حقیقتا درک این نکته که برنامههایی هم چون «برنده باش» نه تنها هیچ سنخیتی با آموزههای دینی و انقلابی ندارد، بلکه مروج اباحه گری و مفتخوری است بسیار دشوار است؟ یعنی حتما باید پای مراجع و عالیترین مقام انقلاب و نظام به میان آید تا مدیران صدا و سیما ملتفت شوند چه فاجعهای در حال رخ دادن است؟ البته این طور که باد میآید و شاخه میجنبد، مدیران متعهد و ارزشی ما حاضر نیستند بر این سیستم یکسره غلط و فاسد خط بطلان بکشند و طرحی نو دراندازند.
تقلیل دادن همه اعتراضها به یک برنامه تلویزیونی آن هم با اما و اگرهای فراوان نشان میدهد که این بزرگواران اصلا و ابدا حاضر نیستند دست از خطاهای بنیادینشان بردارند. مشکل فقط یک برنامه سلبریتی محور نازل که مردم را به پول مفت درآوردن دعوت میکند نیست. مشکل دستگاهی است که در شعارهای سیاسیاش دعوت به مبارزه با تجملات میکند و در پیامهای بازرگانیاش آتش حرص و آز مردم را برمیانگیزد و مروج زندگی لاکچری است. مشکل سیستمی است که در شعارهای رسمیاش میگوید باید با سعی و کوشش و رونق تولید ملی از گردنه تحریمها عبور کنیم اما در برنامههای به اصطلاح سرگرمی محورش مخاطب را دعوت میکند تا با شرکت در کارناوالهای احمقانه، پول مفت به چنگ بیاورد و بی هیچ سعی و تلاشی به آرزوهایش برسد.
ممکن است بفرمایید تلویزیون پول ندارد و مجبور است برای تامین بودجهاش دست به چنین کارهایی بزند. این حرفها بهانه است. این مشکل امروز و دیروز نیست. سالهاست که تلویزیون جمهوری اسلامی با بی برنامگی و شاید هم با یک برنامه حساب شده مخاطبانش را هر روز سردرگم تر و پریشانتر از دیروز میکند. از خطر تهاجم فرهنگی سخن میگوید اما سخیفترین نوع موسیقی را از بام تا شام به خورد مخاطبانش میدهد. از اخلاق و تقوی سخن میگوید اما بی پروا مخالفان سیاسیاش را به هر چیز نامربوطی متهم میکند. از احترام به رای مردم میگوید اما هر آن که را که محبوب مردم است حذف میکند. خلاصه کلام این که مشکل صدا و سیما خیلی بنیادیتر از این حرفهاست. این روزها هم چون اعتراضها خیلی جدی است چند صباحی دست به عصا میرود تا آبها از آسیاب بیفتد. شاید برای رد گم کردن یکی دو برنامه را هم قربانی کند اما در هم چنان بر پاشنهای خواهد چرخید که پیش از این میچرخید.
۵۷۵۷