتان درباره اين موضوع چيست؟
ببينيد، امريكايي كه با يك متن كارشناسي حقوقي و سياسي همچون برجام اينگونه برخورد كرده، قابل اعتماد نيست و نميتوان هيچ اميدي به مذاكره با چنين دولتي داشت. بعيد ميدانم هيچ انسان عاقلي در اين شرايط حاضر به مذاكره با امريكا شود. چراكه امريكاييها مذاكره را براي مذاكره و متعاقبا تحقير طرف مقابل ميخواهند. ما امروز شاهديم كه باوجود آنكه ظاهرا با كره شمالي به تفاهم رسيدهاند اما بارها و بارها اين كشور را تهديد ميكنند. آن هم در شرايطي كه كره شمالي حتي الگوي ويتنام را نيز به كار نگرفته بود. چنانچه ميدانيد ويتنام به محض اينكه جنازهها را پس داد، اولين تحريمها عليه اين كشور شكسته شد اما كره شمالي اقدامات موردنظر ايالات متحده در بحث هستهاي خود را انجام داده و همچنان نيز تحريمها را تحمل ميكند. اين نشان ميدهد كه امريكاييها در حال حاضر حتي به اندازه گذشته خود نيز قابلاعتماد نيستند.
منتقدان پيشنهاد مذاكره با امريكا ازسوي اين فعالان سياسي، در مرحله قبل تاكيد داشتند كه تا زماني كه امريكا خواهان مذاكره با پيششرط است، نميتوان پاي ميز مذاكره با آنان نشست. به نظر شما اگر امريكا بدون پيششرط پاي ميز مذاكره بنشيند، باز هم امكان مذاكره وجود ندارد؟
اين پيشنهاد مذاكره با امريكا ازسوي كساني مطرح شده بود كه در حال حاضر هيچ مسووليتي در عرصه ديپلماسي كشور نداشتند و با اين اوصاف، نميتوان آنچنان اين پيشنهاد را با جديت مدنظر قرار داد.
با اين حال آنچه شامگاه دوشنبه شاهد بوديم، حكايت از اين داشت كه رييسجمهور امريكا اعلام كرد كه حاضر است بدون پيششرط پاي ميز مذاكره بيايد. نظرتان در اين رابطه چيست؟
ببينيد، بنده معتقدم كه مذاكره در ايران تابو نيست. بنابراين جمهوري اسلامي در اين مقطع نيز همچون گذشته درصورتي كه اين مذاكرات منافع ملي ما را تامين كند و در راستاي منافع ملي كشور باشد، حتما وارد فضاي مذاكره ميشود اما مساله اين است كه هنوز تا اين مرحله فاصله داريم و به اين نتيجه نرسيديم كه بتوان با امريكا مذاكره كرد.
با اين اوصاف چه مانعي در مقابل مذاكره ميان دو كشور وجود دارد؟
مساله اين است كه ديپلماسي مدنظر امريكا در راستاي منافع ملي ما نيست و همانطور كه تاكيد كردم آنها، مذاكره را براي مذاكره ميخواهند. فراموش نكنيد كه همين اظهارات اخير ترامپ درمورد مذاكره بيقيد و شرط با ايران در شرايطي مطرح شد كه بلافاصله پمپئو، وزير امور خارجه امريكا سخناني توهينآميز و مغاير با اظهارات ترامپ را مطرح كرد. نكته مهم ديگر اين است كه آنچنان كه در جريان برجام نيز شاهد بوديم، طرفين نشان دادند كه مذاكره بيش از آنكه نيازمند ميانجيگري باشد، نيازمند درك مشترك است و در جريان برجام نيز همين درك مشترك بود كه موثر افتاد. حال آنكه در شرايط فعلي، هنوز اين درك مشترك ميان ايران و امريكا شكل نگرفته و برعكس، باتوجه به خروج ترامپ از برجام، اعتماد ايران به امريكا بهشدت خدشهدار شده است. بنابراين تا زماني كه ترامپ گامهاي عملي و بدون توقف براي جلب اعتماد ايران برنداشته و از اقدامات خصمانه خود عليه ايران دست نكشد، نميتوان به مذاكره با ايران اميدوار باشد.
