به عقیده کارشناسان فوتبال، رینات داسایف از بهترین دروازهبانان تاریخ فوتبال است. کسی که در دهه هشتاد و نود میلادی، نماد فوتبال شرق اروپا محسوب میشد و توانست در سه جامجهانی پیاپی، نود و یک بار پیراهن تیم ملی شوروی سابق را برتن کند. او که سابقه دروازهبانی در تیمهای اسپارتاک مسکو و سویای اسپانیا را هم دارد، در حال حاضر یکی از نمایندههای فدراسیون فوتبال روسیه برای کسب میزبانی جامجهانی 2018 است. مجله «ولد ساکر» به مناسبت پنجاهمین سالگرد انتشارش، با چند فوق ستاره فوتبال در سالهای گذشته مصاحبه کرده که رینات داسایف، دروازهبان پیشین شوروی سابق، یکی از آنهاست.
*آقای داسایف، بیست سی سال پیش که شما فوتبال بازی میکردید، اروپا عرصه تنشهای سیاسی زیادی بود. مسائل سیاسی آن زمان، تأثیر منفی زیادی روی بازیهای شما نداشت؟
راستش مشکلاتی وجود داشت، اما خیلی روی ما تأثیر منفی نمیگذاشت. ما خیلی زیرفشارهای روحی و روانی ناشی از آن مسائل نبودیم. آن موقع شوروی، کشوری با درهای بسته بود. کلاً همه کشورهای کمونیستی بلوک شرق، همین وضعیت را داشتند، اما ما ورزشکارها زیاد متوجه این محدودیتها نبودیم. چون مرتب برای مسابقههای ورزشی مسافرت میکردیم. شاید مسائل سیاسی در زندگی ورزشکارها نقش کمتری داشت تا مردم عادی.
*اما بالاخره با توجه به قوانین همان کشورها بازیکنهای فوتبال شوروی نمیتوانستند در تیمهای خارجی بازی کنند...
درست است. چندسال پیش از فروپاشی شوروی، امکان بازی کردن در تیمهای خارجی آن هم طبق ضوابط خاصی وجود نداشت. با وجود این، بیشتر ورزشکارها از این بابت مشکلی نداشتند. همه آنها در همان شوروی به دنیا آمده و بزرگ شده بودند و برای همین خیلی به فکر بازی کردن در تیمهای خارجی نبودند. بیشتر ما با آن وضعیت کنار آمده بودیم و مشکلی نداشتیم.
*حالا اگر بخواهیم این دوره را با زمان شما مقایسه کنیم، کدامیک را ترجیح میدهید؟
طبیعتاً آن روزها بازیکنها دستمزد بالای بازیکنهای الان را نداشتند، ولی راستش خرج زندگی هم به اندازه الان نبود.
ما با حقوقی که میگرفتیم، از زندگیمان لذت میبردیم. با همان پول براحتی آپارتمان و ماشین میخریدیم. وقتی برای ادامه فوتبالم به اسپانیا رفتم، همه چیز برایم عادی بود. چون همانطور که گفتم برای مسابقههای مختلف مرتب در سفر بودیم و با همهچیز آشنا بودیم. بعد از رفتن به سویا در اسپانیا، مشکل اصلیام، زبان اسپانیایی بود. آن موقع سی و یک سالم بود. یادگیری زبان جدید برایم خیلی سخت بود. از بس نمیتوانستم حرف بزنم، مثل بچه مظلوم شده بودم. برای همین متأسفانه برخلاف انتظار نتوانستم تحمل کنم و فوتبال را همان جا کنار گذاشتم. بعدش کمکم اسپانیایی را یادگرفتم.
*چه خاطرهای از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارید؟
من در اسپانیا بودم و خوشبختانه از نزدیک شاهد اتفاقها نبودم، ولی مرتب به دوستانم زنگ میزدم و سؤال میکردم. همه آنها میگفتند وضعیت اصلاً خوب نیست و همانجا بمانم. اوضاع کشور حسابی بهم ریخته بود. هیچ ثبات و امنیتی نداشت. خوشبختانه بودن در کنار دوستان و اعضای خانواده باعث میشد، با مشکلات کنار بیاییم. من ده سال در اسپانیا ماندم و وقتی به کشورم برگشتم خیلی چیزها عوض شده بود. حالا این بار باید از اصطلاحات جدید سر در میآوردم.
