تیتر سه وبلاگ‌ها

  • توماج صالحی اعدام نمی‌شود

    توماج صالحی اعدام نمی‌شود

    این که توماج اعدام نمی شود را هر آدم نیمه عاقلی حتی می داند. توماج اعدام نمی شود چنان که هاشم آغاجری اعدام نشد. در ماجرای آغاجری هم، همه می دانستند خبری از اعدام در کار نیست. حتی آن کسی که حکم را صادر کرده بود. با این حال خبر آن حکم فقط و فقط حیثیت ایران را در جهان خدشه دار ساخت و اعصاب و روان جمع کثیری از جامعه را تا مدت ها بهم ریخت. حالا چرا آن حکم صادر شده بود؟

  • حق با حسن شماعی زاده است

    حق با حسن شماعی زاده است

    حسن شماعی زاده یک بار دیگر به اجرای ترانه هایش از رسانه های جمهوری اسلامی اعتراض کرد. خودتان را بگذارید جای او و جای دیگر ترانه خوان هایی که آوردن اسمشان ممنوع است. طرف به دلیل خوانندگی مجبور شده از این مملکت کوچ کند و مال و اموالش به همین جرم ثبت و ضبط شده. به او گفته اند آن چه تو انجام می دادی طبق قوانین شرعی و عرفی این مملکت جرم محسوب می شود. تا این جایش هم اگرچه شاید برای خیلی ها قابل هضم نباشد اما هنوز آن اتفاق گروتسک رخ نداده.

  • چه کسانی می خواهند فاجعه شهریور 1401 تکرار شود

    چه کسانی می خواهند فاجعه شهریور 1401 تکرار شود

    آن نوابغی که درست در شبی که قرار بود ایران به اسرائیل پاسخ بدهد بلوای بازگشت گشت ارشاد را به راه انداختند چه کسانی بودند؟ می توان باور کرد که آن ها دلسوز این آب و خاکند و یا این که از چیزی به نام منافع ملی ذره ای درک و فهم دارند؟ آن همه بحران و آشوب دو سال پیش نباید درس عبرتی می شد برایشان؟ اصلا حجاب اصل و اساس دین و دیانت، اما نباید از آن حوادث درس می گرفتند برای دست کم بازبینی در نحوه گفتار و رفتار با خلق خدا؟ یعنی جدی جدی باز باید برگردیم سر خانه اول و بازی از سر؟ تا کی؟

  • آیا داعش ساخته و پرداخته ایرانی هاست

    آیا داعش ساخته و پرداخته ایرانی هاست

    سریال حشاشین همزمان با پخش در مصر در ایران هم دیده شد. شاید با یکی دو روز تاخیر اما استقبال از آن حیرت آور بود. تا حدودی البته این میزان از استقبال در بین مخاطبان ایرانی طبیعی بود. از قهرمان یا ضدقهرمان گرفته تا دیگر شخصیت های مشهور سریال و جغرافیای اثر همه و همه مستقیم به ما ایرانی ها مربوط می شد. اصلا این سریال را ما باید می ساختیم و حالا که نساختیم حق غر زدن نداریم که چرا داستانی تحریف شده را به اسم سریال به خورد خلق الله داده اند؟

  • نباید پناهیان را رها کرد

    نباید پناهیان را رها کرد

    خب، پناهیان به تلویزیون تشریف آورد و از بعضی‌ها عذرخواهی کرد. همین‌که حکم تکفیرش صادر نشد و به او فرصت داده شد درباره اتفاقات این یکی‌دو روزه توضیحاتی بدهد جای شکرش باقی است. شوخی نمی‌کنم. این درست که چنین فرصتی به خیلی‌ها داده نمی‌شود و برخورد مؤمنانه منحصر و محدود به عده خاصی است، اما نفس چنین برخوردی جای خوشحالی دارد. فقط امیدوارم چنین برخوردهایی به او و امثال او ختم نشود و در موارد این‌چنینی با همه متهمان از هر فرقه و جناح و گروهی اصل بر برائت گذاشته شود و دست‌کم به دیگران هم فرصت دفاع داده شود. آمین.

