تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۵:۲۴

گفت‌وگو با دکتر غلامعلی منتظر عضو هیأت علمی دانشکده فنی دانشگاه تربیت مدرس.

 

شهرداری الکترونیک و شهر الکترونیک دو همایش هستند که اگر پوستر‌ها و بنر‌های تبلیغی این دو همایش در سطح شهر را با دقت نگاه کرده باشید، یک عبارت بیش از همه جلب نظر می‌کند: تاریخ برگزاری این همایش‌ها. دو همایش بزرگ در فاصله‌زمانی دو هفته. اما آیا برگزاری چنین همایش‌هایی موجب الکترونیکی شدن شهر ما می‌شود؟ این سؤالی است که در گفت‌وگو با دکتر غلامعلی منتظر مطرح کردیم. دکتر منتظر عضو هیأت علمی دانشکده فنی دانشگاه تربیت مدرس است و دکترای فناوری‌اطلاعات دارد.

 علیرضا اردلان

 

شهر الکترونیک، دولت الکترونیک و عباراتی از این دست را این روز‌ها در کشور زیاد می‌شنویم، اما به نظر می‌رسد کشور‌های توسعه‌یافته تکلیفشان را با این واژه‌ها روشن کرده‌اند و بدون بازی با کلمات از مواهب این مفاهیم استفاده می‌کنند. شما با این رویکرد موافقید؟

 مخالف هم نیستم. اتفاق‌هایی که در عرصه IT در سال‌های اخیر افتاده باعث شده تا فناوری‌اطلاعات به شدت بر روی همه‌چیز تأثیر خود را بگذارد. در این تأثیر‌پذیری جوامع بشری، شهر به عنوان یک واحد اجتماعی تأثیرات مشهودی از فناوری‌اطلاعات و کاربرد‌هایش گرفته است. شهر نه آنقدر کوچک است که این تأثیرات به چشم نیاید و نه آن‌قدر بزرگ که این تأثیر در لابلای هزار چیز دیگر گم شود. پس طبیعی است که روابط مردم با مردم، مردم با کارگزاران و کارگزاران با کارگزاران در یک شهر تحت تأثیر IT قرار گیرد.

این تأثیر‌پذیری از IT که به آن اشاره می‌کنید به وضوح در کشور ما و به خصوص در میان نسل جوان به چشم می‌آید. حتی بین بچه‌های ما.

 امروزه بچه‌ها خیلی راحت راجع به اینترنت صحبت می‌کنند و فایل‌های مختلف متنی، صوتی و تصویری را در فضای سایبر به اشتراک می‌گذارند. این یعنی ما بخواهیم یا نه، این اتفاق افتاده و وجوه مختلف زندگی مردم تحت تأثیر این تحول قرار گرفته است. اما مسئله اینجاست که گاهی شما ناخود‌آگاه تحت تأثیر یک پدیده قرار می‌گیری و گاهی برای مواجهه با آن برنامه‌ریزی می‌کنی.

 

 

و مواجهه جامعه ما با IT چندان برنامه‌ریزی شده به نظر نمی‌رسد.

 الان این مقوله غیر‌ارادی تأثیر خود را بر جامعه گذاشته اما هنرمندی ما آن است که برای بهره‌مندی از مزایای این پدیده برنامه‌ریزی کنیم و اگر جایی به خطا رفته، تصحیح کنیم. در غیر این صورت اگر بخواهیم ماجرا را نپذیریم، خودمان را به غفلت زده‌ایم و پدیده هم ما بخواهیم یا نه، تأثیر خود را روی جامعه می‌گذارد.

 

می‌فرمایید IT تأثیر خود را روی جامعه ما گذاشته و می‌گذارد، مردم و به خصوص جوانان هم با این پدیده آشنایی لازم را دارند، بیش از یک دهه است که همه ما به نوعی با مفاهیمی چون شهر الکترونیک آشناییم. اما هنوز تهران به عنوان پایتخت کشور که بیشترین زیر‌ساخت‌ها و امکانات را در اختیار دارد تا الکترونیکی شدن راهی دراز در پیش دارد، در حالی که ایجاد یک جامعه الکترونیکی باید نتیجه طبیعی تأثیر IT بر جامعه باشد.

