فائزه عباسی: «شهیندخت مولاوردی به عنوان استاندار خراسان رضوی معرفی شد» هر چند این خبر در حد گمانهزنی بود و حداقل تا امروز پا فراتر از شایعه نگذاشته است اما باردیگر توجهات به سمت استان خراسان جلب شد استانی که این روزها به دلیل دایره اقدامات و اظهارات خطیب نماز جمعهاش و اهمیت آستان قدس همواره محل بحث و حاشیه بوده است. همین موضوع بهانهای شد تا نگاهی داشته باشیم به همه استانداران خراسان پس از انقلاب.
اولین استاندار خراسان رضوی
دولت موقت با ریاست مهدی بازرگان که روی کار آمد «طاهر احمدزاده» افغان تبار از زمره ملی مذهبیهایی بود که وارد دایره اجرایی شد اما سیاستهای چپگرایانه او در این مقام، اعتراضهای زیادی را برانگیخت و سخنرانیهایش پس از درگذشت آیت الله طالقانی باعث جنجالهای زیادی شدند. او در مراسم بزرگداشت طالقانی گفته بود:
« ما حاضر نیستیم خونهایی که دادیم به وسیله عدهای انقلابینما، عدهای بازیگر، انقلاب به بازی گرفته شود. آیا تجربه صدر اسلام برای ما کافی نیست؟ تجربه صدر اسلام نخستین انقلاب اسلامی که ما دومین انقلاب اسلامی را در تاریخ خود تجربه میکنیم. ما تجربه اسلام را داریم. نگذاریم دیگر تکرار شود… ای طالقانی شهید، ای مجاهد کبیر امروز در مزارت تکرار میکنیم. ما نیاز به یک انقلاب در انقلاب داریم. امام تنهاست ... همه گروهها و سازمانها به هر نحو و شکلی باید بتوانند با امام رابطه مستقیم برقرار کنند. مطالبشان را بگویند. جریانات مملکت را از زبانهای مختلف به گوش امام برسانند. اما نمیدانم چرا باید تنها و تنها از یک کانال و طریق با امام رهبر امت ارتباط برقرار شود»
این صحبتها به منزله پایان کار او تلقی شد. چندی بعد از آن امام خمینی(ره) در پاسخ به اظهارات احمدزاده فرمودند:«این کسانی که میگویند من تنها هستم اشتباه میکنند.»
احمدزاده پس از پیروزی انقلاب، به عنوان اولین استاندار خراسان برگزیده شد. وی در آذر ۵۸ از این سمت استعفا داد. احمدزاده در ۹ آذر ماه ۱۳۹۶، در ۹۶ سالگی از دنیا رفت.
رد پای موتلفه در خراسان
در پی استعفای دولت موقت در آبان ۱۳۵۸ و همچنین برکناری طاهر احمدزاده استاندار وقت خراسان، ابوالحسن بنیصدر محمد غفوری فرد را در آذر ۱۳۵۸ به سمت استاندار جدید منصوب کرد و تا ۷ مرداد ۱۳۶۰ در این پست باقی ماند.
زمانی که غفوری فرد در این سمت بود ماجرای طبس اتفاق میافتد. او در این رابطه میگوید:«حادثه طبس روز پنجم اردیبهشت ۵۹ یعنی تقریبا ۹ ماه بعد از انتصابم اتفاق افتاد. عصر یک روز پنجشنبه به ما خبر دادند که آمریکا به طبس حمله کرده است. اصلا ما تصور این موضوع را نمیکردیم.از طریق همین اخبار مردمی و شایع شد که آمریکا به طبس حمله کرده است. حالا جالب است من صبح جمعه به آقای مهندس میرسلیم که آن زمان معاون وزیر کشور بود زنگ زدم و گفتم «آمریکا به طبس حمله کرده است!» ایشان برگشت به من و گفت: «دکتر خواب دیدی؟!» هر چه من به ایشان گفتم که چنین خبری است، باور نکرد و آخر سر هم تلفن را قطع کرد!»
نهایتا پس از شهادت ۲ تن از نمایندگان استان خراسان در انفجار ۷ تیر۱۳۶۰ و برگزاری انتخابات مجدد، غفوریفرد و کامیاب به عنوان نمایندگان جدید استان خراسان به مجلس اول جمهوری اسلامی راه یافتند.
محمدنبی حبیبی پس از غفوری فرد سمت استانداری خراسان را به عهده گرفت و از شهریور ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ در این سمت باقی ماند.وی بعدها در موتلفه دبیرکل این حزب شد.
درخواست برای استعفا
عبدالله کوهپایی جوان ۳۶ ساله و از فعالان ملّی مذهبی اصفهان بود که در سال ۶۲ مقارن با ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای راهی خراسان شد و تا سال ۶۶ نیز در این پست باقی ماند.
