اگر دولت مصمم است با قرار دادن کاغذ مطبوعات در لیست کالاهای اساسی کشور، به خیال خودش حال مطبوعات را خوب کند، باید قبلاً تکلیف چند مورد را برای خودش، اهالی رسانه و مردم مشخص کند:
■ پرونده ۳۴میلیون یورو ارز دولتی که به ۲۳ شرکت اختصاص داده شد. اینکه یک لیست منتشر شود با چند عدد و اسم که شفافیت نیست. اتفاقاً شفافیت نصفه و نیمه ضد روشنگری است و بر ابهامات میافزاید. باید مشخص شود بیش از ۴۰هزار تن کاغذ در مرحله اول ثبت سفارشها چه شد؟
گزارشهای رسانهها درباره ۲ شرکت کذایی که ۲۳میلیون یورو برای واردات کاغذ روزنامه، ارز دولتی گرفته بودند، بیجواب مانده و مگر میشود این میزان ارز تخصیص یابد و قیمت کاغذ امروز کیلویی ۶۵۰۰ تومان باشد؟ اینکه بگوییم «عدهای ارز گرفتند و سوءاستفاده کردند و جنس را وارد نکردند و یا بخشی از جنس را وارد کردند و بخش دیگر را در بازار آزاد فروختند و مشکلات دیگری به وجود آمد، بنابراین طرح به گونهای شد که در کنارش رانت و فساد به وجود آمد» تمام است؟ مشکل حل شد؟!
ما رسانهایها هم تا تعیین تکلیف ۴۲میلیون یورو به مردم یک گزارش بدهکاریم و البته به خودمان.
■ وضعیت روزنامههای دولتی، عمومی و شبهدولتی. دولت باید مشخص کند با چه استدلالی میخواهد همچنان با ضرر مؤسسات مطبوعاتی غیرخصوصی خودش را بدهکارتر کند؟ اصلاً دلیل ایجاد کارگروه کاغذ با حضور مؤسسات مطبوعاتی دولتی و عمومی چیست؟ مگر دولت وظیفهاش تأمین کاغذ بنگاههای دولتی است؟ آیا دولت مجری اجرای قانون برنامه توسعه ششم نیست که بر رفع تبعیض برای بخش خصوصی و صرفهجویی در هزینههای عمومی دولت تأکید میکند؟!
مؤسسات مطبوعاتی دولتی و عمومی هر روز برای دولت و حاکمیت خرج میتراشند و هیچکس نمیداند چند نسخه تولید میکنند و از همه مهمتر چند نسخه میفروشند؟!
■ امنیت شغلی خبرنگار. وقتی سیاستهای اجرایی درباره مطبوعات هر روز امنیت شغلی روزنامهنگاران را متزلزلتر کند، کاغذ روزنامه چه دردی از رسانه ها دوا میکند؟ چه کسی است که نداند بحران اقتصادی که این روزها گریبان رسانههای بخش خصوصی را گرفته، چه عواقب خطرناکی برای معیشت روزنامهنگاران دارد؟ آیا فقط ارز به کاغذ اختصاص بدهیم، میتوانیم جلوی خیل عظیم روزنامهنگاران در شرف بیکاری را بگیریم؟ دولت مهمتر از ارز کاغذ، برای بهبود وضعیت معیشتی و تداوم اشتغال خبرنگاران چه چیزی را اختصاص میدهد؟
در پایان مجدد تأکید میکنم اگر کاغذی قرار است بیاید و باز هم وضعیت توزیع و انبار و تخصیص آن مشخص نباشد، دو ماه دیگر باز خواهیم گفت: 《در کنارش رانت و فسادی به وجود آمد》و آن وقت روز از نو، ارز از نو.