و در پاسخ به این گفته علی کریمی، افشین قطبی با کمی مکث و البته خیلی زیرکانه پاسخ میدهد: «علی کریمی نابغه فوتبال ماست. من احساس کردم او آماده نیست و برای همین دعوت نشد. حالا وقت برای دعوت از او زیاد است.» و البته لحظهای بعد میگوید: «هر بازیکنی حتی علی کریمی اگر بینظمی کند، به راحتی او را برای همیشه از تیم ملی کنار میگذارم.»
و این پایان ماه عسل قطبی و کریمی است که اسفند ماه گذشته دست در دست همدیگر رودرروی دوربینهای تلویزیونی خبر مسرت بخش بازگشت علی کریمی به تیم ملی را به مردم نوید دادند. کاپیتان یاغی تیم ملی که پس از بازی جنجالی ایران و کره جنوبی در سئول و انفاقات نیمه اول آن، با نگارش نامهای شدید اللحن به شدت به فدراسیون فوتبال و ساختار فوتبال کشور تاخت و از کسانی که او را متهم به مسائل غیر فوتبالی میکردند پاسخ داد و پس از آن با خاطری آسوده اعلام کرد دیگر نمیخواهد جایی در تیم ملی داشته باشد. وداعی در اوج محبوبیت برای بازیکنی که نرسیدن تیم ملی به جام جهانی را مردم ناشی از لجبازی علی دایی با او میدانستند اما حالا ستاره مغرور باید تا ابد این ننگ را در کارنامه ملی خود به همراه داشته باشد که به دلیل دعوا بر سر نداشتن اتاق کولردار در اردوی تیم ملی، با فوتبال ملی وداع کرده است.
او دیگر آن سردار فاتح نیست و قافیه را به زیرکی افشین قطبی باخته است. قطبی که در زمان دعوت از علی کریمی پیش از بازی با تیم ملی تایلند در اسفند ماه 1388 در بدترین شرایط قرار داشت و میدانست موعد قراردادش با فدراسیون به پایان رسیده و مهدی تاج و دیگر اعضای هیأت رئیسه فوتبال در سراسر دنیا از پی جانشین مطرحی برای او میگردند تا بتواند سامانی به تیم ملی ببخشند. او اما با مطرح کردن نام کریمی، توانست تیم ملی را دوباره هویت بخشد و سبب شود برای تیمی که در ماههای قبل از آن با افشین قطبی کمتر از 1000 نفر را به ورزشگاه میکشاند، بیش از 10 هزار نفری را به استادیوم بیاورد و قراردادش را وارد مرحله فینال خود کند و اطمینان یابد ترس از پولی که فدراسیون باید به او غرامت بدهد سبب میشود تا قید اخراجش قبل از جام ملتها را بزنند. او بازی را با دعوت از کریمی برد و توانست مهدی تاج را حتی ناچار به استعفا از کمیته تیمهای ملی کند. کاری که قبل از او دایی و محمد مایلیکهن به رغم همه مصاحبههای تندشان علیه نایب رئیس فدراسیون از برداشتن گامی علیه او ناکام مانده بودند اما قطبی بیآنکه وارد جنگ لفظی با مقام مافوق خود شود، خود را برای بازگرداندن علی کریمی که قهر و وداعش از تیم ملی پس از بازی با کره باری سیاسی را برای سازمان ورزش ایجاد کرده بود، برای سازمان ورزش هم محبوب کند.
علی کریمی در همه سالهای حضورش در فوتبال، متمایز از دیگران بوده.
او تنها در دوره امیر قلعه نویی بوده که با مربیان ملی به مشکل نخورده است، آن هم دورهای که امیر قلعه نویی هیچ گاه جملهای خارج از میل این ستاره به زبان نمیآورد. کریمی از زمان بلاژویچ که بازیکنی تازه ملیپوش شده بود که پس از دو سال محرومیت به دلیل کتک زدن داور در یکی از بازیهای تیم ملی امید در تایلند داشت به فوتبال بر میگشت، بارها حتی با بلاژویچ که او را چون فرزند خواندهاش دوست داشت دچار اوقات تلخی میشد و حتی پس از بازی با ایرلند و حذف تیم ملی از رسیدن به جام جهانی 2002 پیرمرد کروات هم از او دلگیر بود. نه برای گلهایی که نزده بود که برای اوقات تلخیهای گاه و بیگاهش با علی دایی، کاپیتان وقت تیم ملی.
کریمی که ستاره تیم ملی در جام ملتهای آسیای 2004 چین و اسطوره تیم برانکو بود که مرد کروات او را بیش از سایرین دوست داشت قبل از جام جهانی 2006 آلمان با این مربی اختلاف پیدا کرد. اختلافی که این بار هم البته گفته میشد بر سر علی دایی است.
