مجلس قوی میتواند در دو قوه دیگر بسیار اثر گذار باشد. من در اینجا به اختصار به چند مورد اشاره می کنم:
1-انتخاب واقعاً کار سختی است
سختی آن وقتی بیشتر میشود که گزینه ها زیاد است. وقتی شما بین دو چیز باید یکی را انتخاب کنید بالاخره دل به دریا می زنید و یکی را برمی گزینید. اما وقتی گزینه ها صدتا شد کار به مراتب سختتر است. در مورد انسان با توجه به ویژگی های خاص او و نیز سوابق تربیتی و فرهنگی کارش بهمراتب مشکلتر است. در سیما مصاحبهگری با فردی که در نمایشگاه لوستر بود مصاحبه میکرد خانم و آقایی میگفتند ده ساعت است داریم میگردیم و هنوز انتخاب نکرده ایم. خبرنگار پرسید در مورد انتخاب نماینده چه میکنید گفتند حالا یک کارش میکنیم. خوب اگر قرار باشد انتخاب یک نماینده که سرنوشت کشور بهدستشان سپرده میشود به انداره خرید بک چراغ اهمیت نداشته باشد معلوم است چه میشود. بهنظر من انتخابات مجلس از ریاست جمهوری هم سخت تر و شاید مهم تراست زیرا در آنجا بهیک فرد رأی داده می شود و اینجا یک ترکیب و جمع.
از نظر دیگر برای آنها که دغدغه دارند انتخاب در مجلس نوعی جهاد است با فرق اینکه در جهاد دشمن مشخص است و تکلیف مبارز چه پیروز شود یا کشته شود معلوم، ولی در اینجا شما زمام کار را به کسی میدهید که خیلی اطمینان به آینده اش ندارید و خوب نمی دانید که آیا به مأموریتش آشنا و تواناست یا خیر. حتی با وکالت ها هم قابل مقایسه نیست. در آنجا هم اگر بدانید وکیل شما وکیل مخالف شما هم هست به او کار نمی سپرید.
2-ساز وکار انتخابات مشکل دارد
در ایران اینگونه انتخابات عاری از مشکل نیست. قانون انتخابات کامل نیست. شاید یکی از دلائل آن این باشد که توسط کسانی نوشته میشود که تعارض منافع در آن موج میزند. باید نمایندگان به گونه ای قانون بنویسند که واقعاً در نظر بگیرند که خودشان دفعه بعد نمیخواهند نامزد و انتخاب شوند و این دور از واقعیت است. اگر چنین امری اتفاق بیفتد واقعاً باید جشن گرفت. به نظر من انتخابات از سه جهت مشکل دارد:
- ساختاری. مردم در انتخابات ما در این فرصت اندک نمیتوانند صلاحیت نامزدها را تعیین کنند و به فرد مطلوب رأی دهند. مثل بعضی کشورها نیست که از یکسال قبل احزاب بهبررسی صلاحیتها و نطق های انتخاباتی مشغول میشوند. باید برای رفع این نقیصه چاره ای اندیشید. همچنین اجازه حضور این همه افراد در صحنه انتخابات مشکل زاست. البته این به این معنا نیست که نظام انتخاباتی آنها مشکلی ندارد.
- از منظر نامزدها. خود نامزدها هم فرصت کافی یا ابزار لازم در اختیار ندارند تا خود را معرفی کنند. باید برای این امر هم راه کاری تدبیر کرد. در یک هفته چه می توان کرد؟
- رأی دهندگان هم پس از رأی دادن دیگر نمایندگان خود را رها میکنند تا دور بعد. البته در شهرستانها این مشکل کمتر است و مردم در طول دوره نمایندگان خود را بیشتر می بینند. در شهر های بزرگ و به ویژه تهران کمتر. البته آنها در مجلس دفتر دارند ولی معمولاً افراد بهصورت فردی و برای مشکل شخصی بهآنها مراجعه، و کمتر مردم از آنها در مورد تصمیمات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سؤال میکنند. چه می شد مثلاً در شهر تهران در طول چهار سال بهطور مرتب و برنامهریزی شده در مساجد یا مکان های عمومی دیگر و به ترتیب در مناطق بیست و چندگانة تهران دعوت شوند و گزارش کار دهند و با مردم تجدید دیدار کنند. البته باز بودن رادیو مجلس در جلسات علنی اقدام خوبی است ولی کافی نبست.
3- معامله و داد و ستدها پس از انتخاب شدن شروع می شود
نمایندگان نباید چوب لای چرخ دولت بگذارند اما غفلت از وظائف خود که نظارت بر حسن اجرای قانون است خطائی نابخشودنی است. گاهی نماینده ای انتخاب میشود که از اول وکیل الدوله بوده است؛ یعنی دولتیان بهاو گفته اند برو به سمت نمایندگی ما تو را حمایت میکنیم. یا بعد از ورود به مجلس دولتیان می بینند مهره بهدرد خوری است او را جذب می کنند به او وعده میدهند، شغل بعد از نمایندگی او را تضمین میکنند، و ارتباط برقرار میشود. .گاهی نماینده ای با بخشهای خصوصی پیمان بسته است و چون پیروز شد باید از زیر بار دَین آنها بیرون بیاید و لذا مجبور است با دولتیان وارد مذاکره و معامله شود. از این گذشته از آنجا که قدرت اجرائی دردست قوه اجرائی است وقتی وزرا و معاونانشان بهسفرهای خارجی میروند یا در مجالس مهم شرکت میکنند نمایندگانی را انتخاب میکنند، حتی ممکن است توسط کمیسیون ها انتخاب شوند و این برای نمایندگان حق السکوت در برابر اقدامات دولتی است. آنها بالاخره نمک گیر شده اند. نمونه مماشات را در مجلس گذشته دیدیم که وزیری که در شرف استیضاح بود، ناگهان استعفا می دهد و رئیس جمهور آن را می پذیرد و بلافاصله توسط همین مجلس بهوزارت دیگر منصوب می شود! یا بعضی اوقات نمایندگان برای منطقه خود امتیازاتی از وزیری میخواهند و وزیر به آنها قول میدهد و همین سبب میشود تا از خطاهای دولت چشم پوشی کنند. ایجاد یک پروژه در یک منطقه که صددرصد به خاطر مردم نیست قطعاً نمایندگان پیگیر از آن برای انتخاب شدن خودشان در دوره بعد بهره میگیرند. این اقدامات به هنگام سؤال و استیضاح خود را نشان می دهد که چگونه این بده بستان ها انجام شده است.
