این گروه قلیل اما پر هیاهو هر روز بلوایی به راه می انداختند. حوادثی که آن ها مقصر و مسببش بودند هیچ گونه توجیه قانونی و عقلانی و شرعی نداشت. حتی با معیارهای انقلابی هم نمی خواند و اغلب مصداق آن قاری بد صدا بود که رونق مسلمانی می برد. با این حال بسیاری از اهل سیاست و حتی بزرگان جناح راست هم که به محافظه کاری مشهور بودند و در اوایل انقلاب از مخالفان جدی رفتارهای تند بر و بچه های چپ، در مقابل این گروه خاموشی گزیدند و یا به توجیه رفتار آن ها دست زدند. ناطق نوری که در زمان ریاستش بر وزرات کشور حسابی از خجالت تندروهایی که سر خود به خیابان ها می ریختند و در لوای امر به معروف و نهی از منکر مزاحم دختران و زنان این سرزمین می شدند در آمده بود، در خرداد 76 بیشترین صدمه را از این گروه خورد. ناطق نوری طبق یک محاسبه اشتباه گمان می کرد نباید مخالفتش را با این گروه که خود را مدافع ارزش ها می دانند علنی کند. این گروه هم تا جایی که می توانست به خاتمی بد و بیراه می گفت و از ناطق حمایت می کرد. در یک بازی دوقطبی سیاسی، ناطق نوری شد مدافع خشونت و نیروهای افراطی و سید محمد خاتمی شد پرچمدار مدارا و گفت و گو. نه این که آقای خاتمی فاقد آن ویژگی ها باشد اما ناطق نوری بنده خدا هرچه بود با افراطی گری و خشونت های خیابانی خودارزشی پنداران نسبتی نداشت. جالب این که همین گروه خشن سال ها بعد در حرم امام رضا(ع) و در شب قدر به ناطق نوری حمله بردند و قصد داشتند همان بلایی را که سال ها قبل بر سر دوم خردادی ها می آوردند این بار بر سر رقیب دوم خردادی ها درآورند.
نمی خواهم تاریخچه انصار حزب الله را مرور کنم فقط می خواهم به این نکته اشاره کنم که بسیاری از اهل سیاست با علم و یقین به این که این گروه هیچ منفعتی برای انقلاب و ایران و اسلام و نظام ندارند فقط و فقط به دلیل مصلحت اندیشی های عجیب و غریب در مقابل آن فجایع سکوت کردند و یا حتی در مواردی به توجیه آن ها پرداختند. محمد جواد لاریجانی که آن روزها به صراحت از علاقه خود به کارل پوپر سخن می گفت در مصاحبه ای درباره انصار حزب الله گفت: نباید آن ها را از خود برنجانیم چرا که اگر فردا روزی جنگی در بگیرد همین ها هستند که از این آب و خاک دفاع خواهند کرد. این توجیه عجیب و غریب اندک اندک طرفداران بسیاری پیدا کرد. توجیهی که به این جماعت اجازه می داد هر کاری که دلشان می خواهد انجام بدهند. یعنی با یک تئوری موهوم که اصلا معلوم نبود چه مبنایی دارد این جماعت شدند مدافعان فردای وطن و بقیه مردم شدند مشتی وطن فروش که در صورت حمله اجنبی حاضر نیستند از این آب و خاک دفاع کنند.
این دوقطبی در تمامی این سال ها پدر مملکت را درآورد. هر وقت مردم به کسی جز کاندیدای مورد علاقه خودارزشی پنداران روی آوردند، شدند غربگرا و سازشکار و ضدانقلاب و جاسوس و خائن و آن اقلیت به پشتوانه همان سکوت های مصلحتی و یا توجیهات بدتر از سکوت های مصلحتی دست فرمان مملکت را به کلی تغییر دادند و کار را به جایی رساندند که روز به روز بر تعداد نارضیان از وضع موجود افزوده شد و شد آنچه نباید می شد. تا این که محک تجربه به میان آمد و باد مهرگان وزیدن گرفت و اهل غش سیه روی شدند و مشخص شد که چه کسانی حقیقتا دلشان برای این آب و خاک می تپد و چه کسانی به نام مدافعان فردای این سرزمین آبروی خدا و رسول خدا را به حراج گذاشتند. حالا در بحرانی ترین مقطع تاریخ این سرزمین همان کسانی که از دست این کاسه های داغ تر از آش لطمه و صدمه دیده بودند به میدان آمده اند و دارند شرافتمندانه از هویت تاریخی این سرزمین دفاع می کنند. همان دکتر سروشی که از دست این جماعت کتک خورد و سخنرانی اش بارها و بارها در هیاهوی عربده های این موجودات ناتمام ماند حالا یک تنه به میدان آمده است و شازده قراضه پهلوی را رسوای عالم و آدم کرده است. آن هم نه در این مملکت که هزاران کیلومتر دورتر از این سرزمین. در میان وحوش سلطنت طلب. حالا جمع کثیری از دختران و زنان این سرزمین که بارها و بارها از سوی همین جماعت خودارزشی پندار به هزار چیز ناجور متهم شدند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند دارند جانانه از این مملکت دفاع می کنند.
شاید بگویید مراد از دفاع از مملکت دفاع فیزیکی است. سلمنا. آیا همه این بر و بچه های ارتشی که در این روزها مشغول دفاع از مملکت هستند حزب اللهی محسوب می شوند؟ حتی بچه های سپاه؟ یادمان نرود که شهید بزرگوار سرلشگر باقری به دلیل آن که نوروز امسال را از کنار تخت جمشید به مردم تبریک گفت مورد چه طعنه هایی قرار گرفت؟ یادمان نرفته که همین جماعت سوپرانقلابی به دلیل آن که آن شهید بزرگوار فرمود: با جامعه درحال تحول نمی توان با زبان باتوم سخن گفت، با او چه کردند. امیدوارم ایران از این آزمون دشوار این بار هم سربلند بیرون بیاید اما بیشتر از آن امیدوارم این بار اگر به ساحل سلامت رسیدیم دیگر کسی نتواند ذیل شعارهای انقلابی خودش را متولی این مملکت جا بزند و باز امیدوارم زعمای قوم این بار دست از مصلحت اندیشی های کودکانه بردارند و هرجا انحرافی دیدند با صدای بلند اعلام کنند.
توضیح ضروری: انصار حزب الله یک تشکیلات ثبت شده بود که البته بارها بر سر این که صاحب اصلی آن چه کسانی هستند دعواهایی هم در گرفت اما در ادبیات سیاسی ایران این عنوان به گروه های خودسری که در تمامی این سال ها سخنرانی به هم می زدند و به دانشجویان حمله می کردند و به سینماها هجوم می بردند اطلاق می شد.
نظر شما