در سلسله تفاوتهایی آشکار، انتظار میرود که سفر رئیس جمهور ایران به عراق، با تجدید توافق درباره مرزهای دو کشور، عقد قراردادهای تجاری، سخنرانی در پارلمان عراق و دیدار با آیتالله سیستانی دارای اهمیتی تاریخی و با دستاوردهای کمنظیر در روابط ایران و عراق باشد. این دو تصویر به خوبی نشاندهنده شکست آمریکا در جنگ عراق و مهمتر از آن ناتوانی از گسستن پیوندهای تاریخی دو کشور است.
سفر روحانی به عراق، باید بتواند این واقعیت را که عراق و ایران حوزه نفوذ طبیعی یکدیگرند با تصویر یکسره منفی و نادرست -حداقل در بخشی از جهان عرب- از ایران جایگزین کند؛ تصویری که سالها با تبلیغات غرب جعل شده است. در این تصویر، ایران بعد از سقوط صدام حسین به قدرت برتر در عراق بدل شده و به یاری گروههای شبهنظامی شیعه در حال تبدیل کردن این کشور به حوزه نفوذ انحصاری و جزئی از برنامه بزرگ در شکل دادن به هلال شیعی است.
پیام روحانی در اثبات نادرستی این تصویرسازی گویای برداشت واقعی تر ایران از جایگاهی خواهد بود که عراق در منظومه استراتژیک ایران در اختیار دارد. از دیدگاه ایران، عراق پساصدام تلاقی گاه ایران و جهان عرب و دروازهای است که نه تنها ایران را به دنیای تجارت و امنیت مدیترانهای متصل میکند بلکه در آنسو، دنیای عرب-مدیترانه ای را نیز به ایران میرساند.
عراق تنها در صورتی میتواند نقش تاریخی خود در این مفصلبندی ژئوپولیتیکی را ایفا کند که همچنان متحد، یکپارچه، نیرومند و بیطرف بماند و از این طریق، بدون وابستگی به سایر کشورها قادر به انجام رسالت طبیعی و جغرافیایی خود باشد.
به همین دلیل است که ایران اگرچه از کثرتگرایی قومی و مذهبی در عراق متحد حمایت می کند اما به همان اندازه با طائفهگری و به انحصار گرفتن قدرت سیاسی در آن مخالف است و باز به همین دلیل است که ضمن تاکید بر استقلال عراق، برخورداری این کشور از روابط آزادانه با سایر کشورهای همسایه و جهان را نقطه قوتی میداند که میتواند تامین کننده خواست واقعی ایران در داشتن همسایه مستقل و قدرتمند که تحقق بخش منطقهای قویتر است نیز باشد.
۵۲۳۱۰