او درباره این دوران و درخواست برای کناره گیری میگوید:« دوره اول استانداری من که مقارن با دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنهای و نخست وزیری مهندس موسوی بود و آقای ناطق نوری نیز وزیر کشور بودند، پس از آن که آقای محتشمی وزیر کشور شد از من خواست که شخصا استعفا دهم، من در جلسهای که با مهندس موسوی و محتشمی داشتم، گفتم که من از ابتدای انقلاب جمهوری اسلامی در ایران تصمیم گرفتهام که هیچگاه حاضر به استعفا نشوم و حاضرم دستم قطع شود ولی در نظام جمهوری اسلامی ایران استعفا ننویسم، اما هر زمان که شما مرا عزل کنید حاضرم در هر پستی که بگویید خدمت کنم.»
کوپایی یک بار دیگر در دولت دوم هاشمیرفسنجانی یعنی مرداد ۷۵ به عنوان استاندار خراسان معرفی میشود که تا بهمن ۷۶ ادامه پیدا کرد. او درباره دور دوم استانداریاش میگوید:«در دوره دوم استانداریام، وزیر کشور حاج عبدالله نوری بود، که مرا از کودکی میشناخت، به من نیز گفت که تمایلی به برکناری شما ندارم اما معاون وی آقای تاجزاده دوست داشت که در استان تعویضی انجام شود، به هرحال از من درخواست استعفا نشد اما هر روز خبر تغییر استاندار بود تا اینکه دکتر مهرعلیزاده به استانداری خراسان رضوی منصوب شد.»
فوتبالیستی که استاندار شد
«حسن عابدینی» مشهور به «امیر عابدینی» مدیر ورزش و بازیکن فوتبال سابق ایرانی است که نامش در میان استانداران خراسان به چشم میخورد. او در دهه ۱۹۶۰ میلادی در تیمهای پرسپولیس تهران و پیکان تهران بازی کرده بود. عابدینی در دولت موسوی از سال ۶۶ تا ۶۸ به عنوان استاندار خراسان منصوب شد»
پسر جنتی استاندار شد
پس از عابدینی این کار به پسر ارشد آیتالله جنتی رسید. علی جنتی که در سال ۶۸، ۴۰ ساله بود از ان جهت که رابطه نزدیکی با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی داشت بعد از روی کار آمدن دولت سازندگی راهی خراسان شد و تا سال ۷۱ در این سمت باقی ماند. اما غائله مشهد موجب شد تا جنتی استعفا دهد و برای همیشه مشهد را ترک کند.
روایت جنتی درباره شورش مشهد در آن مقطع بسیار جالب است. او میگوید:«مشهد بعد از تهران بزرگترین شهری است که درگیر حاشیهنشینی است. افراد از روستاها و شهرهای دیگر به آنجا کوچ میکنند و بضاعت مالی برای خرید منزل ندارند، معمولا اطراف مشهد، زمینی را تصرف و آب و برق آن را هم به طور غیرقانونی تأمین میکرد. این معضل بزرگی است؛ چه برای تهران، چه برای مشهد و چه برای شهرهای دیگر. شهرداری مشهد برای مقابله با این امر، معمولا گشتهای شهرداری را به اطراف شهر میفرستاد تا خانههایی را که با تخلف ساخته شده خراب کنند. یک بار که ماشین شهرداری برای تخریب خانه حاشیهنشینها رفته بود تا جلو این کار غیرقانونی را بگیرد، آنها تصمیم گرفته بودند که برخورد کنند، همین کار را هم انجام دادند و ماشین شهرداری را واژگون کرده و آن را آتش زدند. زمان رویداد این اتفاق، مدارس تعطیل شد. دانشآموزان همزمان دور ماشین جمع شدند و افرادی دیگر هم به آنها پیوستند. ما در استانداری از این ماجرا بیخبر بودیم. نیروی انتظامی یک اتوبوس نیرو به محل وقوع حادثه فرستاد تا این تجمع را متفرق کند. آنها برای این کار از گاز اشکآور استفاده کردند. از آنجا که باد به جهت مخالف میوزید، گاز اشکآور به طرف نیروی انتظامی بازگشت. نیروها هم برای اینکه خودشان سالم بمانند به اتوبوسها هجوم بردند و بچههایی هم که آنجا جمع شده بودند، سربازها را «هو» کردند. نیروی انتظامی ابتدا شروع به تیراندازی هوایی کرد. در این میان یک سرباز یا درجهدار به سمت افراد تیراندازی کرده بود و دو نفر از دانشآموزان کشته شدند. همه این اتفاقات در دو ساعت رخ داد. وقتی این دو دانشآموز کشته میشوند مردم پیکرهای آنان را سر دست گرفته و به سمت مرکز شهر حرکت میکنند. من زمانی متوجه این اتفاق شدم که مردم به سمت مرکز شهر راه افتاده بودند. در این شرایط امکان اینکه جلسه شورای تأمین استان را برگزار کنیم، نبود. مسئولان نظامی را هم پیدا نمیکردیم، فرمانده ارتش رفته بود دندانپزشکی، فرمانده سپاه جای دیگری بود. بنابراین مردم همینطور به حرکت خود ادامه دادند و در مسیر، برخی از اراذل و اوباش هم به آنان پیوستند، این جمعیت در طول مسیر مغازههای مردم را غارت کردند. بعد هم به یک پاسگاه نیروی انتظامی حمله کردند. مأموران نیروی انتظامی از فرط رعب و وحشت، تسلیم شدند. جمعیت سپس به سمت مرکز شهر یعنی میدان شهدا آمدند و اداره کل دادگستری را هم به تسخیر خود درآوردند. حتی یک قسمت اداره دادگستری را آتش زدند. ساعت حدودا هفت یا هفت و سی دقیقه شب بود، نیروی انتظامی هم خود را باخته بود، سپاه و ارتش هم در آن فاصله به این راحتی نمیتوانستند نیرو جمع کند. نهایتا اوایل شب بود که به صداوسیما رفتم و اعلام کردم عدهای در حال تخریب شهر هستند، از نیروهای بسیجی و حزبالله خواستم که وارد شوند و جلوی این اوباش را بگیرند. بعد از این اعلام، مردم به مرکز تجمع رفتند. حدود ٨٠٠ نفر از تجمعکنندگان را دستگیر کردند و به استانداری آوردند. چشمان آنها را بستند و بعدا به زندان منتقل کردند. اگرچه مشخص شد که این حادثه در اثر بیتوجهی نیروی انتظامی و مأمورانشان اتفاق افتاده، اما چون من مسئول استان بودم، کل مسئولیت این اتفاق را پذیرفتم و بعد هم استان را رها کردم.»