به نظر شما در شرايط فعلي كه ترامپ از مذاكره بدون پيششرط صحبت ميكند، دولت جمهوري اسلامي بايد چه نقشي ايفا كند؟
آنچه هماكنون در امريكا شكل گرفته، صرفا موضعگيري شفاهي است و هنوز هيچ موضع رسمي و عملي از طرف امريكا مطرح نشده است. همانطور كه گفتم مذاكره براي ايران يك تابو نيست. ما در جريان بحث هستهاي وارد مذاكره شديم. درواقع اگر مذاكره در راستاي منافع ملي كشور باشد، ايرانيها نيز حتما آن را مورد بررسي قرار ميدهند و واقعيت اين است كه مذاكره در ايران طرفداراني جدي دارد. با اين حال بايد ببينيم شرايط انجام اين مذاكرات فراهم است يا نه. درواقع نوع رفتاري كه تاكنون امريكاييها داشتند، رفتاري مبتني بر ديپلماسي نبوده و شاهديم همچنان رفتار خصمانه امريكا ادامه دارد. اگر اين رفتار خصمانه امريكا متوقف شود و اين امكان و شرايط فراهم شود كه فضايي عاري از تخريب و ضربه زدن به اصل برجام ايجاد شود، طرفين قادر خواهند بود كه بر سر اختلافاتشان با يكديگر مذاكره كنند اما آنچه اكنون شكل گرفته، صرفا موضع غيررسمي است.
چه اتفاقي بايد بيفتد كه اين موضع غيررسمي به ديپلماسي رسمي امريكا تبديل شود؟
به هر حال هنوز اقدامات خصمانه امريكا ادامه دارد و مصاديق اين اقدامات خصمانه نيز مشخص است. تا وقتي كه طرفين سعي كنند آسيب جدي به طرف مقابل وارد كنند، فضاي بينالمللي را براي او تنگ كنند و مورد هجمه قرار دهند، نميتوان به انجام گفتوگو اميد داشت. نكته ديگر اين است كه برخي بازيگران ثالث نيز در تشديد بحران ميان ايران و امريكا نقش دارند. اين بازيگران ثالث نه به منافع ايران توجهي دارند و نه به منافع امريكا، بلكه به منافع خودشان توجه دارند. اتفاقي كه اكنون شاهد آن هستيم كه حتي پيش از برجام نيز چنين نبود، اين است كه مجموعه بازيگران قدرتمند امروز دنيا از اتحاديه اروپا تا چين و روسيه و سازمانهاي بينالمللي معتقدند كه نبايد مسير ديپلماسي تضعيف شود و بار فشارشان نيز بيشتر بر دوش امريكاست. ما امروز ميبينيم اين كشورها در جلوگيري از شكست ديپلماسي بسيار جدي هستند و امريكاييها نيز امروز متوجه اين مساله شدهاند. علاوه بر آن بايد دقت كنيم كه امروز جمهوري اسلامي ايران رويكردي مشاركتجويانه دارد و بهدنبال تنشزدايي است كه اگر قدرشناسي نشود، آن زمان بايد با چراغ قوه بهدنبال امنيت بگردند. با اين حال ايرانيها كماكان بدون آنكه كسي را بترسانند با مشي منطقي خود از ديپلماسي استقبال ميكنند. منتها اقدامات خصمانه امريكا مانعي جدي است.
از بازيگران ثالثي كه نقش مخرب در روابط دو كشور دارند صحبت كرديد و در عين حال به نقش گروهي ديگر از بازيگران همچون اروپا، روسيه و چين نيز اشاره كرديد كه سعي در جلوگيري از شكست ديپلماسي دارند. واكنش جمهوري اسلامي به اقدامات اين گروه اخير، يعني اروپا، روسيه و چين چه خواهد بود؟
آنچه براي جمهوري اسلامي ايران حايز اهميت است، اولا برجام است و درثاني عدم انجام اقدامات خصمانه و ايذايي ازسوي امريكا. متاسفانه در حال حاضر نه برجام در شرايط با ثباتي قرار دارد و نه امريكاييها از اقدامات خصمانه و ايذايي خود دست كشيدهاند. اين وضعيت با شرايطي كه ترامپ از آن دم ميزند و مدعي انجام گفتوگوهاي بيقيد و شرط در هر زمان و مكان است، كاملا متفاوت است.
در مورد همين بحث برجام و توقف اقدامات ايذايي امريكا. آيا طرح اين مسائل درواقع پيششرطهاي ايران براي مذاكره است؟ درواقع آيا اساسا ما قائل به مذاكره بدون پيششرط از طرف خودمان هستيم؟
ما قائل به مذاكره هدفمند هستيم. مذاكرهاي كه هدف و نقشهراه آن مشخص باشد. امريكاييها مذاكره را براي مذاكره ميخواهند؛ چراكه آقاي ترامپ با كشاندن كشورها پاي ميز مذاكره، اعلام پيروزي ميكند. درصورتي كه مذاكره عملا شروع بحث آسيبشناسي يك رابطه است و اين تفاوت نظر ما و امريكاييهاست.