سیدرضا میرکریمی که امسال با فیلم «یه حبه قند» در جشنواره حضور داشت و اتفاقا نظراتش باعث کملطفی داوران جشنواره نسبت به فیلمش شد با هفتهنامه «مثلث» گفتوگویی کرده که قسمتهایی از آن را میخوانیم.
به عنوان یک کارشناس وضعیت سینما را در حال حاضر چطور میبینید؟
سینمای ایران یک موجود پر از پارادوکس در درون خودش است، مخصوصاً سینمای متولد شده بعد از انقلاب. اگر واقعبینانه قضاوت کنیم، سینمای نوین و مطرح ایران بعد از انقلاب و با حمایت مستقیم دولت شکل گرفت، آن هم دولت انقلابی که هنوز نظام آن سر و شکل درستی نگرفته بود و درگیر جنگ بود، اما قرار شد بخشی از بودجه خود را به سینما اختصاص دهد که این نشان از یک عقلانیت دارد، اما در طراحی یک استراتژی درست برای سینما دچار مشکل بود یعنی هم سینما را دوست داشت و فکر میکرد آنرا لازم دارم و هم نمیدانست چطور باید با آن برخورد کند. این فقدان استراتژی تا همین امروز نیز در سینمای ایران وجود دارد.
آیا میتوان پذیرفت آنچه در سینمای ما اتفاق افتاده صرفا فردگرا بوده که این اتفاقهای فردی گاه وقتی در کنار هم قرار گرفتهاند کلیت سینمای ما را تشکیل دادهاند؟
بله کاملا به هر حال عزمی وجود داشت. بعد از انقلابی که همه سینماها را آتش زده بود چه شد سینمایی شکل گرفت که رنگ و بوی خیلی متفاوتی نسبت به سینمای قبل از انقلاب داشت؟ قطعا پشت این موضوع عزمی بوده و کسانی برای آن زحمت کشیدهاند و با هدفی به دنبال آن رفتهاند. ممکن است استراتژی درازمدتی نداشتند و از جایی مسیر عوضی شد یا در حوزههای فردی اتفاقی افتاد و افراد بودند که به آن شکل دادند. من شک ندارم افراد بودند ولی این افراد بعد از انقلاب کشف شدند. چه کسی آنها را کشف کرد؟ چه کسی به آنها فرصت داد که کار انجام دهند؟ 90 درصد افراد موثر در سینمای امروز ایران هنرمندان بعد از انقاب هستند و از نسل اول تعداد کمی فعالیت میکنند. چه کسی این زمینه را ایجاد کرد این افراد کار کنند؟
شما از فیلمسازی چه میخواهید؟ آیا دنبال فعالیت حرفهای هستید دنبال پول آمدهاید فعالیت حرفهای میخواهید یا آمدهاید حرف مشخصی بزنید؟ اگر حرف خاصی دارید چرا کتاب یا روزنامه چاپ نمیکنید؟ شما واقعاً دنبال چه چیزی هستید؟
من به خاطر فیلمسازی زندگی نمیکنم بلکه خود زندگی رای من مهم است. فعلا آن چیزی که میتوانم با آن تجربه کنم و از زندگی بیشتر بفهمم فیلمسازی است که به ضرورت با چیز دیگری میتواند جایگزین شود. من برای فیلمسازی به این مسیر نیامدهام. ما کسانی هستیم که ابایی نداریم بگوییم بچههای انقلاب حساس هستیم. حداقل من سعی کردم رابطه دوستی بین آرمانهای خودم کاسبی نکردم و همیشه آن را در تاقچه بالایی گذاشتهام که حتی گاهی دست خودم هم به آن نرسید؛ تا در هر بزنگاهی هوس به حراج گذاشتنش به سرم نزند و بقیه مسائل را مانند منافع، پایینتر گذاشتهام، به همین دلیل وقتی درباره چیزی موضع میگیرم اولین چیزی که به آن فکر نمیکنم این است که خودم چقدر از آن آسیب میبینم و آیا بهرهای میبرم.
