سید یحیی یثربی

به مناسبت 18 شهریور سالروز درگذشت جلال آل احمد

«جلال آل احمد» را نمی‌توان یک متفکر بنامیم و دلیل من هم همان دلیلی است که خود جلال در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آن را بیان می‌کند و سلسله روشنفکران ایرانی را شایسته این عنوان نمی‌داند. او در این اثر، آثار بر جای مانده از روشنفکران ایرانی را در مقایسه با غربی‌ها مطرح می‌کند که غربی‌ها تاکنون درباره روشنفکری و مسایل آن صدها کتاب نوشته‌اند حال آنکه مجموع آثار روشنفکران ما به بیش از 200 یا 300 صفحه نمی‌رسد و این دو اصلا با یکدیگر قابل مقایسه نیست از این رو نمی‌توان خود جلال را نیز در زمره روشنفکران قرار داد اما می‌توان گفت جلال آل احمد از نویسندگان به اصطلاح روشنفکر کشورمان است.

نکته‌ای که در این رابطه باید به آن توجه داشت این است که ما در کشور معنای درستی از روشنفکر ارایه نکرده‌ایم و این معنا به غلط برابر با مبارز و معترض شده است به عبارتی ما در کشورمان به افرادی که به جریانی معترض هستند؛ روشنفکر می‌گوییم حال آنکه در مجامع دیگر، روشنفکر را با اعتراض نمی‌شناسند بلکه با فکر جدید و جریانی فکری که ارایه می‌دهد، می‌شناسند.

مثلا سلسله روشنفکران غرب اهل اعتراض نبودند اینها با فکر؛ جهان را تغییر دادند با فکر علوم انسانی را تغییر دادند و تمدن جدیدی را به وجود آوردند. این اندیشه به اندازه‌ای قوی بود که امروز ما نیز از دستاوردهای فکری آنها بهره می‌بریم و این در حالی است که کسانی که در کشور ما عنوان روشنفکر را گرفته‌اند؛ بنیانگذار نظام فکری نبوده‌اند بلکه افرادی در سطح دیگران بودند.

مثلا اگر «جلال آل احمد» با همین فکر و اندیشه، وزیر شاه می‌شد دیگر در جامعه ما روشنفکر محسوب نمی‌شد و یا اینکه اگر همین آقایان که امروز مدیران ارشد کشور هستند، فردا به جریانی اعتراض کنند جزء روشنفکران به حساب می‌آیند، در واقع اصطلاح روشنفکر در جامعه ما نادرست معنا شده است.

اما اگر مبنای روشنفکری در جامعه ما بر اساس اعتراض تلقی شود،  می‌توانیم جلال آل احد را نیز در جرگه روشنفکران به حساب بیاوریم چرا که او هم به شاه و هم نسبت به کمونیست‌ها معترض بود.

روشنفکر کسی است که بتواند زیر بنای فکری جامعه را تغییر دهد، زیر ساخت معرفت شناختی را عوض کند تا جامعه کار جدید داشته باشد؛ پس با این تعریف هیچ کدام از افرادی را که ما تاکنون با عنوان روشنفکر می‌شناسیم مانند جلال آل احمد و یا فروغی، روشنفکر به حساب نمی‌آید اما اگر معیار بر اساس اعتراض باشد، ستارخان و باقرخان نیز روشنفکر به حساب می‌آیند.

البته اعتراض جای خود را دارد اما به هیج وجه دلیل روشنفکری نیست و روشنفکر باید به جامعه تلنگر بزند تا تفکر جامعه را تغییر دهد و افقی جدید پیش روی افراد جامعه روشن کند.

در کنار اینکه نمی‌توان «جلال آل احمد» را روشنفکر قلمداد کرد یک انتقاد اساسی نیز از نظر من بر او وارد است و آن اینکه جلال کتابچه‌ای کوچک را با عنوان «غربزدگی» نوشت حال آنکه جلال اصلا غرب‌شناس نبود و از زیربنای مدنی غرب اطلاع نداشت بنابراین همین حمله‌اش به غرب بدون شناخت کافی از آن جای انتقاد دارد چرا که ما بدون اینکه غرب را بشناسیم با آن درگیر هستیم و از این جهت مدام در بهره‌گیری از دستاوردهای علمی و پژوهشی غرب ضرر می‌کنبم و به نظر من جلال بدون آگاهی به افزایش این فاصله کمک کرد.

منبع: خبرآنلاین