*الان چه کار میکنید؟
یک آکادمی فوتبال در مجموعه ورزشی «لوژنیکی» دارم. دویست نوجوان در این آکادمی مشغول یادگیری هستند.
ضمناً نماینده فدراسیون فوتبال روسیه برای کسب میزبانی جامجهانی فوتبال در سال 2018 هم هستم. خیلی خوشحال میشوم اگر میزبانی آن مسابقهها را بگیریم. اگر هنوز بازی میکردم، خوشحالیام دوبرابر میشد. چون نه تنها امکان بازی کردن در جامجهانی که بهترین فرصت برای فتح آن را هم به دست میآوردم.
*بارها به عنوان بهترین دروازهبان سال اروپا برگزیده شدید. خود شما به کدام دروازهبان علاقمند هستید؟
زمان ما هر کشوری یک دروازهبان عالی داشت. مثل دینو زوف در ایتالیا، ژانماری فاف در بلژیک، هانس فنبروکلن در هلند و تونی شوماخر در آلمان. الان اینطور نیست. جیجی بوفون خیلی خوب بود که انگار متأسفانه به آخر خط رسیده.
برخلاف صحبتهایی که شده فکر نمیکنم ژولیو سزار از برزیل خیلی خوب باشد. حتی به ایکر کاسیاس هم اعتقادِ زیادی ندارم. فصل پیش رئالمادرید گلهای زیادی به دلیل اشتباههای او خورد. فصل گذشته ویکتور والدس در بارسلونا از کاسیاس بهتر کار میکرد. به نظرم پیتر چک در چلسی در حالحاضر از همه بهتر است. بهخوبی بازی را پیشبینی میکند. به موقع از دروازه خارج میشود. با تکنیک خوبی با توپ کار میکند و ضدحملههای خوبی را شروع میکند. در مجموع از بقیه بهتر است. ضمن این که فراموش نکنیم بعد از مصدومیتی بسیار شدید دوباره توانسته به این سطح برگردد.
*دروازهبان فعلی تیمملی روسیه چطور؟ ایگور آکِنفییف؟
وقتی اسمش سرزبانها افتاد، واقعاً خوب بود. به نظر میرسیدبهترین باشد، ولی بعدش اُفت کرد و مدتهاست نمیتواند از همه تواناییاش بهره ببرد. ایگور خیلی وقت است که پیشرفتی نکرده و به نظرم برای این که دوباره به مسیر درست برگردد باید باشگاهش را عوض کند.
*بهترین مربی که در دوران بازی داشتید کی بود؟
کنستانتین بسکوف که یازده سال مربی من در اسپارتاک مسکو بود. همینطور والری لوبانفسکی، کسی که برای پنج یا شش سال سرمربی تیم ملی شوروی سابق بود.
*از کدام مسابقهها خاطره خیلی خوبی دارید؟
یکی مسابقه اول ما با هلند در جامملتهای اروپا در سال 88 که آن بازی را بردیم. یکی دیگر بازی با برزیل در جامجهانی 1982 که اولین تجربه من از بازی در جامجهانی بود. من هنوز فیلم آن مسابقه را تماشا میکنم و از دو گلی که از سوکراتس و اِدِر خوردم افسوس میخورم. فکر میکنم در هر دو موقعیت اگر به جای دو دست با یک دست به طرف توپ میرفتم، گل نمیخوردم.
*و قشنگترین گلی که خوردید، کدام گل بود؟
مطمئناً گلی که از مارکو فانباستن در فینال جامملتهای 1988 خوردم. آن قدر از زاویهای تنگ شوت زد که اگر صدبار دیگر از همانجا شوت میکرد، توپش گل نمیشد. خیلیها هر وقت مرا میبینند از آن گل استثنایی حرف میزنند. در حالی که از آن بازی بیست و دو سال گذشته.