یک شهروند ایرانی که کشور و مردمش را دوست دارد و به آنها علاقهمند است. ایشان در روستا و با فقر بزرگ شدند اما با امید به زندگی خودشون ادامه دادند. یک پزشک معمولی که در جنگ در لباس پزشک در خدمت دفاع مقدس بود و... اما در اثر یک تصمیم و اراده، یک بسم الله میرود به دنبال کاری مثبت و خدمت به کشور و میشود فردی اثرگذار و پدر پیوند کبد و بنیانگذار مجتمع درمانی ابنسینا در شیراز و خلاصه اینکه در این فیلم شما با یکی از ایرانیانان ایثارگر پایکار و متعهد به هدفش که خدمت به ایران آشنا میشوید.
اما چه نتیجهای از این یادداشت و فیلم میخواهم بگیرم. سالهاست که دستهایی تلاش میکنند به عامه مردم بگویند اصلاحطلب بهتر است یا اصولگرا؟ سالهاست بهجای تلاش برای دادن انگیزه برای حرکت به سمت و سوی توسعهیافتگی و پیشرفت ایستادهایم که بگوییم: کی بهتره؟ کی بدتره؟ کی خودیه؟ کی ناخودیه؟ کی مسلمونتره؟ کی کم ایمانتره؟ و نتیجه اینکه این وقتهای طلایی از بین رفت و این سرمایه ملی ارزشمند بیبدیل تلف شد؟ ایکاش در طول چهل سال گذشته و بهخصوص در این سی سال پس از جنگ این وقت ارزشمند را هدفمند برای ساختن و توسعهیافتگی و پیشرفت ایران اسلامی عزیزمان و تربیت جوانان ایثارگر ایران دوست و عاشق و خدمتگزار و خلاصه بگم همه چی تمام، هزینه و سرمایهگذاری میکردیم. البته و ماشاءالله از این نوع جوانان عاشق خدمت به ایران زمین کم نداریم و خدا برکتش را بیشتر کند. اما مطمئنا اگر به جای خالهبازیها به فکر توسعهیافتگی کشور میبودیم امروز خیلی خیلی جلوتر ار حالا و کشورهای همسایه میبودیم.
متاسفانه سالهاست که سرمان را گرم این دعواهای زرگری بیحاصل کردند؟ در این وسط هم بیلیاقتها کارها را در دست گرفتند و حداقل نتیجهاش را در بخشهای اقتصادی و قدرت اقتصاد کشور و مالی و قدرت پول کشور و روابط تجارت منطقهای و بینالملل و مهمتر از اینها در توزیع عدالت اجتماعی به وضوح میبینیم. و متاسفانه آنهایی را هم که میخواستند خدمت کنند در این امواج متلاطم به بیرون پرت کردند و بیخاصیت در گوشهای دلگیر از این اتفاقات و بیعدالتیها نشاندند که فقط ناظر باشند؟
چه بگوییم که ...؟
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۰
فیلمی از مصاحبه یک پزشک جراح که پدر پیوند کبد ایران است را دیدم. فیلم عجیب و غریبی نیست.
منبع: خبرآنلاین