این مقاله با همکاری بیش از 40 محقق ایرانی و تعدادی از مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی کشور، با عنوان «Iran in Transition» (ایران در گذار)، امروز دوشنبه 29 آوریل 2019 در مجله بینالمللی «لنست» در حالی منتشر شده است که ایران، همزمان میزبان هفتمین نشست منطقهای مجمع جهانی سلامت (اولین نشست منطقهای سلامت غرب آسیا و شمال افریقا) با حضور بیش از 700 شرکتکننده داخلی و خارجی در جزیره کیش است و نتایج این مقاله در این نشست نیز تشریح خواهد شد.
آنچه میخوانید تصویری است که این محققان ایرانی از تأثیر وقایع یاد شده بر سلامت در ایران و نیز چالشهای پیش روی آن ارائه کردهاند:
** تحولات مهم سیاسی اجتماعی مؤثر بر سلامت ایران
کمبود شدید امکانات بهداشتی، قحطی، خشکسالی، فقر، گرسنگی و سوءتغذیه، امید به زندگی پایین، نرخ بالای مرگومیر کودکان (50 درصد) و مادران به دلیل بارداریهای مکرر غیر ایمن، مرگ زودهنگام نوزادان بر اثر اسهال و بیماریهای عفونی، تیفوس، وبا، سرخک، طاعون، سل، مالاریا و دیگر بیماریها، چهره سلامت در دوران قاجار (1794-1925) را بهشدت تحت تأثیر قرار داده بود، اما امیرکبیر، نخستوزیر نامدار ناصرالدینشاه، نهفقط با اقدامات وسیعش، علیه بیماریهای عفونی به پا خاست تا آنها را کنترل کند و تا حدی هم موفق بود، بلکه با مشاهده این اوضاع، توسعه دانش پزشکی در ایران را یک ضرورت دید و برخی اقدامات دیگر در این زمینه را نیز به مجموعه تلاشهای خود افزود.
آثار بهجا مانده از ایرانیان باستان در پزشکی و مجموعه اقدامات انجامشده در ادوار مختلف برای درمان و کنترل بیماریها نشان میدهد حفظ سلامت و بهداشت عمومی با فرهنگ این کشور، درآمیخته است. پس از قاجار، سلسله پهلوی نیز با وجود جنگ جهانی، اشغال کشور توسط نیروهای متفقین (انگلیس و شوروی)، مشکلات عظیم همچون ادامه فقر، گرسنگی، قحطی، بیماریهای عفونی، مرگومیر کودکان زیر 5 سال (از هر سه کودک ایرانی زیر 5 سال، یک کودک فوت میکرد) نرخ باروری بالا در ایران که در آن زمان یکی از بالاترین نرخهای باروری در جهان بود، سبب رکود در اقدامات نشد بلکه در این دوران، ما درنهایت، شاهد تأسیس دانشگاه تهران و توسعه برخی مراقبتهای بیمارستانی بر پایه بهداشت عمومی هستیم؛ هرچند که دسترسی به خدمات درمانی، محدود به چند بیمارستان و کلینیک، آنهم فقط در پایتخت و چند شهر بزرگ کشور بود. تأثیر وقایع سیاسی اجتماعی بر سلامت عمومی طی آن دوران در حالی ادامه مییافت که ایران تغییرات اکولوژیکی و زیستمحیطی مؤثر بر سلامت از یکسو و افزایش سه برابری جمعیت طی سالهای 1950 تا 1979 (سه دهه قبل از وقوع انقلاب اسلامی) را تجربه کرده بود.
سلسله پهلوی سقوط کرد و ایران شاهد پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 شد؛ اما درست یک سال بعد، این کشور، تحت حمله متجاوزانه عراق به خاک خود بهفرمان صدام حسین قرار گرفت. جنگی مهیب و ویرانگر با هزاران کشته و مصدوم و خسارات فراوان در طول 8 سال و اینهمه، قطعاً سلامت در ایران را در ابعاد جسمی و روانی تحت تأثیرات شدید قرار داده بود.
پس از پایان جنگ هشتساله، ایران که هنوز زیر بار فشار آثار یکی از مهیبترین جنگهای تاریخ قرار داشت، با بیسابقهترین تحریمها در طول تاریخ، از آمریکا و متحدانش مواجه شد؛ این تحریمها که تاکنون به مدت چهل سال طول کشیده و عمدتاً عرصه اقتصادی را هدف گرفتهاند، بخش سلامت ایران را نیز به دلیل ایجاد محدودیت شدید در دسترسی ایرانیان به داروها و تجهیزات پزشکی در بازار جهانی تحت تأثیر قرار داده است.
