مریم خطیبی: وقتی سهم یکصدمی کتب منتشر شده در سال به حوزه دفاع مقدس میرسد و از این میان با توجه به وجود نهادهایی که مستقیم و غیرمستقیم در امر ترویج آثار دفاع مقدس سهم دارند، اغلب آثار تولیدی هم به نوعی برخاسته از نهادهای دولتی و یا سازمانهایی است که در این حوزه فعالند، نباید به زایش فکری و یا خلاقیت و خلق آثاری ماندگار درباره جنگ 8ساله امیدوار بود. از سویی وقتی در میان همین آثار تولید شده هم «خاطرهنویسی» سهم اصلی را به خود اختصاص داده، گونهای که به اعتقاد بسیاری نه تنها بر غنای ادبیات دفاع مقدس اضافه نمیکند بلکه عاملی برای رقابت کاذب در تولید و نگاه «کمی» به حوزه نشر است. محمدرضا سنگری که فارغالتحصیل دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است مدتها در سازمان برنامهریزی و تالیف کتب درسی فعالیت داشت، دو دوره دبیر علمی جایزه انتخاب بهترین کتاب سال دفاع بوده و کتابهایی را نیز در همین زمینه منتشر کرده است. با او به بهانه آغاز داوری سیزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس و رفع برخی ابهامها گفتگو کردیم، اگرچه او زیاد به افت کیفی آثار تولیدی در حوزه دفاع مقدس اعتقادی ندارد.
ارزیابی شما از وضعیت تولید آثار در حوزه دفاع مقدس چیست؟
برخلاف ذهنیتی که بسیاری ممکن است داشته باشند مبنی بر اینکه در حوزه ادبیات معمولا غلبه با آثار کلاسیک مثل شعر است و ما باید بیشترین تولیدمان شعر باشد و در مرحله بعد داستان و ادبیات داستانی؛ اتفاقا در حال حاضر این طور نیست و یک تصویر جدید در حال ایجاد است. آن هم اینکه هیچ ژانر یا نوع ادبی مثل «خاطره» میدان پیدا نکرده است و آثاری که در زمینه خاطره خلق شده هم از نظرگاه رسایی و زیبایی و استحکام ادبی دارای قوت هستند یعنی میتوان روی آنها قسم خورد که ارزش ادبی دارند و هم جاذبهای که این آثار دارند، نشان میدهد که نوع «خاطره» در حوزه ادبیات دفاع مقدس کمکم بر دیگر انواع غلبه پیدا کرده است البته شاید در مجموعه حوزه ادبیات انقلاب، گونه دیگری برتر باشد اما رونق «خاطره» در حوزه ادبیات دفاع مقدس نشان میدهد هم اقبال اجتماعی به این نوع نگارش فراوان شده و ناشران نسبت به آن اقبال نشان میدهند و هم نویسندگان ما احساس کردند این عرصه، عرصه گستردهای است که میشود در آن به راحتی قلم زد. بعد از آن حوزه «زندگینامه داستانی» است که حتی بر حوزه «ادبیات داستانی» پیشی گرفته است. نکته دیگر اینکه کمکم ادبیات کودک و نوجوان در حوزه دفاع مقدس نسبت به دورههای قبل که بسیار ضعیف بود توان و نیرو پیدا کرده است. احساس میکنم کارهای خوب و قابل توجهی در این حوزه عرضه میشود.
ولی بسیاری این اقبال به خاطرهنویسی را برای ادبیات کشور، خوب ارزیابی نمیکنند. بعلاوه اینکه برخی «خاطره نویسی» را به جای رمان و یا مقاله را به جای داستان تلقی میکنند.
ببینید نزدیک به یک سوم کتابهای امسال به «خاطره» اختصاص دارد. ما در داوری کتاب سال دفاع مقدس این ژانرها را از هم تفکیک و کاملا مشخص کردیم، خاطره نوعی ژانر با ویژگیهای خاص خودش است و حوزه زندگینامه حوزه دیگری است یا حوزه زندگینامه داستانی حوزه دیگری است. هر کدام از این قلمروها جزو قلمروهای 15گانه داوری ماست. در فضای کلی ادبیات داستانی نیز باید بگویم خوشبختانه ناشران ضوابط و معیارهای خاص چاپ کتاب را رعایت میکنند یعنی باید در شابک کتاب تفکیک حوزهها صورت گیرد، معمولا این اشتباه گرفتن ژانرها با هم صورت نمیگیرد اما گاهی اوقات مواردی وجود دارد که نوعی درهم تنیدگی و تلفیق و گاهی لبه داشتن چند حوزه با هم رخ میدهد البته این امر، کار را در عنوان گذاری سخت میکند ولی ما که در کتاب سال دفاع مقدس کار علمی انجام میدهیم این حوزهها را کاملا از هم تفکیک کردهایم.