استانداری بی سر و صدا
اسماعیل مفیدی از زمره سیاستمدارانی است که در دستهبندیهای سیاسی در جناح چپ قرار میگیرد شهریور ۷۱ بعد از استعفای جنتی جایگزین او میشود و تا سال ۷۵ نیز در این سمت باقی میماند. او ریاست اولین شورای شهر مشهد را نیز در کارنامه خود دارد.
استانداری در دولت اصلاحات
محسن مهرعلیزاده ۴۱ سالش بود که با روی کار آمدن دولت سید محمد خاتمی راهی خراسان شود. او از سال ۷۶ تا سال ۸۰ برای یعنی دولت اول خاتمی در این سمت باقی ماند و در دولت دوم نیز به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیتبدنی معرفی شد و از مشهد فاصله گرفت.
حسن رسولی از دیگر اصلاحطلبانی بود که در چهارساله دوم دولت اصلاحات راهی خراسان شد و از سال ۸۰ تا ۸۴ به عنوان استاندار خراسان معرفی شد. البته در همین مقطع بود که تقسیمات جدید صورت گرفت؛ بنابراین او اولین استاندار خراسان رضوی محسوب میشود.
نصب و عزل سیاسی
محمدجواد محمدیزاده بعد از روی کار آمدن محمود احمدینژاد به عنوان استاندار خراسان معرفی شد. او تمام چهارسال دولت نهم را بدون اختلاف توانست با احمدینژاد به پایان ببرد. او در دولت دوم محمود احمدینژاد، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران بود.
هرچه آمد و رفت محمدیزاده برای دولت مهرورز بیحاشیه بود اما نصب و عزل «صلاحی» برای دولت احمدینژاد تبدیل با بازار داغی برای حرف و حدیثها شد.
صلاحی که بازنشسته سپاه است و همکاری خود با محمود احمدینژاد را از دوران شهرداری آغاز کرده بود شهریور ۸۸ جایگزین محمدیزاده شد و به خراسان رفت؛ اما در آخرین سال دولت دهم در حالی که احمدینژاد در سفر استانی به بندرعباس رفته بود صلاحی از استانداری خراسان عزل شد و دلیل این عزل «ائتلاف سیاسی با محمدباقر قالیباف» مطرح شد.
او درباره عزلش از این سمت میگوید: از این اتفاق اصلاً ناراحت نشده و در شب برکناریاش برای توفیق احمدینژاد نماز خوانده و در حرم ضامن آهو - حضرت علی بن موسی الرضا (ع) - برای وی دعا کرده است.
آخرین مهره احمدینژاد
محمدحسین فروزانمهر در سال ۹۱ بعد از عزل صلاحی به عنوان آخرین انتصاب دولت احمدینژاد درباره استانداری خراسان راهی مشهد شد. او با رای کامل اعضای هیئت دولت و با حکم رئیسجمهور انتخاب شد و چندماهی هم در دولت یازدهم در این سمت باقی ماند.
اولین مشمول قانون منع بهکارگیری بازنشستگان
علیرضا رشیدیان که با روی کار آمدن دولت یازدهم و ریاست جمهوری حسن روحانی در تاریخ ۱۴ اسفند ۹۲ جایگزین فروزانمهر شد در صبح روز یکشنبه ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۷ بر اساس قانون منع به کارگیری بازنشستگان استانداری خراسان رضوی را برای همیشه ترک کرد.
حال استان خراسان رضوی منتظر استاندار جدید خود است و هرچند گمانه زنی های مختلفی تاکنون مطرح شده است اما هیچ فردی تاکنون برای این مسئولیت به قطعیت نرسیده است.
۲۹۲۱۶