نزهت بادی: همانطور که حدس زده بودید فیلم هفته پیش «درخشش ابدی یک ذهن پاک» ساخته میشل گوندری بود که توسط فیلمنامهنویس نابغه دورانمان چارلی کافمن نوشته شده و همانطور که یکی از دوستان اشاره کرده بود آثار دیگر او را هم حتما ببینید که هر یک از آنها تجربهای فراموشنشدنی است.
صحنهای که برای این هفته در نظر گرفتم جایی است که رابرت ردفورد و پل نیومن در حال گفتگو هستند و نیومن به ردفورد می گوید که 30 سال است مشغول سیاهکاری است ولی به نان شبش محتاج است، و ردفورد میپرسد پس چرا این کار را رها نمیکند و نیومن یک جواب معرکه میدهد که خاطرخواه هیجانش است.
آدم وقتی میبیند نیومن فقط برای لذت و هیجان خودش را به دردسر میاندازد و وارد چنین بازی خطرناکی میشود و اصلا نتیجه آن برایش اهمیتی ندارد، تازه میفهمد مشکل ما که نمیتوانیم از زندگی لذت ببریم این است که یادمان میرود دنیا فقط یک بازی بزرگ است و مدام دنبال برد و باخت در آن هستیم.
اگر به آنچه در زندگی برایمان رخ می دهد به عنوان بخشی از یک بازی غیر قابل پیشبینی نگاه کنیم، درک و تحمل دنیا برایمان سادهتر میشود، آن وقت اگر ببازیم برایمان اهمیتی ندارد و بدون اینکه عصبانی شویم دنبال بازی بعدی میرویم که شاید لذت و جذابیت بیشتری داشته باشد و این بار شانس بیاوریم و بهتر بازی کنیم.
کسانی که فیلم را بارها دیده اند و باز از تماشای آن سیر نمی شوند حتما تایید می کنند جذابیت فیلم فقط برای گرههای داستانی و غافلگیریهایش نیست، بلکه بیش از هر چیزی بخاطر سر در آوردن از شگردها و فوت و فن ها و قواعدی است که می تواند بازی زندگیمان را جذابتر کند.
اگر یادتان باشد یک جور رندی و پاکباختگی در رفتار نیومن موج می زند که او را جلوتر از ردفورد قرار میدهد، انگار پختگی مرادوار و خردمندانه اش نیز از همین شناختی می آید که نسبت به دنیای بازی دارد. چقدر خوب می شد اگر ما هم وقتی به دردسر میافتادیم چنین رفیق بامرام و خوش قلبی داشتیم که بهمان یاد می داد تا چطور هزار حقه و کلک سر هم کنیم تا کارمان ساخته نشود.
کارگردان معروف فیلم قدرت عجیبی در ساختن زوج های دوست داشتنی دارد، اساسا نام او با دو تا فیلم درجه یک عجین شده است که گرما و طراوت خود را از زوج نیومن و ردفورد میگیرد.
معلوم است کارگردان خودش اهل اینجور شوخیها و بازیها بوده است، وگرنه چطور میتوانست فیلمی پر از شیرینی و تازگی و سرزندگی بسازد که پل نیومن آن را عیش مطلق میداند و هنوز پس از این همه سال موقع تماشایش ما را مسحور می کند.
منتظر نظراتتان هستم.