منظور من این است که خلق آثاری در این حوزه، واقعا دارای ویژگیهای یک اثر ادبی هست یا تنها نوعی آثار سطحی محسوب میشود که برای آینده ادبیات دفاع مقدس هم چیز خاصی محسوب نمیشود؟
نه واقعا ادبیات است. البته آثاری هم وجود دارد که جنبه ادبی آنها کمرنگ باشد و گاهی اوقات از بعد ادبی اصلا برخوردار نیست اما اتفاقات بسیار خوبی در این حوزه رخ داده است. آثار شاخص و درخشانی در این حوزه داریم که در شرایط فعلی جامعه ما به چاپ بیستم و سیام رسیده است. من احساس میکنم برخی از این آثار آنقدر ارزش ادبی دارند که قابل عرضه در سطح جهانی هستند و باید جریان ترجمه در حوزه ادبیات دفاع مقدس را به طور جدی پیگیری کنیم.
پس شما کمکاری در حوزه ترجمه را از نقاط ضعف ما در حوزه ادبیات دفاع مقدس میدانید...
در این حوزه ما کوتاهی کردیم. گرچه در عکس این ماجرا خیلی پیش رفتهایم یعنی ما آثار زیادی را از ادبیات جهان را ترجمه کردیم اما از آثار خودمان کمتر ترجمهای صورت گرفته است. به نظرم ضروری است کنگرههای بین المللی در کشورهای دیگر برگزار کنیم و نوعی تبادل افکار بین نویسندگان جامعه ما با دیگران وجود داشته باشد تا بیشتر با این ادبیات آشنا شوند. شاید این نکته اندکی مبالغه آمیز باشد و یا به حساب تعلق من به این حوزه گذاشته شود اما حقیقتا حتی در حوزه شعر، آثاری را میشناسم که از بسیاری از این آثار ترجمه شده، برتر هستند. ما «حرف جهانی» داریم ولی برای طرح آنها در سطح جهانی تسامح و کوتاهی و غفلت شده است. به نظر من رفع این ضعف تنها کار یک حوزه مثلا حوزه هنری نیست که در حال حاضر چند کتاب داستان را ترجمه کرده است؛ کل مجموعه ارشاد و سازمات تبلیغات و دانشگاهها، فرهنگستانهای زبان و هنر و همه فضاهای علمی ما باید در این حوزه فعال شوند. ما در این حوزه حرفهایی جهان پسند که پرمغز و زنده و متناسب با مخاطب امروز است، داریم ولی متاسفانه در این زمینه کاری نکردیم. متاسفانه یکی از اشکالات این است که معمولا همیشه یک مجموعه، مخاطب این نوع اقدامات دیده شده و همان مجموعه هم کار خود را به خوبی انجام نداده است. این اقدام چون یک اقدام ملی است باید همه مجموعههای فرهنگی ما در این زمینه فعال شوند؛ هم حوزههای دانشگاهی و هم حوزههای علمیه و هم مراکزی که مستقیما مسئولیت این کار را برعهده دارند مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و محیطهای دانشگاهی.
گاهی در حوزه ادبیات به خصوص ادبیات دفاع مقدس شاهد تولید و خلق آثار سفارشی هستیم، فکر نمیکنید این رفتار هم به نوعی برای برآیند ادبی کشور، منفعتی نخواهد داشت و شاید زیانهایی را هم متوجه ادبیات کشور بسازد؟
یک سوء تعبیر و یک بدنامی برای کلمه «سفارش» پیدا شده است که این باعث شده ما هرگونه کار سفارشی را تخطئه کنیم و احساس کنیم که همه کارهای سفارشی ارزش ادبی ندارند. واقعیت این است که اصلا این طور نیست این را هم با یک پشتوانه تاریخی و جهانی میگویم. در حوزه تاریخ، برخی از بزرگترین آثار ما اتفاقا سفارشی هستند. مجموعه آثار نظامی همه سفارشی هستند، کشف المحجور ما در حوزه نثر، سفارشی است، کلیله و دمنه سفارش است، شاهنامه فردوسی سفارش است، آثار سعدی سفارش است... یعنی گاهی اوقات ممکن است برخی از بهترین آثار ادبی حاصل سفارش باشند اگر آفریننده آن اثر واقعا با آن اثر یگانه شده باشد و به آن عشق بورزد و توانا هم باشد، میتواند در حوزه سفارش، آثار خیلی خوبی را هم خلق کند. اگر بررسی کنید بزرگترین آثار ادبی ایران و جهان عمده آنها محصول سفارش است از جهت دیگر هم میشود گفت حتی اثری که سفارش نیست سفارش درون نویسنده است یعنی نویسنده از درون به خودش سفارش میدهد که لازم است اینکار را انجام دهی اما اگر معنای سفارش این باشد که به فردی بگویند این مطلب را بنویس و با این سبک و این ریتم هم باید برای ما بنویسی مطمئنا این نوع آثار فاقد اعتبار و ارزش است. آن سفارشی که باید تخطئه شود و نامناسب باید تلقی شود این نوع سفارش است که همه خطوط را برای فرد تبیین کنند و گاهی اوقات فرد هم اهلیت و شایستگی انجام آن کار را نداشته باشد. دیده شده گاهی اوقات این سفارشات به افرادی واگذار میشود که حداقل آگاهیها را نسبت به آن موضوع و مقوله ندارند و وقتی اثر خلق شد آن زمان است که مشخص میشود چه اتفاقی افتاده است. معمولا چنین آثاری که کم هم نیستند ارزش ادبی ندارند اما این نباید باعث شود که هر نوع سفارشی را تخطئه کنیم.