  • پناهیان و داستان های فانتزی اش

    پناهیان و داستان های فانتزی اش

    پناهیان در سال های اخیر اصرار عجیبی دارد بر این که کلماتی مثل رحمت و مهربانی و لطف و اخلاق از دایره فرهنگ ایرانی- اسلامی زدوده شود و سیمای پیامبر اسلام و امام اول شیعیان در قدرت و اقتدار و قهر و در یک کلام خشونت خلاصه شود. این حرف ها را هم در لفافه نمی گوید. خیلی صریح و بی پروا و بی تعارف. البته گاهی برای این که به سخنانش رنگ و بوی فاضلانه بدهد کمی این در و آن در می زند اما مخلص کلام همین چیزی است که خدمتتان عرض کردم.

  • در جمهوری اسلامی اول با آقای صدیقی چه می کردند؟

    در جمهوری اسلامی اول با آقای صدیقی چه می کردند؟

    یک لحظه فکر کنید اگر اتفاقی که برای آقای کاظم صدیقی رخ داد برای فی المثل غلامحسین کرباسچی رخ می داد و آقای کرباسچی در مظان این اتهامات قرار می گرفت آن وقت مدعیان ارزشمداری چه می کردند؟ یک لحظه فکر کنید در آن صورت تیتر رسانه هایشان چه می شد؟

  • چند نکته درباره سلبریتی ستیزان دیروز و سلبریتی پرستان امروز

    چند نکته درباره سلبریتی ستیزان دیروز و سلبریتی پرستان امروز

    حضور سلبریتی ها در برنامه های تلویزیونی باعث شد تا حرف و حدیث های بسیاری در این باره مطرح شود. حرف آقای جبلی که این ها خودشان رفته بودند و دوباره خودشان برگشتند را اصلا جدی نمی گیریم که جایی هم برای جدی گرفتن ندارد. سرزنش دست اندرکاران جدید تلویزیون هم جز آن که بر لجاجت صدا و سیمایی ها بیفزاید حاصل دیگری در پی نخواهد داشت.

  • تتلو و عباس قادری، چگونه بر سرنوشت ما تاثیر می گذارند

    تتلو و عباس قادری، چگونه بر سرنوشت ما تاثیر می گذارند

    واقعا ماجرا چیست؟ فکر می کنید این اتفاقی است که از میان این همه خواننده ریز و درشت و سنتی و پاپ و راک و اصیل و تلفیقی و ایرانی و غیر ایرانی دوتایشان صاف بیفتند توی بغل آقای رئیسی که یکی از آن دوتا تتلو باشد و دیگری عباس قادری. یکی از آن ها بی پرده ترین و رکیک ترین خواننده ای که زبان فارسی تا به حال به خود دیده است و دیگری یکی از معروف ترین خواننده های موسوم به کوچه بازاری؟

  • باطله هایی که ممکن است کار دستتان بدهند

    باطله هایی که ممکن است کار دستتان بدهند

    آراءباطله عمری دارد به درازای انتخابات. احتمالا از همان روزی که چیزی به نام صندوق رای اختراع شد رای باطله هم وجود داشت. رای باطله در اصطلاح به آرایی می گویند که مخدوش باشد. علمی ترش را بخواهید باید به استناد ماده ۱۹ انتخابات بگویم: آراء ناخوانا، آراء سفید و آرائی که کاملا حاوی اسامی غیر نامزدهای تایید شده باشد.