** نگاهی به عوامل مؤثر بر سلامت پس از انقلاب اسلامی
ایران بهعنوان سومین کشور پهناور و پرجمعیت خاورمیانه، با بیش از 82 میلیون تن جمعیت، جزو کشورهای دارای درآمد «متوسط - بالا» در طبقهبندی جهانی است. نرخ باروری در این کشور طی سالهای 1985 تا 2016 از 6.5 تولد به ازای هر زن، به 1.8 رسیده است. با وجود پوشش 95 درصدی تحصیلات عمومی رایگان در مناطق شهری و روستایی ایران، اما این کشور هنوز شاهد برخی کاستیها در این زمینه بهویژه در برخی مناطق محدود روستایی است. نکته قابلتوجه، اما افزایش نرخ سواد عمومی در ایران است که از 10 درصد و 30 درصد در زنان و مردان، به بیش از 84 درصد و 91 درصد رسیده است! همچنین شمار دانشجویان در ایران با رشد بسیار قابلتوجهی روبهرو بوده و از 312 هزار در 1990 به چهار میلیون نفر در 2016 رسیده است. نرخ بیکاری در ایران برای مردان 10.9 درصد و برای زنان 18.6 درصد است و بالاترین نرخ بیکاری به جوانان فارغالتحصیل دانشگاهها اختصاص دارد که یکی از مهمترین دلایل آن افزایش حضور زنان در آموزش عالی و سهم کمتر آنها در بازار کار به علل مختلف است.
دستاوردهای ایران در سلامت پس از انقلاب
** توسعه دانش پزشکی در ایران با تربیت هزاران دانشجو و پزشک
مقاله محققان ایرانی، سپس به دستاوردها و چالشهای سلامت در ایران پس از انقلاب اسلامی اشاره میکند: گرچه طب سنتی قرنها در مراکز آموزشی مذهبی ایران رایج بود اما تأثیر فوقالعاده مدرسه دارالفنون طی نیمقرن برای تربیت 1100 پزشک که بسیاری از آنها آموزش پزشکی را در خارج از کشور ادامه داده و پس از بازگشت، پستهای بالایی را در نظام آموزش پزشکی و بهداشتی ایران در دست گرفتند، ایجاد اولین دانشکده پزشکی طب در تهران که حاصل استقلال گروه پزشکی دارالفنون بود، تأسیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران که دانشجویان دختر نیز برای اولین بار در دهههای اول قرن بیستم وارد آن شدند، همگی نشان از خیز ایران برای توسعه دانش پزشکی داشت. توسعهای که حاصل آن ابتدا، افزایش قابلتوجه تعداد پزشکان آموزشدیده در خارج در تخصصهای مختلف بود و با استقلال دانشکدههای پرستاری، مامایی، داروسازی، دندانپزشکی و بهداشت ادامه یافت و به ایجاد دانشکدهها و دانشگاههای فراوان علوم پزشکی به سراسر ایران رسید تا آنجا که اکنون بیش از 50 دانشکده پزشکی دولتی و خصوصی در ایران فعال است و سالانه بیش از 7 هزار دانشجوی پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی در دانشگاههای پزشکی آموزش میبینند. این آموزش، از زمانی که دانشگاههای علوم پزشکی به زیرمجموعه وزارت بهداشت منتقل شدهاند، کیفیت بسیار بهتری یافته است. اکنون، شمار دانشجویان پذیرششده در دانشکدههای پزشکی، پرستاری و بهداشت ایران از 66 هزار نفر در سال 1988 به 256 هزار نفر تا سال 2017 رسیده و این یعنی، دسترسی بیشتر به مراقبتهای بهداشتی در ایران با توسعه دانشگاههای علوم پزشکی و پیشرفتهای سریع ایران در تولید علم پزشکی و کسب رتبه بالا در منطقه.
