البته در این استراتژی پیچیده غیرنظامی به شکل حساب شدهای خودمان بیشتراز دشمنان ضربه میخوریم! (مانند: فیلترینگ تلگرام؛ آتش زدن برجام، عدم تصویب FATF و ...) اما نقطه قوت روش فوق دراین است که دشمنان با خود میگویند: «وقتی اینها به خودشان رحم ندارند؛ پس ببین ما چه خواهند کرد!» بعد هم؛ شمشیرشان را غلاف کرده و یک به یک میروند رد کارشان!
مثلا؛ در مورد حذف زبان انگلیسی در مدارس، بیشتر از هر کسی به آقازادههای خودشان ضرر خواهد رسید! -چون ما خیالمان راحت است با درآمدی که داریم تا آخرعمرمان به این مرز و بوم وفا دار میمانیم و با معلومات زبان انگلیسیمان حداکثر جعبه «داروهای نایاب خارجی» را میخوانیم! - لذا با اجرای قانون فوق؛ این فقط «سفیران نظام» هستند که درممالک غریب، میمانند که چگونه باید پیام نظام را به گوش جهانیان برسانند! بله؛ درست یک خودزنی از نوع بروسلی که حریفان با دیدنش، ماستها را کیسه میکنند!
در ضمن من عاشق حرکت دیگری از این دلسوزان هم هستم و آن اینکه وکلای عزیزمان در شرائطی که مسائل اساسی کشور به شکل لاینحلی رو هوا مانده؛ آنها در روی زمین با مهارت خاصی مسائل بدون نیاز به حل را حل می کنند! مثلا وقتی که همه منتظر یک حرکت خاص برای رفع ابر مشکلات فعلی کشورهستند؛ آنها در یک حرکت غافلگیرانه چیزی مانند «مسئله تدریس زبان انگلیسی» در مدارس را از توی لپ لپ پیدا کرده و با شوق و حرارت خاصی شروع به رفع و رجوع آن میکنند!
البته اینکه نمایندگان دلسوز ما مثل رونالدینو به چپ نگاه میکنند و به راست شوت میزنند جای بسی تقدیر و مباهات است اما اگراز این تکنیک در جهت گل به خودی و فریب خودمان استفاده نکنند؛ نورعلی نور میشود!
مثلا بر همین اساس؛ در زمان تبلیغات انتخاباتی خود، شکسته نفسی نکنند ومتواضعانه راستش را بگویند که بعد از تصاحب کرسی مجلس میخواهند بعنوان اساسی ترین اقدام؛ مشکل تدریس زبان انگلیسی را برایمان حل کنند! طبعا در این صورت ما خیلی سریعترو پرشورتر سر صندوقهای رای حاضر شده و حماسه میآفرینیم و به آنها رای میدهیم تا زمانی که فکر کنیم آنها میخواهند مشکلات مسخرهای همچون مفاسد اقتصادی؛ مسکن؛ ازدواج و بیکاریمان را حل و فصل کنند! به این مو قسم؛ اینهمه فروتنی خوب نیست!
پاییز است و فصل عاشقی وبنده بعنوان آخرین عشق؛ عاشق این رفتار نمایندگان هم هستم که آنها وقتی نمیتوانند جملات انگلیسی را بگویند(مانند:لوووور؛ اف آی تی اف و...) بجای آنکه خودشان را مثل دیگران کنند سعی میکنند دیگران را مثل خودشان کنند! یعنی قوانینی تصویب می کنند که بقیه هم نتوانند این اصطلاحات مزخرف را بگویند! احسنت ...
در پایان؛ جسارتا من بعنوان حسن ختام؛ یک مشکل عشقی هم دارم(که عشق آسان نمود اول ولی افتاد به مشکل ها ...) و آن اینکه وقتی ما زبان جاسوسانی که جاسوسی میکنند را نفهمیم چگونه میخواهیم فرق جاسوسی که در سازمانی با اطلاعات طبقه بندی شده گزارش میدهد با شخصی که در یک سوپرمارکت طبقه بندی شده؛ پنیر دانمارکی سفارش میدهد را بفهمیم!؟
حالا به فرض اینکه وزیر خارجه را هم از نیویورک و یا اسکاتلند بیاریم تا بتوانند حق مان را از انگلیس و آمریکا بگیرند! راستی وقتی نمیتوانیم بگوییم DOWN WITH USA چگونه به آنها بفهمانیم که آرزوی مرگ شان را داریم! آیا اصولا تحقق شعار نه غربی؛ نه شرقی با حذف زبان انگلیسی بود یا با استقلال و خودکفایی و ...؟
خلاصه اینکه زبان انگلیسی یا خوب است یا بد؛ اگر بد است چرا ریشهاش را از بیخ نمی کنیم و تخمش را در جیب آموزشگاهها می پراکنیم؟!
ای بابا من که حسابی گیج شدم خدا را صد هزار مرتبه که سیاسی نشدم!
* طنزنویس