با روی کار آمدن دایی م او اگرچه دورهای کوتاه به اردوی تیم ملی آمد اما این همکاری حتی به 2 ماه هم طول نکشید تا این دو با هم دوباره دعوا کنند. کار به جایی کشید که دایی در زمان کنار گذاشتن علی کریمی از تیم ملی پس از اردوی اردبیل از خبرنگاران بپرسد: «آخرین بازی ملی بازیکن محبوب شما چه سالی بوده؟» دایی اصرار داشت کریمی را به دلیل آماده نبودن دعوت نمیکند و کریمی با آمدن به پرسپولیس و انگیزهای باورنکردنی در بازیهای این تیم کاری کرد فشار رسانهها دایی را تا مرز جنون ببرد. او چارهای نمیدید غیر از اینکه کریمی را به تیم ملی فرابخواند اما ستاره یاغی این بار کلاس گذاشت و دعوت را رد کرد. او هنوز سردار فاتح بود. او بود که مردم نامش را میخواندند و با رفتن دایی بود که به تیم ملی برگشت اگرچه با تیم ملی به جام جهانی نرسید اما لحظه نگارش نامه خداحافظی اش، مردم او را هنوز جادوگر استثنایی فوتبال کشورشان میشناختند. بازگشت این بازیکن به اردوی تیم ملی در بازی با تایلند و همکاری با قطبی اما شرایط را برایش را به روزهای اردوی اتریش کشاند. جایی که او از گرمای اتاقهای هتل تیم کلافه شده بود و مدام ناچار به انتقاد از شرایط بود. انتقادهایی که آخرش شد برخورد تند با قطبی و ترک تیم ملی. ترکی به احتمال فراوان وداعی است همیشگی برای او از تیم ملی. قطبی اگرچه این را با صراحت نگفته اما چیزی شبیه به این جمله را در کنفرانس مطبوعاتی خود استفاده کرده و حالا کریمی تا ابد باید این داغ را با خود داشته باشد که وداعش با تیم ملی بر سر نبود کولر در تیم ملی بوده است.
همه جنجال های ملی علی کریمی
تاریخ |
شرح درگیری |
تبعات درگیری |
خرداد ماه 1388 بازیهای مقدماتی جام جهانی 2010 |
علی کریمی پیش از برگزاری بازی ایران با کره جنوبی در سئول، با مهدی تاج که به عنوان نماینده فدراسیون فوتبال به سئول رفته بود درگیری لفظی شدیدی پیدا کرد . او را عامل اتفاقات مهم این بازی می دانند که بازتاب بسیاری در رسانه های جهان داشت. |
قطبی پس از ازی در نامه ای اعلام کرد که از تیم ملی خداحافظی می کند و دیگر نمی خواهد جایی در تیم ملی داشته باشد. |
اردیبهشت 1387 اردوی آماده سازی تیم ملی برای مقدماتی جام جهانی 2010 |
مصاحبه تند علی کریمی علیه فدراسیون فوتبال سبب اخراج او از اردوی تیم ملی شد. اگرچه دایی آن روز در اردو نبود اما پس از این اختلاف این دو دوباره تازه شد. |
پس از این درگیری، دایی دیگر علی کریمی را به اردوی تیم ملی دعوت نکرد. |
خرداد ماه 1385 جام جهانی 2006 آلمان |
علی کریمی در جریان بازی با پرتغال تعویض شد و وقتی از زمین مسابقه بیرون رفت، در اقدامی عجیب لگد محکمی به ساک پزشک تیم ملی زد. |
برانکو سرمربی وقت تیم ملی پس از این اتفاق گفت بزرگترین اشتباهی که کرده این بوده که کریمی را با خودش به آلمان برده، چراکه او اصلا اخلاق حرفهای ندارد. |
اردیبهشت ماه 1385 بازیهای مقدماتی جام جهانی 2006 آلمان |
در حالی که تیم ملی به سفارت آلمان رفته بود تا مراسم خداحافظی از ایران را برای حضور در جام جهانی برگزار کند، کریمی درگیری لفظی شدیدی با برانکو پیدا کرد. |
جرقه اصلی درگیریهای کریمی و برانکو و ایجاد حاشیههای ایران در جام جهانی 2006 از همین شب زده شد. |
تابستان 1380 پیش از مسابقات مقدماتی جام جهانی 2002 |
تیم ملی ایران با مربیگری بلاژویچ در زاگرب اردو زده بود که علی کریمی به خاطر اینکه دوست داشت شام مکدونالد بخورد، تمام تیم را مجبور کرد مسیر 45 کیلومتری را تا زاگرب برگردند. |
رسانهها شدیدا از این موضوع انتقاد کردند که در تیم ملی بازیکنان حرف اول را میزنند نه اعضای کادر فنی. |