** الگوی موفق توسعه شبکه مراقبتهای اولیه سلامت در روستاهای ایران و چالشهای موجود در خدمات سطح سوم
درحالیکه بر اساس تخمینها، در سال 1950، تنها یک پزشک به ازای هر 60 هزار ایرانی وجود داشت، توزیع بهتر خدمات اولیه سلامت بهویژه در نواحی روستایی دورافتاده، تبدیل به یکی از دغدغهها در ایران شده بود؛ بنابراین، این کشور با بهره بردن از تجربیات پروژه های آزمایشی که قبل از انقلاب انجامشده بودند همچون «سپاه بهداشت» که فارغالتحصیلان پزشکی را ملزم به خدمت در مناطق روستایی تا دو سال میکرد، گامهای بلندی برداشت، برنامه ملی ایجاد شبکه سراسری مراقبتهای اولیه سلامت در روستاها با حضور کارکنان آموزشدیده تحت نظارت حوزه سلامت را در دستور کار قرار داد و «خانه های بهداشت» را در تمام مناطق روستایی توسعه داد. بهورزها بهعنوان اولین نقطه ارتباط در ارائه خدمات سلامت در نواحی روستایی، تربیت شدند و در موارد ضروری بیمار را به پزشک ارجاع میدادند. این شبکه با حضور ماماها و سایر متخصصین کاملتر شد. بهاینترتیب بهبود بسیار چشمگیری در سلامت مردم روستا بهویژه سلامت مادران و کودکان و کاهش مرگومیر آنها حاصل شد. همچنین ایران برنامه «پزشک خانواده» را بنیان گذاشت تا در تمام روستاها فعال شوند و باوجود کاستیهایی که این برنامه تاکنون دارد، به دستاوردهای فوقالعادهای رسیده است.
نگرانی مهم موجود در این نظام جایی است که سطح خدماترسانی از بهورز و پزشک خانواده بالاتر رفته و به سطح سوم خدمات سلامت میرسد و در بخشهایی مثل خدمات بستری دچار مشکل شده و تلاشهای صورت گرفته را تحتالشعاع قرار میدهد. چالشهای این شبکه با توسعه شهرنشینی افزونتر شده است.
** بهبود دسترسی به مراقبتهای ثانویه و بیمارستانی / نقص در کنترل و درمان کامل بیماریهای پرخطر
ساخت بیمارستان در ایران سابقهای بسیار طولانی دارد. قبل از انقلاب، بهویژه از سال 1916 چندین بیمارستان بزرگ در ایران ساخته شد؛ اما توسعه وسیع بیمارستانها در ایران به بعد از سال 1990 بازمیگردد. هماکنون خدمات بستری در 920 بیمارستان ایران که 84 درصد آنها دولتی هستند، با 117 هزار تخت بیمارستانی ارائه میشود. درحالیکه کل جمعیت ایران، طی سالهای 2001 تا 2011 حدود 11 درصد افزایش داشته، اما تراکم تختهای بیمارستانی در ایران در همین مدت 69 درصد افزایش نشان میدهد. هرچند توزیع نامناسب تختهای بیمارستانی، لزوم توجه به مناطق دورافتاده را آشکار میکند. همچنین با توسعه بیمارستانهای خصوصی در ایران، شکاف بزرگی بین کیفیت خدمات این بیمارستانها و بیمارستانهای دولتی ایجادشده که باید کاهش یابد. کاهش مرگومیر در بخشهای مراقبتهای ویژه (آی سی یو) نیز موضوع دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد.
خدمات سرپایی در ایران نیز با وجود پیشرفتهای بسیار عالی، دچار کاستیهایی است. مثلاً در سال 2011، 70 درصد زنان و 80 درصد مردانی که مبتلا به فشارخون بالا بودند، بیماریشان تشخیص داده نشده بود و تنها کمتر از 10 درصد افرادی که بیماری فشارخون آنها تشخیص داده شده بود، تحت کنترل مناسب بودند. این وضعیت در مورد برخی بیماریها همچون دیابت نیز قابل مشاهده بود.
** ایران طی چهار دهه گذشته، بیشترین و سریعترین کاهش فرزند آوری در جهان را تجربه کرده است
-اجرای برنامه تنظیم خانواده و بهبود شاخصهای سلامت/ سیاست دامنهدار کاهش و افزایش نرخ باروری
ایران در طول سه دهه قبل از انقلاب اسلامی، رشد سه برابری جمعیت را تجربه کرده بود. سیاست فرزند آوری در ایران، متأثر از اتفاقات گوناگون دستخوش تغییراتی بوده است. در سال 1966 اولین برنامه تنظیم خانواده با هدف تشویق خانوادهها به کاهش تعداد فرزندان با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» آغاز شد. پس از وقوع جنگ، مجدداً سیاست «فرزند بیشتر» جایگزین سیاست قبلی شد و رشد سالانه جمعیت افزایش یافت؛ اما در ادامه با اجرای قویتر برنامه تنظیم خانواده برای کاهش فرزند آوری، نرخ باروری بهسرعت، به 1.8 تولد به ازای هر زن رسید. ایران طی چهار دهه گذشته بیشترین و سریعترین کاهش فرزند آوری در جهان را تجربه کرده است. اکنون سیاست فرزند آوری بیشتر مورد حمایت است.