کسی از منتقدان گفته است فیلم فجر شما از نظر فنی خیلی خوب بوده، اما حرف مهمی نداشته است
برخلاف حرف آن منتقد من تازه دارم حرفهای مهم را کشف میکنم. زمانی فکر میکردم جهان هستی در بهترین شکل خودش ساخته نشده و همه چیز را باید درست کنم. هنوز هم فکر میکنم باید خلی چیزها را درست کنم ولی بیشتر درباره خودم اتفاقا نظام خلقت در بهترین حالت شکل گرفته و اتفاقا من نسبت به گذشته آدم خداپرستتری هستم و فهم دینیام بزرگتر شده است و این را مدیون انقلاب و سختیهای آن هستم. دیگر نیاز نیست اتفاق مهمی در فیلم من بیفتد که نشانه یک معمای بزرگ باشد بلکه به دنبال اتفاقهای کوچک و معناهای بزرگ هستم همان چیزی که در زندگی روزمره با آن سر و کار داریم و قادر به دیدن آن نیستم، همان چیزی که عرفان درستی را که به درد جامعه امروز بخورد تجویز میکند. اینکه هیچ چیز تکراری و فاقد معنا و بیاهمیت نیست و هیچ چیز بیارتباط با هم نیست فقط ما باید رابطهها و معانی را کشف کنیم و یاد بگیریم چطور میتوانیم به همه نظام هستی با همه جزییاتش احترام گذاشت.
ظاهراً چندان تمایل ندارید درباره جشنوارههای خارجی صحبت کنید به داخل بپردازیم گفتند که وقتی میرکریمی در جشنواره فیلم فجر شرکت کرده قواعد را پذیرفته است و نباید به هیئت داوران انتقاد کند آیا اساسا جنس فضای سینمایی ما این امکان را به فیلمسازان میدهد که جشنواره و جریان حمایتی را نادیده بگیرد؟
بحث را در حد حضور در جشنواره کوچک نکنیم. کسانی که چند جمله من را خواندند و برآشفته شدند خیلی خوب منظور من را فهمیدند، ولی برای اینکه فرافکنی کنند گفتند کسی که به جشنواره آمده باید قاعده بازی را بپذیرد. من درباره قاعده بازی یا فیلم خودم حرف نزدم. من در شرایطی حرف زدم که عیار هیچ فیلمی مشخص نبود. فیلم ضعیفی هم نساختهام که نگران باشم جایزه میگیرم یا نمیگیرم.
من میفهمیدم که این حرفها به ضرر فیلم تمام میشود. کسی که آگاهانه از یک معضل فرهنگی که گریبانگیر جامعه است صحبت میکند باید به او اهمیت داد. اگر کنار آن سیمرغ به جای سمند، بویینگ 747 میدادند من حرف خودم را عوض نمیکردم. هنوز هم میگویم این تخریب فرهنگی که دوستان انجام میدهند به راحتی بازسازی نخواهد شد. در حوزه فرهنگ تخریبها کم نیست ممکن است در یک سال تخریبی انجام شود که 30 سال نتوان آنرا جبران کرد. بداخلاقیهایی که بعد از انتخابات در جامعه آمد و فرهنگ پردهدری که در میان مسئولان باب شد و جنس دیالوگ و ادبیاتی که هر روز شاهد آن هستیم چیز کمی نیست. ما خیلی عقب رفتیم و باید صدها رمان نوشته شود دهها فیلم ساخته شود و کلی کار فرهنگی انجام شود تا به نقطه صفر قبل از انتخابات برگردیم.
54201
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۵
کارگردان فیلم «یه حبه قند» اعتقاد دارد باید به کسی که آگاهانه از یک معضل فرهنگی صحبت میکند، اهمیت داد و در حوزه فرهنگ تخریبها کم نیست.
منبع: خبرآنلاین