مرتضی منادی: دانیل کهن بندیت دانشجوی رشته جامعهشناسی دانشگاه پاریسِ 10 (نانتر) یکی از سردمدارن تظاهرات دانشجوییای بود که در این دانشگاه آغاز شد و طولی نکشید که دانشجویان دانشگاه سوربن نیز به آن پیوسته و به کمک سایر دانشجویان دانشگاههای پاریس، کارگران کارخانه رنو را نیز به جمع خود وارد کردند. محصول این حرکت دانشجویی کارگری به جنبش ماه مه 1968 در فرانسه انجامید و این حرکت توسط خیل عظیمی از روشنفکران وقت بهخصوص ژان پل سارتر، میشل فوکو و سیمون دو بووار حمایت و رهبری شد.
بعدها، پسلرزههای این جنبش دانشجویی به بسیاری از کشورهای دیگر دنیا کشیده شد و این خود از دستاوردهای این حرکت دانشجویی به حساب میآید. در میان اثرات مختلف این نهضت دانشجویی در فرانسه در کنار بحران سیاسی بزرگی که در دولت وقت به وجود آورد، میتوان به تأسیس یک دانشگاه بزرگ با پیشروترین اساتید و بر اساس روشها و رویکردهای تازهای به آموزش عالی نیز نام برد. این دانشگاه، «ونسن» یا پاریس 8 نام گرفت. اِدگار فور وزیر وقت علوم فرانسه موافقت خود را با تأسیس این دانشگاه اعلام و بودجهای را برای آن اختصاص داد.
در فرصت بسیار کوتاهی ساختمان بزرگی به وسعت 45 هزار متر مربع در کنار جنگل ونسن در غرب این شهر با 700 دانشجو در چند رشته فلسفه، علوم اجتماعی، علوم تربیتی، روانکاوی، روانشناسی، ریاضیات و انفورماتیک، علوم سیاسی، تاریخ و جغرافی و هنرهای زیبا آغاز به کار کرد. خیلی سریع این دانشگاه به برکت برخورداری از اساتید صاحبنامی چون میشل فوکو، ژیل دلوز، فرانسوا شاتله و بسیاری دیگر در زمره پیشگامترین دانشگاههای فرانسه قرار گرفت. البته 10 سال بعد محل دانشگاه تغییر یافت و به حومه پاریس در منطقه سندنی (مکان فعلی) نقل مکان کرد. لذا نام فعلی این دانشگاه به «ونسن در سن دنی» یا پاریس 8 (هر دانشگاه در پاریس علاوه بر یک شماره به نامی مشهور است مانند پاریس 5 یا رنه دکارت) است. امروز این دانشگاه تعداد 25 هزار دانشجو دارد.
چندی پیش در اردیبهشت 1388، به مناسبت چهلمین سال تأسیس این دانشگاه جشنی برگزار و در کنار آن همایشی بینالمللی سازمان یافت که در آن از دانشجویان پیشین که امروز در دانشگاههای گوناگون جهان به استادی رسیدهاند دعوت به عمل آمد. بدینمنظور به گفته گیبرژه (متخصص فلسفه تعلیم و تربیت) یکی از اساتید بنیانگذار این دانشگاه و دبیر علمی همایش از هر استادی از ونسن خواسته شد که 5 نفر از بهترین دانشجویان مقطع دکترای خود را به کمیتهای که بدین منظور تشکیل شده بود، معرفی کرده و به کمک مسئولان فرهنگی سفارتخانههای فرانسه و شبکه دوستان و آشنایان، دانشجویانی که در کسوت دانشگاهی وارد شدهاند را شناسایی و از آنها برای شرکت در این همایش دعوت به عمل بیاید. البته در حد توان خود و فرصت ممکن توانستهاند تعدادی از این دیپلمهها را شناسایی و دعوت کنند.
از ایران ناصر فکوهی از دانشگاه تهران شاگرد پییر فیلیپ رِی، ابراهیم فیوضات شاگرد نیکلاس پولانتزاس و نگارنده، شاگرد گیبرژه و رمی هس به این همایش دعوت شدیم که از روز دوشنبه 21 اردیبهشت (11 ماه مه 2009) تا پنجشنبه 24 اردیبهشت (14 ماه مه) برگزار شد.
مراسم افتتاحیه با چهار سخنرانی توسط پاسکال بنزک رئیس دانشگاه، مارکو آنتوان دیاز رئیس پیشین بخش تحصیلات دانشگاهی یونسکو، گیبرژه دبیر علمی همایش، آنی وینوکور اقتصاددان از دانشگاه پاریس 10 (نانتر) و آلبرت اوژین استاد مرکز مطالعات عالی پاریس (از فارغالتحصیلان پیشین همین دانشگاه) آغاز شد. از بعدازظهر پانلها در سالنهای مجزایی شروع به کار کردند. در مجموع ده پانل به اجرا در آمد که هر پانل غالباً توسط یکی از اساتید دانشگاه پاریس 8 هدایت میشد. موضوع پانلها تخصصی و متفاوت بود.
