به بیانی بهتر سیاست واشنگتن در ارتباط با تهران سرشار از تناقضهای رفتاری و گفتاری است؛ بدین معنا که واشنگتن از یک طرف از مذاکره سخن میگوید اما در مقابل وزیر امور خارجه ایران را تحریم میکند. تحریم او یعنی تحریم کانال اصلی مذاکرات با یک کشور.
این مسئله نشان میدهد که دونالد ترامپ از ابتدا برخلاف آنچه وانمود میکرد با دیپلماسی میانهای ندارد و اگر از مذاکره یا تکیه بر رویکردهای دیپلماتیک میگوید در جستجوی اهرمی برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی در داخل ایران، آمریکا و حتی در سطح جهان است برای تسلیم ایران. تصمیم اخیر وزارت خزانهداری آمریکا مبنی بر تحریم وزیر امور خارجه ایران مهر تاییدی است بر این ادعا که گفته میشود رئیسجمهوری آمریکا به واسطه پیروی از سیاستهای یکجانبهگرایانه خواهان حذف دیپلماسی است، در غیراین صورت نماد دیپلماسی ایران را تحریم نمیکرد. رسانهها در ارتباط با دلیل اتخاذ این تصمیم مواردی را مطرح کردهاند. در این جا باید به یک نکته اشاره کرد.تصمیم ایران در رد درخواست سناتور آمریکایی برای حضور در کاخ سفید تصمیم درستی بود. ترامپ طرف مناسبی برای رایزنی نیست.
او میخواهد در جریان مذاکرات میدان بازی را خود طراحی کرده؛ قواعد آن را تدوین کند و در نهایت نقش داور داشته باشد. مذاکره با چنین فرمولی محقق نخواهد شد و بینتیجه است. تا به امروز دستگاه دیپلماسی ایران به درستی و براساس قواعد حاکم رفتار کرده است. تهران در واکنش به انفعال اروپا در ارتباط با تعهدات برجامیاش دو گام برای کاهش تعهداتش در چارچوب برجام برداشته است. این کنش دیر هنگام تهران موجب واکنش کشورهای اروپایی شده است. این واقعیت که شرکتهای اروپایی و خود کشورهای اروپایی برابر قدرت آمریکا آسیبپذیر هستند شکی نیست. با این حال این گروه از کشورها تعهداتی را پذیرفتهاند که باید بدان پایبند باشند خواه آمریکا در این توافق بود یا خیر. ایران به درستی و به موقع نسبت به انفعال اروپا واکنش نشان داد و همین مسئله موجب شد تا مرحله ابتدایی اینستکس اجرایی شود.
هماکنون نیز امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه تلاش دارد تا با هدف حراست از برجام تنشهای میان ایران و آمریکا را کاهش دهد. به باور رهبران اروپا منافع این کشورها بعد از رفع تنش میان تهران و واشنگتن محقق خواهد شد. در این نقطه ایران باید به گامهایی که بر میدارد دقت کند. منافع ایران در این است که سازه برجام پابرجا بماند اروپا هم چنین خواستی دارد و برای حراست از این توافق تلاش میکند. در همین راستا ایران ضمن حراست از منافع برجامیاش باید تلاش کند تا با تکیه بر مولفه دیپلماسی؛ مولفهای که ایالات متحده فاقد آن است کشورهای اروپایی را در اتحاد با خود قرار دهد و دولت واشنگتن به خصوص شخص ترامپ را در انزوا. در صورت تحقق این شرایط مطمئنا ایالات متحده بازنده بزرگ و اصلی این بازی شومی است که خود به راه انداخته است.
بعد از ماجرای ساقط شدن پهپاد کشوری که خود را ابرقدرت مینامد توسط جمهوری اسلام ایران، تهران در منطقه و معادلات منطقهای دست بالا را پیدا کرد. حتی میتوان گفت که بازیگرانی چون عربستان و امارات که از آنها تحت عنوان متحدان آمریکا یاد میشود هماکنون به واسطه عملکرد ضعیف واشنگتن از این بازیگر ناامید شدهاند و تمایل دارند تا با تهران وارد مذاکره شوند. این مسئله فرصت بزرگی است که در اختیار تهران قرار گرفته است. با توجه به مولفههایی که بدان اشاره شد باید گفت دستگاه دیپلماسی ایران تا به امروز به گونهای عمل کرده که مسیر را برای مانور ایالات متحده بسته است. این موضوع موجب شد تا ترامپ اخیرا تحریم وزیر خارجه کشورمان را اجرایی کند، تصمیمی که نشاندهنده سیاست از پیش شکست خورده آمریکا است.
* منتشر شده روزنامه سازندگی مورخ ۹۸.۵.۱۵