  • اصفهان هم اعلام خودمختاری کرد

    اصفهان هم اعلام خودمختاری کرد

    مثل این که علیرضا قربانی و گروهش باز هم برای اجرای کنسرت در اصفهان به در بسته خورده اند. آن هم به این بهانه واهی که در گروه آقای قربانی نوازنده خانم حضور دارد. وقتی گفته اند مگر حضور نوازنده خانم در یک گروه منع قانونی دارد؟ پاسخ شنیده اند که این جا اصفهان است و با بقیه جاها فرق دارد.

  • آقای قالیباف! حد یَقِف شما کجاست؟

    آقای قالیباف! حد یَقِف شما کجاست؟

    واقعا آقای قالیباف باید چه کند که دست کم یک بار پایش به دادگاه باز شود. حداقل به عنوان مطلع. دست کم به عنوان ارائه پاره ای از توضیحات. این که نمی شود.

  • در این که ما سپاه یزیدیم شک مکن!

    در این که ما سپاه یزیدیم شک مکن!

    شعری برای موعود همه امم. تقدیم به همه آنان که عدالت را با همه وجود انتظار می کشند و از ستم زمین و زمانه به تنگ آمده اند.

  • چه کسانی ایرانی ها را مجرم و صدقه بگیر می پسندند

    چه کسانی ایرانی ها را مجرم و صدقه بگیر می پسندند

    این روزها که اتفاقا بیش از هر وقت دیگری خبر زیر دست و پا ریخته، هی نوشته ام و پاک کرده ام، هی نوشته ام و نیمه کاره رها کرده ام. بس که اخبار تیره و تار بوده اند و هر کار می کردم حس می کردم نمی توان حق مطلب را ادا کرد.

  • مقصر اصلی ماجرای کوروش کمپانی کیست؟

    مقصر اصلی ماجرای کوروش کمپانی کیست؟

    یک شرکت آگهی داده که آیفون ارزان قیمت می فروشد. عده ای از سلبریتی ها مبلغش شده اند. عده ای ساده دل و خوش باور هم هجوم آورده اند و پول داده اند و ...فرجام ماجرا را هم که می شود حدس زد. البته هنوز همه زوایای این ماجرا روشن نیست اما کلیت ماجرا همین چیزی است که همگان دانند.

  • رئیس سینمایی و توصیه ایرج میرزا

    رئیس سینمایی و توصیه ایرج میرزا

    رئیس سازمان سینمایی مملکت در مراسم رسمی ترین جشنواره فرهنگی دهه فجر و چهل روز قبل از سال جدید، دعای سال تحویل می خواند. دعایی که همه مردم این سرزمین از کودکی آن را شنیده اند و به خاطر دارند.

  • نقش روزنامه کیهان در بازگشت پرویز ثابتی به انظار عمومی

    نقش روزنامه کیهان در بازگشت پرویز ثابتی به انظار عمومی

    روزی که خبرآنلاین راه افتاد قانونی نوشته یا نانوشته که نمی دانم پیشنهاد حسین آقای انتظامی بود یا علی آقای معزی در این خبرگزاری جا افتاد که هیچ کس حق نام بردن از دیگر رسانه ها و انتقاد از آن ها را ندارد.

  • از پورن استار آمریکایی تا دوست دختر کارلوس شغال

    از پورن استار آمریکایی تا دوست دختر کارلوس شغال

    می خواهید باور کنید یا باور نکنید اما خدارا شاهد می گیرم اخبار این خانم پورن استاری که وارد ایران شد و به سفارت آمریکا یا همان لانه جاسوسی رفت را با دیده شک و تردید نگاه می کردم.

  • آن چه باید از شبکه من و تو بیاموزیم

    آن چه باید از شبکه من و تو بیاموزیم

    شبکه من و تو هم به ایستگاه آخر رسید. حالا صدا و سیمایی های خشنود از افزایش بودجه سه برابری، خوشحالی شان مضاعف شده است. باید هم بشود. شبکه من و تو رقیبی جدی بود برای سازمان عریض و طویل صدا و سیما و طبیعی است که صدا و سیمایی ها از فرو افتادن رقیب خوشحال شوند.