** کنترل بیماریهای واگیردار در ایران / از ریشهکنی آبله تا ورود به «پیش - حذف» مالاریا
در اواسط قرن 19، امیرکبیر، اولین ابتکار عمل ملی را برای کنترل بیماری های عفونی با برنامه ملی واکسیناسیون علیه آبله، به کار بست. سپس واکسیناسیون رایگان، اجباری شد. تأسیس مرکز درمان بیماران جزامی، نخستین بیمارستان مبتلایان سل، تأسیس «انستیتو پاستور» اقداماتی بزرگ در کنترل بیماری های عفونی در ایران محسوب میشوند. انستیتو پاستور ایران، واحد پیشگیری از بیماریهای مشترک حیوان و انسان و چندین آزمایشگاه تشخیص طبی تأسیس کرد و دستاوردهای برجستهای در پوشش ملی واکسیناسیون و تأمین واکسن های رایگان ضد دیفتری و واکسن آبله حاصل شد. پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که تولید داخلی واکسن آبله به 50 میلیون دوز در سال رسید، ایران ریشهکنی آبله را در کشور رسماً اعلام کرد و سپس، اولین برنامه ریشه کنی مالاریا در ایران آغاز شد و ایران اکنون در فاز پیش-حذف بیماری قرار دارد. حدود یکسوم تا نیمی از موارد جدید مالاریا در سالهای اخیر، بین مهاجران بوده است. بهبود شرایط اجتماعی- اقتصادی و درمان بهتر، باعث کاهش 10 برابری بروز مالاریا در طی 50 سال گذشته شده است. برنامه «پایش ملی سل» از دیگر برنامههای موفق ایران بوده است. همچنین وبا در ایران کاملاً تحت کنترل است و شیوع تب تیفوئید به دنبال ارتقای بهداشت و تأمین آب آشامیدنی سالم بهشدت کاهش یافته است.
** اجرای طرح بزرگ تحول سلامت / تداوم نگرانیها از بودجه ناکافی سلامت در ایران
کاهش سهم مردم در هزینههای سلامت به 30 درصد، همواره یکی از شعارها و اهداف در ایران بوده است. این سهم در سال 2010 به بالاترین میزان (59 درصد) رسید اما پس از آن روند کاهشی یافت. افزایش ناکافی بودجه دولتی سلامت، در کاهش نیافتن سهم مردم در هزینههای سلامت نقش مهمی داشته است. درحالیکه هزینههای کلی سلامت طی سالهای 2002 تا 2012، 9 برابر شده بود، اما بودجه سلامت حدود 7 و نیم برابر افزایشیافته بود. همچنین بین افزایش جمعیت تحت پوشش بیمه عمومی و بودجه منابع آن، شکاف زیادی بود. در این شرایط ایران، طرح بزرگ تحول سلامت را باهدف پوشش همهجانبه هزینههای سلامت به اجرا درآورد؛ اما با وجود آشکار شدن آثار این طرح که موجب پوشش 97 درصدی جمعیت با بیمههای پایه و کاهش سهم مردم در هزینههای سلامت به کمتر از 10 درصد شده بود، تأمین بودجه کافی طرح تحول سلامت همواره یکی از نگرانیها بوده است.