 این به دلیل نگاه منفعلانه و منکرانه ماست. ما به جای اینکه به این مقوله دید خردمندانه داشته باشیم و از آن با تدبر استفاده کنیم، یا مغفولش دانستیم و یا انکارش کردیم. نتیجه نوع نگاه ما هم این شد که جامعه از مواهبش بهره‌مند نشده و حالا هم یا دنبال مسکن‌های موقتی هستیم یا با نگاه‌های عجیب و غریب به طرفش می‌رویم و به فاصله دو هفته دو تا همایش برگزار می‌کنیم که مثلاً شهرمان یا شهرداریمان الکترونیکی شود.

 

اتفاقاً سؤال من هم همین است، چرا همه جای دنیا ایجاد یک شهر الکترونیکی نتیجه طبیعی استفاده از فناوری‌اطلاعات و ارتباطات است، اما در کشور ما این همه سمینار و همایش برگزار می‌شود و صد‌ها مقاله می‌نویسیم و در عمل اتفاقی نمی‌افتد، یا اگر هم اتفاقی هست آن‌قدر سرعتش کم است که ما را جزو آخرین کشور‌ها از نظر آمادگی دولت الکترونیک قرار می‌دهند؟

 چون در هیچ جای دنیا از یک کنفرانس علمی این توقع نیست که راهکار اجرایی ارائه دهد. برای ایجاد یک شهر الکترونیک باید برنامه و PLAN داشته باشیم، برنامه شهرداری باید در خود شهرداری تنظیم شود، نه اینکه ما بخواهیم در کنفرانس علمی عقلمان را روی هم بگذاریم تا PLAN در بیاوریم. کنفرانس محل تضارب آرا و تبادل نظر صاحب‌نظران است نه محل ارائه راهکار برای رسیدن به شهر الکترونیک.

 

آقای دکتر از این همایش‌ها هم که بگذریم، در زمینه فناوری‌اطلاعات در کشور ما کم هم کار نشده است، دستگاه‌های مختلف بودجه IT دارند، برنامه‌های مختلفی اجرا می‌شود اما. . .

 من یک مثال ساده می‌زنم. فرض کنیم شما یک بچه‌ای دارید که خیلی هم دوست دارید خوشبخت، شاد و سلامت باشد. اما در برنامه‌ریزی‌هایتان فقط غذای بچه را در نظر دارید که خوب غذا بخورد و از ابعاد تربیت و درس و مشقش غافلید. خوب نتیجه این رویکرد یک بچه چاق بی‌ادب و بی‌فرهنگ است. حکایت فناوری‌اطلاعات هم در ایران همین است. فقط یک بعد را رشد می‌دهیم و دقت نداریم که اگر قرار است این پدیده موجب تحول در کشور شود، باید رشد را در تمام ابعادش شاهد باشیم.

 

و از نظر شما فناوری اطلاعات در کشور ما از چه بعدی رشد داشته است؟

 به صحبت‌های مسئولان IT در کشور دقت کنید، پاسخ سؤال روشن است. حرف از فناوری‌اطلاعات که می‌شود فقط می‌گویند «خطوط تلفن ثابت این‌قدر رشد داشته و این تعداد موبایل به مردم داده‌ایم».

خوب دستتان درد نکند، اما پهنای باند چه؟ زیر‌ساخت‌های قانونی در کجای برنامه‌ریزیتان جای دارد؟ ما فقط کارهای خوب انجام می‌دهیم اما دقت نداریم که در عرصه مدیریت فقط انجام کار خوب فایده ندارد. هر سال تعدادی کامپیوتر برای فلان شرکت و مدرسه می‌خریم، اما توجهی نداریم که معلمان و دانش‌آموزان ما اصلاً توانایی استفاده از این تکنولوژی را دارندیا نه. هزاران دستگاه خود‌پرداز در کشور نصب می‌کنیم اما کاری به کار فرهنگ‌سازی استفاده از این تجهیزات نه برای مردم داریم و نه حتی برای کسانی که قرار است با استفاده از این تجهیزات خدمات به شهروندان ارائه دهند.