  • چرا مردم از حسن روحانی ناراحتند؟

    چرا مردم از حسن روحانی ناراحتند؟

    ردصلاحیت ها چنان که پیش بینی می شد در میان مردم هیچ واکنشی را برنینگیخت. یعنی از آن بیست و چهار میلیونی که به حسن روحانی رای دادند هیچ کس ککش هم نگزید. چرا؟

  • اندر محاسن رد صلاحیت حسن روحانی

    اندر محاسن رد صلاحیت حسن روحانی

    گفته بودم ای کاش حسن روحانی رد صلاحیت شود. از ته دل هم گفته بودم و حالا هم خوشحالم که این آرزو به بار نشسته است. آن هایی که می گویند رد صلاحیت روحانی به صلاح ملک و مملکت نیست دلایل خودشان را دارند.

  • جرم فردوسی پور هم مشخص شد

    جرم فردوسی پور هم مشخص شد

    آقای علی اصغر پورمحمدی از مدیران باسابقه و قدیمی رادیو و تلویزیون در گفت و گو با اکبر نبوی حرف های جالبی زده است که شنیدنش خالی از لطف نیست. بیش از همه چیز درباره عادل فردوسی پور حرف زده و دلایل تعطیلی برنامه نود. اکبرنبوی از او خواسته است که اگر می خواهد درباره فردوسی پور حرف بزند صریح و بی پرده باشد.

  • وقتی حسین شریعتمداری لیبرال بود

    وقتی حسین شریعتمداری لیبرال بود

    چند وقتی است جماعتی که از سوراخ شدن لایه اوزون تا دلار بالای پنجاه هزار تومان را به گردن خاتمی و میرحسین و هاشمی و روحانی می اندازند شروع کرده اند که: آی چه نشسته اید که همه تندرَوی های این مملکت زیر سر این جماعت بوده و اگر جایی تحجر و خشک مغزی و طالبان بازی دیدید، بدانید که سنگ بنایش را این جماعت گذاشته اند.

  • چند می گیری به روحانی و خاتمی و هاشمی فحش بدی؟

    چند می گیری به روحانی و خاتمی و هاشمی فحش بدی؟

    این که آدمیزاد از یک سیاستمدار خوشش نیاید و اصلا از منظر او یک سیاستمدار خائن باشد هیچ ایرادی ندارد. این که آدمیزاد عقیده اش را مبنی بر خائن بودن یک سیاستمدار از یک تریبون رسمی اعلام کند بازهم هیچ ایرادی ندارد. اما لگد زدن به سیاستمداری که حمله کردن به او نه تنها هیچ هزینه ای ندارد بلکه تحسین و تشویق و صله هم در پی دارد نه تنها ایراد دارد که نشانه ناجوانمردی و بی مروتی است.

  • چه کسی قرار است برای معین در ایران کنسرت بگذارد؟

    چه کسی قرار است برای معین در ایران کنسرت بگذارد؟

    نمایش دادن برای هر دولتی لازم است و ضروری و گاه واجب.به ویژه در سرزمین ما که دولت ها نمی توانند کار بنیادین و درست و حسابی انجام دهند نمایش امری حیاتی محسوب می شود.نمایش باعث می شود تا مردم سرخورده و بی پناه دلشان خوش شود.سرگرم شوند.امیدوار شوند.مثل نمایش یارانه چهل و پنج هزار تومانی.

  • اگر مسئولان حرف نزنند

    اگر مسئولان حرف نزنند

    همین اول افاضات امین توکلی زاده معاون شهردار تهران را درباره انتقام سخت بخوانید تا خدمتتان عرض کنم عرایضم را: همین که ورزشکاران ما در مسابقه ای شرکت نمی کنند که نماینده اسرائیل در مقابل اوست،انتقام سخت ماست.

  • جنگ به خانه های ما راه پیدا کرده

    جنگ به خانه های ما راه پیدا کرده

    این بازی خیلی وقت است که شروع شده.بازی کثیفی که تمام شئون زندگی ما را به یک دوقطبی احمقانه بی پایان بدل کرده است.ظاهرا کاریش هم نمی توان کرد.از مسابقه فوتبال که غیر سیاسی ترین اتفاق زندگی ما ایرانیان بود و حزب اللهی دوآتشه تا برانداز سوگند خورده را کنار هم گرد می آورد تا ایران ایران سر دهند و در کنار هم، فارغ از غوغای دونان بر سر هیچ جهان دست افشانی کنند تا کشته شدن جمعی از مردم کوچه و بازار که احساسات همه ایرانیان را برمی انگیخت و آن ها را وا می داشت برای مظلومیت برادران و خواهران تنی خود سوگواری کنند دیگر خبری نیست.

  • عاشقان سینه چاک پوتین و حمایت از صهیونیست ها

    عاشقان سینه چاک پوتین و حمایت از صهیونیست ها

    حالا دیگر تعارف از میان برخاسته است. روس ها دیگر چیزی برای پنهان کردن ندارند. حقیقتش را بخواهید از اول هم نداشتند. اما نمی دانم بعضی ها چرا اصرار داشتند این حقایق را نبینند و ترجیح دادند به جای چشم باز کردن بر این حقایق عریان به توهمات فضایی خودشان دلخوش باشند و در عالم خیال روسیه را متحدی قابل اعتماد و وفادار فرض کنند. حالا دیگر همان ته مانده تعارف پیشین هم از میان برخاسته است و فقط مشتی آدم ساده دل ممکن است فکر کنند بقایای ارتش سرخ و فرزندان راستین جوزف استالین و تربیت یافتگان سازمان جهنمی کا.گ.ب به راستی دشمن استکبار جهانی اند و برای برهم زدن نظم نوین جهانی به نبرد با اوکراین بخت برگشته برخاسته اند.

  • ناصر طهماسب و نزاع زامبی ها و سیاست زدگان

    ناصر طهماسب و نزاع زامبی ها و سیاست زدگان

    بازهم همان بازی تکراری دوقطبی بازی و دوقطبی سازی. این بار موضوع یک هنرمند درجه یک به نام ناصر طهماسب. منتهی دوقطبی بازان تهی مغز کاری به هنر ندارند. اصلا درکی از هنر ندارند. تهی مغزان چه می دانند آل پاچینو و هنری فوندا و جیمز استوارت و کوین اسپیسی چیست؟ آن ها چه درکی از زیبایی دارند؟ کافی است یکی در زمره هواداران مواضع سیاسی آن ها باشد. اگر انکرالاصوات باشد او را صاحب صوت داوودی می خوانند و بر عرش می نشانند و بالعکس،کافی است هنرمندی ممتاز و صاحب حنجره ای استثنایی مخالف عقاید سخیف سیاسی آن ها باشد تا او را یکسره انکار کنند و نه تنها خودشان را بلکه اگر قدرت دستشان باشد دیگران را نیز از صدای او محروم کنند.

  • ضرورت حجاب در شمال شهر و شهرکتاب با قرائت دلواپسان

    ضرورت حجاب در شمال شهر و شهرکتاب با قرائت دلواپسان

    پریروزها گذارم افتاد به میدان هروی. باورنکردنی بود. وضعیت حجاب خانم ها را می گویم. با این که زمستان بود و هوا هم سرد، اما اکثر خانم ها نه تنها روسری به سر نداشتند بلکه حتی برای جلوگیری از سرما خوردگی هم خیلی به خودشان زحمت نداده بودند. به هرحال هرچه بود برای من مدت ها دور از پایتخت بودم جالب بود. با خود گفتم لابد حضرات بی آن که صدایش را دربیاورند به حجاب اختیاری تن داده اند.