** توسعه خدمات سلامت روان در ایران / نیاز خدمات غیر دارویی به پوشش بیمهای
تأسیس بیمارستانها و بخشهای جدید روانپزشکی در ایران از دهه 1950 و آموزش روانپزشکی از دهه 1960 منجر به خدمات به بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی شد که در این زمینه، بیمارستان روزبه و انستیتو روانپزشکی تهران پیشتاز بودند؛ اما نگرانیها از وضعیت سلامت روان مردم ایران، پس از پایان جنگ عراق علیه ایران بروز یافت. شیوع بالای اختلالات روانی در برخی مناطق روستایی تحت آسیب جنگ و ظرفیت پایین پاسخگویی، بر این نگرانیها دامن میزد. بر همین اساس ایران، اولین برنامه «سلامت روان» را اجرا و سلامت روان را برای عموم مردم دنبال کرد و آن را توسعه داد؛ بهطوریکه سلامت روان شامل «سلامت روان در مدارس»، «سلامت روان نجاتیافتگان از حوادث طبیعی»، «پیشگیری از خودکشی»، «جلوگیری از خشونت خانگی»، «درمان سوءمصرف مواد»، «توسعه مراقبت کوتاهمدت بیماران در بخشهای روانپزشکی بیمارستانهای عمومی بهجای اقامتهای طولانیمدت بیماران در بیمارستانهای روانپزشکی»، «حمایت از مراقبان این بیماران در منزل» و انجام سایر مداخلات بوده است. با وجود تمام این پیشرفتها در ایران، همچنان یکسوم افراد مبتلا به اختلالات روانی، نیازی به دریافت خدمات نمیبینند و اقدامی نمیکنند و دو سوم بیماران مبتلا برای درمان مشکلات خود، هیچیک از خدمات سلامت را دریافت نمیکنند. سطح سواد در زمینه سلامت روان پایین است و سیستم بیمهای، بیشتر خدمات غیر دارویی مبتلایان به اختلالات روانی را پوشش نمیدهند.
** سایر پیشرفتهای فوقالعاده ایران در سلامت
بر اساس گزارش پژوهشکده بیماریهای گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران، نگاهی به مجموع دستاوردهای علمی و اجتماعی ایران در عرصه سلامت نشان میدهد این کشور، به پیشرفتهای چشمگیری در سلامت عمومی از جمله کنترل رشد جمعیت با اجرای برنامه ملی تنظیم خانواده، اجرای واکسیناسیونهای سراسری رایگان علیه برخی بیماریهای عفونی مرگبار و تولید واکسنهای مورد نیاز، بهبود فوقالعاده شاخص رشد کودکان (کوتاهقدی)، کاهش مرگومیر کودکان زیر 5 سال و نیز نوزادان با کسب رتبه نخست در دنیا، کاهش مرگومیر مادران باردار، ایمنسازی 99 درصدی زایمان مادران با مداخله کامل متخصصان و نیروهای بهداشتی ماهر، کاهش بسیار شدید موارد بروز سل، کنترل بیماری مالاریا تا مرز حذف آن و سایر بیماریهای عفونی، کاهش بروز هپاتیتهای ویروسی و کنترل آنها از طریق واکسیناسیون مادران و نوزادان و تولید داروهای مؤثر درمانی، کاهش مرگ بر اثر تصادفات جادهای، کاهش شدید بیماریها و مرگ بر اثر مصرف آب آشامیدنی غیربهداشتی، کاهش مرگ بر اثر آلودگی هوا بهویژه آلودگی هوای خانه، کاهش در مصرف سیگار و در نهایت افزایش سن امید به زندگی در زنان به 79.4 سال و در مردان به 75.5 سال دستیافته که همگی آنها در شرایط سخت تحولات سیاسی و اجتماعی گوناگون که از همه مهمتر جنگ تحمیلی و تحریمهای آمریکا و متحدانش بوده، محقق شدهاند.
** چالشهای ایران در سلامت
با وجود کسب دستاوردهای عظیم بهداشتی و علمی در عرصه سلامت توسط ایران اما این کشور اکنون چالشهای مهمی پیش رو دارد که برای کنترل کامل آنها تا 2030 برنامهریزی، سیاستگذاری و اقداماتی کرده است.
با کاهش بار بیماریهای واگیردار، چهره سلامت در ایران همانند بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، رنگ بیماریهای غیر واگیر گرفت. اکنون این بیماریها، علت اصلی بیش از سهچهارم مرگهای ثبتشده و عامل بیش از 80 درصد بار تحمیلی بیماریها به ایران هستند.