نام پانل یک، جهانی شدن و بینالمللی کردن فعالیتهای دانشگاهی، پانل دو، جامعه شناخت / جامعه دانش، پانل سه، زبانها و جهانی شدن، پانل چهار، استقلال، پانل پنج، دانشگاه و تفکر انتقادی، پانل شش، ارزشیابی: چه کسی چه چیزی را ارزشیابی میکند؟ چگونه؟ با چه هدفی؟ پانل 7 و 8، بینرشتهای، چند رشتهای و مسیر دانشجویی، پانل نه، حرفهای شدن و پانل ده، دانشگاه و حد و مرزها بود.
در مجموع 166 سخنران از دانشگاههای مختلف فرانسه و از کشورهای آمریکا، آرژانتین، ایتالیا، اسپانیا، ایران، الجزایر، اسلواکی، برزیل، پرتغال، تونس، چین، ژاپن، سِنگال، شیلی، کامرون، کانادا، کلمبیا، مراکش، کنگو، مکزیک، مالی، یونان و یک نفر از دانشگاه الاقصی غزه شرکت کرده بودند. شرکت کنندگان از رشتههای مختلف، جامعهشناسی، انسانشناسی، فلسفه، علوم تربیتی، ادبیات، ارتباطات، زبان و زبانشناسی، سینما، هنرهای زیبا، تئاتر، ریاضیات، روانشناسی، روانکاوی، تاریخ، علومسیاسی، جغرافی و حتی فنی بودند.
تمام جلسات ضبطشده و توسط یک نفر خلاصهای تهیه که فقط در دسترس افراد هر پانل قرار میگرفت. تمامی سخنرانیها مورد پرسش واقع شده و بحث و گفتوگو در مورد موضوع مطرحشده صورت میگرفت. در روز پنجشنبه بعدازظهر برای جمعبندی دستاوردهای همایش هم برای برگزارکنندگان و هم برای هر یک از شرکتکنندگان و انتظارات آنان از همایش و فعالیتهای آینده جلسهای تشکیل شد. ابتدا گی برژه یک سنتز کلی از تمام جمعبندیها و اظهارنظرها انجام داد. یکی از شرکتکنندگان نقش و حضور نگاه فلسفی را هم در دانشگاه ونسن بالتبع در دانشجویان و هم در همایش عنوان کرد.
رنِه شِرر از فیلسوفانِ بنیانگذار و همکاران فوکو و دلوز توضیحی در این مورد داد. وی مطرح کرد که قویترین گروه این دانشگاه گروه فلسفه بود. مدیر گروه فلسفه فرانسوا شاتله، استاد بزرگ وقت تاریخ فلسفه و همکاران وی افرادی چون میشل فوکو، ژیل دلوز، ژان فرانسوا لیوتار، کورنلیوس کاستوریادیس بودند و بعدها پل ریکور، میشل سِر و امانوئل لویناس نیز به این جمع اضافه شدند.
در واقع، دانشگاه ونسن به تعبیر وی اولاً فلسفه را با این جمع در فرانسه احیا کرد، ثانیاً با حضور ژاک لاکان و تأسیس مکتب لاکانی، روانکاوی نیز در این کشور احیا شد به طوری که خیلی از فیلسوفان مانند کاستوریادیس روانکاو نیز بودند و تعدادی از آنان مانند فوکو، دلوز و ریکور به روانکاوی نیز اشراف داشتند. به هر جهت به باور شِرر فلسفه و روانکاوی در عرصه علم مجدداً احیا شد و تأثیر خود را در همه رشتههای این دانشگاه و دانشگاههای دیگر گذاشت.
ژاک آردوآنو (متخصص علوم تربیتی) از بنیانگذاران این دانشگاه نیز در پی این سخن اضافه کرد که واژه «تعهد» (Implication) که از ابداعات رنِه لورو واضع نظریه تحلیل نهادی(Analyse Institutionelle) است، نشان میدهد که نه فقط اساتید این دانشگاه بلکه، دانشجویانش را نیز با شدت و ضعف متفاوت در گیر فلسفه و روانکاوی کرده است.
به این جهت است که خانواده ونسن (اساتید و دانشجویان) غالباً به نوعی درگیر روحیه ونسن هستند. سپس وی به واژهای که خود آن را ابداع کرده بود یعنی چند مرجعی بودن(Multireferentiel) اشاره کرد و گفت که یکی از ویژگیهای دیگر ونسن و تحصیلکردگان آن این است که در بیشتر موارد حالت چند مرجعی را دارند و در چارچوب یک نظریه و حتی یک رشته محدود و محبوس نیستند. تفکر اساتید این دانشگاه و فارغ التحصیلان آن مؤید این ادعاست.
رمی هس (جامعهشناس آموزش و پرورش) استاد دیگر این دانشگاه اضافه کرد که نوآوری و ستیزه جویی از دیگر مشخصات روحیه اصحاب ونسن است.
در پایان، گیبرژه ضمن تشکر و قدردانی از همه شرکتکنندگان سخنرانیهای خوب دانشجویان سابق و اساتید امروزی را از عناصر و عوامل موفقیت ونسن دانست. وی معتقد بود چنین روحیهای و اتحاد بیشتر بین دانشجویان سابق و امروز بین اساتید این دانشگاه و فارغالتحصیلان آن یعنی اساتیدی که دعوت شده بودند، میتواند در عصر جهانی شدن هم برای جامعه علمی و هم برای تکتک پژوهشگران دانشگاهی مفید باشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا