همه آن ها که اندکی آشنایی با این دوزخیان روی زمین داشتند نیک می دانستند این قوم نفرین شده با خدای خویش نیز نیرنگ می ورزد. هرچه قدر آن ها اهل خدعه و تزویر بودند ما در این سو به شعار و رجز و ثانیه شمار میدان فلسطین دل خوش کرده بودیم و چه جایی خوشتر از چنین سوراخ هایی برای اهل نفوذ. از همین سوراخ ها بود که کاترین شکدم ها وارد شدند. فقط با سر دادن چند شعار انقلابی و حفظ حجابی که اهل ظاهر را سخت خوش می آمد. از همین سوراخ ها بود که طراحان مبارزه با هولوکاست سر بر آوردند آن هم در زمانه ای که اصلا نیازی به این حرف ها نبود و با همین حرف های مفتِ صدتا یک غاز، اسرائیل را از انزوا و بدنامی بیرون کشیدند و او را در مقام مظلوم و طلبکار نشاندند. از همین سوراخ ها بود که بارها و بارها زمره عبوس زهد، درست در وقتی که دیپلمات های ایرانی مشغول جان کندن بودند تا راه برون شدی برای کشور از بن بست های تحریم و تهدید پیدا کنند، حکم قتل ترامپ و نتانیاهو را صادر می کردند تا هرچه زودتر آتش جنگ شعله ور گردد. از همین سوراخ ها بود که هر ننه قمری به خودش اجازه داد در رسانه های رسمی صدایش را توی سرش بیندازد و یمین و یسار را در تخیلات دن کیشوت وارش به آتش بکشد و البته از همین سوراخ ها بود که فلان مدیر و بهمان پروژه بگیر بیرون آمد تا بدانیم و بدانند که به درد سر انداختن یک کشور اگر برای مردم مظلومش و دانشمندان بی پناهش و فرماندهان بلند مرتبه اش آبی ندارد در عوض برای سوراخ شناسان قالتاقش نان دارد. آن هم چه نانی. سوراخ شناسان یک عمر نان آغشته به خون و خیانت خوردند تا به دیگران آدرس غلط بدهند. تا بگویند به جای آن که حواستان به بیخ گوشتان باشد و ناخودی های به رنگ خودی در آمده را از وطن پرستان و دلسوزان تمیز دهید بروید سراغ نخود سیاه. و نخود سیاه برخلاف تصور عامه، هم در بازار مکاره به وفور یافت می شود و هم به دلیل رنگ متمایزش از دور قابل تشخیص است. پس پیش به سوی کشف و دستگیری و خنثی سازی نخود سیاه و زنده باد شعار و ظاهر سازی و نکو گرفتن صورت و باقی قضایا...

اگر کاره ای بودم می گفتم حتما روی سنگ مزار شهدای جنگ دوازده روزه بنویسند: «...به دست عوامل صهیونیستی و با همکاری نیروهای نفوذی به شهادت رسید». می نوشتم تا در تاریخ به یادگار بماند. هم خباثت آن هایی که ننگ وطن فروشی را در ازای لقمه نانی به جان خریدند و هم اهمال آنان که قرار بود حواسشان به امنیت این سرزمین باشد اما ترجیح دادند نفوذ را در لابلای روزنامه ها و استوری ها و روشنفکران و منتقدان جستجو کنند. باید در تاریخ این سرزمین ثبت شود که اگر دشمن در موقعیتی برابر به سراغمان می آمد هیچ حرفی برای گفتن نداشت اما او به غایت مکار بود و این را همگان می دانستند جز آن هایی که باید بدانند.
کد خبر 2086637
نظر شما