آقای باهنر و آقای عارف برای گفتوگوی ملی قدم هایی را برداشته اند اما نباید به این قدم ها بسنده کرد چون باید رفاقت و همدلی بیشتری بین اصلاحطلبان و اصولگرایان و اعتدالیون ایجاد شود.
جلب اعتماد مردم نسبت به موضوع گفتوگوی ملی بستگی به آن دارد که چه صحبت هایی در جلسات مطرح و چه آرمان ها و ایده هایی را برای آینده ترسیم می شود. اگر حاضران در جلسات بخواهند همان حرف هایی را که در جمنا مطرح شد، دوباره تکرار کنند مردم به آن ها توجهی نشان نمی دهند و حتی احتمال دارد مشارکت در انتخابات پیش رو کاهش پیدا کند ولی اگر حرف های خوشایندی و امیدبخشی مطرح شود مشارکت مردم بیشتر و رویکرد مثبت تری در جامعه شکل خواهد کرد.
البته این امکان که نتیجه گفتوگوی ملی منتهی به شکل گیری یک خط سوم سیاسی شود، وجود دارد. کسانی که روحیه اعتدالی دارند و میانهرو هستند، می دانند که راه نجات سیاسی کشور همین اعتدال گری است و ما باید سیاست اعتدالی را هم در سیاست خارجی خود دنبال کنیم.
البته شاید این ذهنیت پیش آید که وقتی تندروهای سیاسی در دو جناح، آثار مثبت گفتوگوی ملی را ببینند، ترتیبی می دهند که مسیر گفتوگوها به شکست بیانجامد اما به اعتقاد من رادیکالهای اصولگرا و اصلاح طلب نمیتوانند جلوی تدوام این جلسات را بگیرند زیرا مهم این نیست که تندروهای جناحین اصولگرا و اصلاح طلب چه حرفی میزنند؛ مهم مردم هستند و مردم می دانند منافع ملی اقتضا می کند که میانهرو ها در صحنه باشند، بنابراین جامعه در انتخابات به نامزدهای عاقل و میانهرو رای اقبال می کند.
* استاد حوزه و دانشگاه
۲۱۴۲۱۵