 

خیلی اوقات هم شاهدیم تجهیزاتی وارد کشور می‌شود که تا زمانی که قرار است به بهره‌برداری برسند عملاً کارایی خود را در دنیای مدرن امروزی از دست داده‌اند.

  این مشکل تمام کشور‌های جهان‌سومی است. ما نگاه‌ همه‌جانبه‌نگر نداریم و چون نگاه آینده‌نگر هم نداریم این مشکلی که می‌گویید به خصوص در عرصه تکنولوژی‌های نوین از جمله تکنولوژی‌های ارتباطی که سرعت پیشرفت چشمگیری دارند زیاد پیش می‌آید و به این ترتیب کشور‌های جهان سوم به گورستان تجهیزات مختلفی تبدیل شده‌اند که از آنها استفاده لازم هم نشده است.

 

آقای دکتر شما در صحبت‌هایتان کلمه برنامه‌ریزی را زیاد به کار بردید و بهره نامناسب جامعه ما از مواهب فناوری‌اطلاعات و ارتباطات را به نبود برنامه‌ریزی مرتبط کردید.

 بله ما اگر قصد داریم از این پدیده و هر پدیده دیگری بیشترین و بهترین استفاده ممکن را داشته باشیم، باید یک برنامه‌ریزی همه جانبه، جامع، کامل و با توجه به حال و آینده داشته باشیم.

 

فکر نمی‌کنید که ما حتی وقتی قرار بوده برنامه‌ریزی بکنیم هم در عمل اوضاع تفاوتی نکرده. تجربه برنامه‌های تکفای یک، دو، تسما و. . . این را نشان می‌دهد. سال‌ها وقت صرف شد تا برنامه‌ای مانند تکفا تنظیم شود که قرار بود تکلیف ما را با مقوله IT روشن کند، اما بعد عده‌ای دیگر آمدند تکفای دو تنظیم شد و حالا هم تسما. . .

 خوب ما در برنامه‌ریزی کلان هم مشکل داریم. ببینید یک مدیریت قوی لازم است تا این الزام را به وجود بیاورد که برای یک برنامه 4 ساله، کار مطالعات و برنامه‌ریزی باید حداکثر یک سال طول بکشد و 3 سال به اجرای برنامه اختصاص یابد. و اگر نه اوضاع همینی می‌شود که می‌بینیم.

برای ایجاد یک شهر الکترونیک، به نظر شما این برنامه‌ریزی منسجم باید بر عهده کدام نهاد باشد؟ مسلماً هماهنگی بین شهرداری و شورای شهر لازم است. به خاطر دارم که 3 سال پیش هم شورای عالی فناوری اطلاعات مصوبه‌ای داشت که باید دبیر‌خانه این شورا تمهیدات لازم را فراهم می‌آورد و راهکار‌های اجرایی ایجاد شهر الکترونیک را مورد بررسی قرار می‌داد اما هنوز که خبری از این ماجرا نیست.

 

 

البته شورای عالی فناوری اطلاعات مدتی در آن بحث انحلال شورا‌های عالی تعطیل بود؟

 

تا آنجا که من اطلاع دارم لااقل اعضای شورا احساس نمی‌کردند که شورا تعطیل است و فعالیتشان را داشتند. در هر حال شما می‌توانید از دبیرخانه و شورا سؤال کنید که چرا با وجود 3 سال که از مصوبه گذشته هنوز کاری که باید، انجام نشده است.

به هماهنگی شورای شهر و شهرداری اشاره می‌کنید و وظیفه‌ای که شورای عالی فناوری‌اطلاعات در این زمینه بر عهده داشته، اما ما یک وزارتخانه عریض و طویل به اسم ارتباطات و فناوری‌اطلاعات هم داریم که قاعدتاً متولی فناوری‌اطلاعات در کشور و کاربرد‌هایش است. . .

 

بحث وضعیت کلان IT و سیاست‌گذاری‌های مربوط به آن بحث مفصلی است که فرصت بیشتری می‌طلبد، اما همین‌قدر بگویم که حکایت IT در کشور ما حکایت آفتابه‌لگن هفت دست و شام و نهار هیچی است.

منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها