رایزنی دیپلمات های بریتانیایی درباره انقلاب ایران با مقامات وزارت خارجه آمریکا به شدت جریان داشت. یکی از این دست گزارشها به جلسه پیتر جی با وارن کریستوفر معاون وزارت خارجه آمریکا و سخنان او درباره ایران اختصاص دارد. «او [کریستوفر] گفت که آمریکا مشغول بررسی راههایی برای حمایت روانی و دیگر پشتیبانیها از شاه هستند. چرا که آنان شاه را تنها وسیله ثبات در ایران میدانند. از این جهت کریستوفر فکر میکرد که شاه در صورت لزوم، حتماً قادر بود تا مانع پیشروی ماشین آزادسازی فضای شده و جهت آن را معکوس کند.»
این اظهارات در حالی درباره احتمال ضرورت تعطیلی آزادیها در ایران مطرح میشد که اردشیر زاهدی سیاست آزادسازی فضای سیاسی را مشکل بروز انقلاب ندانسته و بخش اعظم مشکل را فساد و نادانیهای سران مملکت میدانست. مشابه چنین اظهاراتی در دیدار گری سیک (رئیس بخش ایران در شورای ملی آمریکا) در دیدار روز 12 سپتامبر با ریچارد میور دبیر اول سفارت بریتانیا مطرح شد. سیک هم معتقد بود که شاه بر این گمان بوده که کنترل آزادسازی فضای سیاسی را در اختیار خود، دولت و وزرایش دارد، ولی در این مورد اشتباه کرده است. بهخصوص آنکه مخالفان براین باور بودند که این امتیاز دادنه شاه از سر ناتوانی بوده است. با وجود تصویر نسبتاً ناامیدکنندهای که گری سیک از حکومت شاه و تواناییهایش در مدیریت بحران کنونی داشت، ارزیابی نهایی این مقام آمریکایی این بود: «سیک فکر نمیکرد که شاه بهطور کامل تمرکز خود را از دست داده است.»
مسئول بخش ایران در شورای عالی امنیت ملی آمریکا که بعدها خاطراتش از انقلاب ایران را در قالب دو کتاب به نامهای «همه میبازند» و «شگفتی اکتبر» منتشر کرد در ادامه گفتگویش با مقام بریتانیایی از پیشبینی اینکه پس از حوادث خونین 17 شهریور ایرانیان مخالف ساکت نشسته و منتظر فرصت میمانند یا بر شدت فعالیتهایشان میافزایند ابراز ناتوانی و تردید کرد. گذشت زمان، تردیدی در انتخاب گزینه دوم توسط مخالفان شاه و سلطنت باقی نگذاشته است.
بحث حمایت معنوی و روانی غرب و آمریکا از شاه در دیدار دیگر روز 27 سپتامبر میور با هنری پرکت مدیر میز ایران در وزارت خارجه آمریکا نیز مطرح شد: «پرکت گفت که دولت آمریکا میخواهد شاه را ترغیب کند تا به رویکرد اصلاحات ادامه دهد، ولی آنان [آمریکاییها] حس نمیکنند که باید راهنمایی مشخصی به شاه درباره آنچه که باید انجام دهد بکنند.» پرکت در ادامه به میور عنوان کرد که بهدلیل سوءظن حکومت ایران درباره اینکه دولت کارتر مشغول توطئه علیه حکومت ایران است، آمریکاییها تماس و گفتگوی خود با مخالفان شاه را قطع کردهاند، ولی نمایندگان لیبرال کنگره و افراد مدافع حقوق بشر در وزارت خارجه آمریکا خواهان تداوم این تماسها و گفتگوها با مخالفان حکومت ایران هستند.
مدیر میز ایران در وزارت خارجه آمریکا با انتخاب راه میانهای معتقد بود که بهترین گزینه برای دولت کارتر و دستگاه دیپلماسی آن، ادامه گفتگو با همه جناحها در ایران، از جمله مخالفان، با تأکید بر «عدم تردید در حمایت کامل دولت آمریکا از شاه» است. پرکت همچنین با اظهار اینکه وزارت خارجه آمریکا در تلاش است تا رادیوی صدای آمریکا (وی.او.ای) را به استقلال بیشتر تشویق کند، ابراز نگرانی کرد که این مسئله صدای آمریکا را رد پیش چشم شاه به سرنوشت بی.بی.سی تبدیل کند. مدیر میز ایران در وزارت خارجه آمریکا بهعنوان یک اظهارنظر شخصی افزود، از اینکه در دولت جدید شاه چهره جدیدی را به هیئت حاکمه نیفزوده ناامید شده است. پرکت تأکید کرد: «اگرچه معلوم است که چنین کاری [آوردن چهرههای جدید به دولت] مثلاً انتصاب یک حقوقدان ترقیخواه به سمت وزیر دادگستری، صمیمی مورد پسند شاه نیست، ولی در درازمدت میتواند به نفع خود او باشد.»
پرکت ضمن ابراز نگرانی از شرایط موجود ایران گفت: «احساسی در وزارت خارجه آمریکا وجود دارد که شاه بخت خوبی برای تداوم حداقل اصلاحات و برگزاری یک انتخاب موفق را دارد. بهنظر میرسد که شاه از بهداشت روانی برخوردار است و مصمم است تا نوع اصلاحاتی را که آمریکاییها فکر میکنند برای نجات او لازم است را پیش ببرد. ارتش بهنظر قابل اعتماد میآید و وضعیت امنیتی قابل کنترل است. ولی وزارت خارجه آمریکا جدی بودن شرایط را دستکم نگرفته و بسیاری از مسائل به توانایی شاه در برخورد و فایق آمدن بر مشکلات فراروی او بستگی دارد.»
در پایان این گفتگو، پرکت از دو مقوله مناسبات هستهای و روابط تسلیحاتی بهعنوان مسائل حلنشده بین تهران و واشنگتن یاد کرد. از نظر آمریکاییها مسئله هستهای بیشتر دچار مشکلات اداری و بوروکراتیک بود ولی تا زمان تشکیل دوره جدید کنگره در ژانویه حل نمیشود، اما مسئله نظامی کمی پیچیدهتر بود. مدیر میز وزارت خارجه آمریکا درباره مشکلات نظامی کشورش با ایران گفت: «دولت آمریکا هنوز درباره فهرست خریدهای تسلیحاتی مورد علاقه شاه و ژنرالهایش که جمعاً بالغ بر 9 تا 10 میلیارد دلار خواهد شد، مذاکره نکرده است.
به گفته پرکت در این فهرست هفتاد فروند جنگنده افـ 14 و 140 فروند افـ 16 قرار داشت، ولی شاه «تعویق» خرید افـ 16 را داشت، ولی خرید افـ 14 ها قبل از پایان سال میلادی، «غیرقابل اجتناب» بود، چرا که «مسئله پرستیژ شاه در میان بود و این هواپیماها برای تقویت روحیه ارتش اهمیت داشت.» پرکت همچنین عنوان کرد که برای تصویب فروش این تسلیحات، علاوه بر اعتراضات مرسوم در کنگره آمریکا، این بار ممکن بود موارد جدیدی مطرح شود، از جمله تردید در این صادرات و طرح این پرسش که آیا فروش هفتاد فروند هواپیمای نظامی پیشرفته و پیچیده را به رژیم لرزانی که آشکارا نیازمند صرف بودجه نظامی برای بهبود وضع طبقه کارگر شهرنشین خود است «اقدامی درست است یا نه؟
* منتشر شده در کانال مجید تفرشی