** مرگهای زودرس و خیلی زودرس در ایران
هر چند که هنوز جراحات ناشی از تصادفات جادهای در صدر فهرست مرگ جوانان در ایران است؛ اما بیماریهای ایسکمیک قلبی، سکتههای قلبی و مغزی علت نخست مرگ در بین میانسالان و سالمندان و نیز بیماریهایی با بیشترین سالهای زندگی همراه با ناتوانی در ایران معرفی میشود؛ حتی این بیماریها در ایران، در مقایسه با کشورهای پردرآمد، در سنین پایینتری رخ میدهند. تا آنجا که ایران با دغدغهای بزرگ به نام مرگهای زودرس و مرگهای خیلی زودرس عمدتاً به دلیل سکتههای قلبی و مغزی ناشی از عوامل قابلپیشگیری مواجه شده است بهطوریکه بر اساس آخرین آمارها، 47 درصد از مجموع 380 هزار مرگ در سال 2017، زودرس (زیر 70 سال) بوده که 122 هزار مورد آن مربوط به بیماریهای غیر واگیر مزمن بوده است. از همین مجموع مرگهای زودرس ایران، 85 هزار مرگ خیلی زودرس (زیر 50 سال) بوده که سرطانها در رتبه نخست و بیماری ایسکمیک قلبی در رتبه علل مرگهای زودرس در ایران بودهاند؛ بنابراین وزارت بهداشت ایران باید اولویت اول را به پیشگیری از مرگهای زودرس بدهد.
** اختلالات روانی و سوءمصرف مواد مخدر
اختلالات روانی و سوءمصرف مواد نیز منجر به تحمیل بار بزرگی از بیماریها در بین جوانان شده است. این دسته، بیماریهایی هستند که بیشترین میزان سالهای زندگی منطبق با ناتوانی را به دنبال دارند.
** سرطانها
انواع مختلف سرطانهای بدخیم، در 12 درصد مرگومیرهای ایران سهم دارند. سرطان پستان در زنان و سرطان پروستات در مردان ایران شایعترین است.
در دهه 90 بیشترین میزان شیوع سرطان مری در جهان به شمال شرق ایران اختصاص داشت اما با بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی ساکنان آن منطقه، شیوع این سرطان تقریباً 50 درصد کاهش یافت.
** کمتحرکی، چاقی، اضافهوزن و رژیم غذایی نامناسب
بر اساس دادههای مطالعه «بارِ بیماریهای غیر واگیر»، ایران در معرض افزایش شدید پرفشاری خون و دیابت است. 20 درصد ایرانیها مبتلا به فشارخون بالا هستند. چاقی در بزرگسالان رو به افزایش است و در زنان ایران از 13 درصد به 30 درصد و در مردان از 4 درصد به 17 درصد رسیده است. شیوع بالای چاقی در بین نوجوانان (15 درصد) میتواند بهزودی منجر به افزایش شیوع پیش دیابت شود. کمتحرکی، چاقی و اضافهوزن، رژیم غذایی نامناسب، سلامت ایران را بهشدت تهدید میکند.
** افزایش مصرف قلیان
شیوع مصرف دخانیات طی دهه گذشته در ایران اندکی کاهشیافته اما در بین مردان مصرف دخانیات همچنان بالا (24 درصد) است. افزایش مصرف قلیان در بین نوجوانان، جوانان و زنان افزایشیافته و یکی از نگرانیهای موجود است. این درحالیست که مرگ بر اثر بیماریهای مزمن تنفسی در ایران طی سالهای گذشته افزایش یافته است.
** رفتارهای پرخطر و افزایش روند ابتلا به ایدز
بیشتر جمعیت ایران را جوانان تشکیل میدهند بنابراین بروز رفتارهای پرخطر مثل روابط جنسی محافظت نشده قبل از ازدواج به دلیل افزایش سن ازدواج، همچنین موارد جدید ابتلا به ایدز در ایران دور از انتظار نیست. بدون برنامه کنترل جامع، بارِ بیماری ایدز میتواند چهار برابر شود.
** افزایش آلودگی هوا، استفاده فراوان ایرانیها از خودروهای شخصی
در کنار این عوامل خطر، باید به سایر عواملی که سلامت ایران را تحت تأثیر قرار خواهد نیز اشاره کرد:
چالش ایران در مدیریت منابع آب بهعنوان کشوری که کمتر از یکسوم میانگین جهانی بارشها را داراست، دشواریهایی در تأمین امنیت غذایی به دلایل متعدد از جمله جمعیت کشاورزی در حال پیر شدن، افزایش نرخ مهاجرت جوانان به شهرها که همواره برای کشور یک اولویت بوده است، تشدید آلودگی هوا به دلیل افزایش سهم مالکیت خودروها و استفاده زیاد ایرانیها از خودروهای شخصی بهجای حملونقل عمومی و مصرف بالای بنزین ارزان که صعود ناگهانی آن در ایران همواره یک امر دشوار برای دولتها بوده است.
5656