به گزارش خبرآنلاین، مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» که از جمعه نهم مهرماه از شبکه اول سیما پخش میشود، روایتگر مختار، ابوعبید بن ثقفی است که پس از واقعه کربلا، به خونخواهی سیدالشهداء(ع) برمیخیزد. بخشی از فیلمنامه این مجموعه تاریخی که به قلم سید داود میرباقری بازنویسی شده، در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته است که در ادامه میخوانیم:
170- داخلی. شب. خانه مختار (کوفه)
مختار در بستر دراز کشیده و به سقف خیره شده است. معلوم است که در درونش غوغایی است. تصویر وارد قلمرو مختار میشود.
170A- خارجی. روز. مکان موهوم (خیال مختار)
در زمینهای شبیه به دوزخ عده زیادی از قاتلین کربلا را با همان باورهای عامیانه قصاص کردهاند. یکی از وسط نصف شده است که «ابن زیاد» است یکی در دیگ آب جوش قلقل میکند و... قصاص شدگان همه زندهاند... مختار این منظره عجیب را به تماشا ایستاده است... صدای ابن حنفیه او را به خود میآورد. ابن حنیفه پرخاش کنان در حالیکه حکم منسوب به خود را در دست دارد و عصا زیر بغل، مختار را سرزنش میکند:
ابن حنیفه: تو چطور مرا پیشوای شیعه میدانی وقتی حجرالاسود به امامت پسر برادرم سجاد گواهی داد!
مختار: حجرالاسود؟
ابن حنیفه: بله، بعد از شهادت برادرم حسین، گمان میکردم پیشوای شیعه منم. پسر برادرم مرا نزد حجرالاسود برد. سنگ سیاه زبان گشود و به امامت سجاد گواهی داد.
مختار: چه بهتر، از شما چه پنهان سید، من هم قلبا به امامت ایشان ایمان دارم.
ابن حنیفه: پس این چه تهمتی است که به من زدهای؟
مختار: کدام تهمت سید. این دستخط شماست. این هم مهرتان.
ابن حنیفه: این دستخط و مهر جعلی است. من چنین ننوشتهام.
مختار: نوشتهای سید. یادت نیست.
ابن حنیفه: چطور ممکن است مرتکب چنین گناهی شوم و یادم نباشد؟
مختار: چه گناهی سید؟ اولاً در این حکم شما منکر امامت حضرت سجاد (ع) نشدید. ثانیاً شما ولی دم مقتولین کربلا هستید. اگر حکم به قصاص قاتلین بدهید گناه کردهاید؟
ابن حنیفه: ولیدم مقولین کربلا پسر مادرم سجاد است نه من.
مختار: حسین برادر شما هم بوده.
ابن حنیفه: بله. اما ولی پسر محقتر از ولی برادر است. چه در سر داری مختار؟ ... چرا میخواهی آخر عمری مرا خراب کنی؟
مختار: خدا نیامرزدم اگر بخواهم پسر علی را خراب کنم. من هر چه کردم به خاطر سروری و سیادت آل علی بوده. نگاه کن... ببین قاتلین حسین را به چه روزی انداختهام؟
ابن حنیفه: چرا پای مرا وسط کشیدی مختار؟
مختار: نمیشد سید؛ بدون اجازه شما نمیشد. من به حمایت شما نیاز داشتم. حضرت سجاد (ع) اماماند، شرعا و عرفا عذر داشتند چنین حکمی بدهند امام باید روحی بخشنده داشته باشد؛ اما شما عذری نداشتید... نگاه کن... این همان دوزخی است که خداوند وعدهاش را داده بود...
ابن حنیفه: خدا ببخشدت مختار... خدا از سر تقصیراتت بگذرد...
گفتگوی خبرآنلاین با «حسن میرباقری و محمد بیرانوند»، نویسندگان «مختارنامه» را اینجــــا بخوانید.