با توجه به آمار بالای تولید کتاب در کشور در طول یکسال، آمار تولید کتاب در حوزه دفاع مقدس، واقعا قابل اعتنا و اتکا و ترسیم افقی روشن برای این حوزه محسوب میشود؟
قبل از پاسخ به این سوال مقدمهای درباره کتاب سال دفاع مقدس میگویم تا فضای تولید آثار در این حوزه کمی مشخصتر شود بعد از برگزاری جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس که سال گذشته برگزار شد چون امکان برگزاری کتاب سال دفاع مقدس را نداشتیم در نتیجه در سال جاری کتاب سال دفاع مقدس به صورت دو سالانه برگزار میشود یعنی مجموعه آثار سال1387 و 1388 در چرخه داوری قرار میگیرد. مرحله نخست کار که جمع آوری کتابها بوده به پایان رسیده است و در حال حاضر 804 عنوان کتاب در 15 شاخه تفکیک شده و آماده داوری است و سرگروههای 15 شاخه مشخص شده است و کار داوری آغاز میشود.
خوشبختانه در فضای جدید 2 سال به نظر میرسد اتفاقات مناسب و مبارکی رخ داده است و بعضی از شاخههای ما که در سالهای گذشته معمولا ضعیف بود و مقدار آثار خلق شده در آنها اندک بود در حال حاضر توان بیشتری گرفتند و برخی از شاخهها به اوج رسیده و موقعیت خوبی دارند مانند «خاطره» که در حال حاضر نیز بیشترین آثار ارسالی در همین بخش است و این امر نشاندهنده این است که فضای ادبیات دفاع مقدس آرام آرام وارد قلمروهای جدیدی میشود که شاید پیش از این پیشبینی نمیشد. با این مقدمه برای پاسخ به سوال شما باید بگویم با این آماری که داریم اگر بخواهیم بررسی کنیم نزدیک به 400 عنوان ادبیات دفاع مقدس است که اگر خودتان مقایسه کنید میبینید در میان این حجم تولید آثار، سهم اندکی است اما با این حال به اعتقاد من نزدیک به 300 اثر ویژگیهای آثار فاخر و قابلیت طرح را دارند و این هم به واسطه پیشرفتی است که در ادبیات دفاع مقدس صورت گرفته است.
آینده ادبیات دفاع مقدس را چطور میبینید؟
من وقتی مجموعه کتابها را میبینم و یک یک آنها را بررسی میکنم خیلی به آینده خوشبین میشوم قبل از آن نگران بودم و میدیدم به برخی حوزهها توجه نمیشود اما احساس میکنم اقبال جدیتر شده است و نگاه میکنم برخی نویسندهها که آثارشان یکی دو سال قبل به سادگی ریزش پیدا میکرد و حذف میشد در حال حاضر کم کم بالا میآید؛ یعنی تواناتر شدهاند. افرادی که قبلا تنها در خلق یک اثر هنری نقش داشتند در حال حاضر وارد حوزه مسایل پژوهشی هم شدهاند به عبارت دیگر در حال حاضر داستاننویس ما درباره خود «داستان» هم مطلب مینویسد و این ارزشمند است یا کسی که خلق خاطره کرده الان درباره خاطره بحث میکند و این نشاندهنده قوت و استحکام و رشدی است که در نویسندگان ما اتفاق افتاده است.