4- مدیریت در مجلس بسیار مهم است
نمایندگانی که رأی میدهند باید به ترکیب هم توجه کنند و افرادی را که به لحاظ علمی و مدیریتی در حد و قواره ریاست و نواب رئیس هستند را هم مد نظر داشته باشند. مدیریت بر مجموعه نمایندگان هم بسیار مهم است. وقتی در این دوره شنیدیم و دیدیم که یک سوم نمایندگان رد صلاحیت شده اند هشدار دهنده بود! هرچند هم به سلیقه شورای نگهبان ایراد بگیریم ولی واقعیت هایی هم هست. مدیریت مجلس در حین کار باید بر عملکرد نمایندگان نظارت میکرد. نمایندگانی که خود باید ناظر بر امور باشند چگونه خود اینچنین رفتار میکنند؟ مدیریت در مجلس نه تنها داخلی است که مدیریت بر مسائل خارجی و موضعگیریها هم بسیار مهم است. رأی به مجلس از جهاتی از رأی گیری در ریاست جمهوری هم مهم تر است. رأی به ترکیب است.
5- این نماینده ای که انتخاب شد بهکدام کمیسیون می رود؟
باید معلوم کنیم نمایندگانی که انتخاب میکنیم به درد کدام کمیسیون ها می خورند. رأی دهندگان باید این را از نامزدها بپرسند و آنها را به چالش بکشند. نماینده ای خوب است که جهانی فکر کند ملی و منطقه ای عمل کند.َ ولی اغلبانتخابهای ما برعکس است. از او می خواهیم اول برای منطقه کار کند. که خوب این معلول عملکرد دولت و نداشتن برنامه جامع اجرائی و تخصصی در همه زمینه هاست و مجلس هم به جد آن را نخواسته یا به دلائلی نتوانسته است. تخصص و توانایی نماینده خیلی مهم است. در بعضی شهرستانها می شود سؤال کرد ولی در تهران خیلی مشکل است. خوب بودن تنها کافی نیست. استفاده از امکانات و ظرفیتها خیلی مهم است و این برمیگردد بهتجربه و تخصص و تعهد آنها. یک نمونه آن اینکه ما هر سال به کنوانسیون ها و کمیسیون های بین المللی حق عضویت می پردازیم و طبعاً عضویت دارای مزایایی است که ما اصلاً به فکر استفاده از آن، به خاطر دانش و مهارت کم نیستیم و راه استفاده از آنها را نمی دانیم. مشغله های خودساخته داخلی هم اجازه چنین بهره برداری ها را نمی دهد و این است که می بینیم چقدر سرمان کلاه رفته و چه خسارتهایی را باید بپردازیم. یا اغلب مقاوله نامه ها و تفاهم نامه های همکاری از مجلس مجوز میگیرند ولی عملکردها مورد پرسش جدی نمایندگان واقع نمیشود.
6- تبلیغات. تبلیغات در فضای حقیقی و اکنون مجازی بسیار مهم است. اما مستند بودن، از آن مهمتر است. بعضی ها از روی خیر خواهی تبلیغ منفی میکنند. فضای مجازی تیغ دولبه است. گاهی دروغ است و زمانی راست و دروغ با هم آغشته است و زمانی طرز بیان توهین آمیز است. اتکای صرف برای انتخاب به فضای مجازی وحشتناک است!
7-کار مجلس قانونگزاری و نظارت است
قانونگزاری سواد میخواهد، مهارت و تجربه می خواهد وسعت دید میخواهد، زبان فارسی و بعضاً عربی میخواهد. دانستن یک یا چند زبان خارجی هم خیلی خوب است. همچنین مجلس فقط نباید قانون بنویسد باید قوانین مزاحم را حذف کند. تنقیح قوانین یکی از وظائف مجلس است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
نظارت هم ابزار می خواهد. اگر ابزار نداشته باشد مجبور است به حرف دیگران ها گوش کند که در بسیاری از موارد مستند نیست. بعضی اوقات اگر نماینده ای جدی باشد تحریم اطلاعاتی میشود. در نظارت هم مشاور و علم و تخصص اهمیت اساسی دارد.
8 - صدق و امانت
یکی از مهمترین ویژگی های نامزد ها صداقت و امانت است. باید امانت را به دست افراد امین سپرد. آنهایی سوگند می خورند که خلاف قانون عمل نکنند و به فکر مردم باشند. اولین آیه ای که در روز افتتاح مجلس خوانده می شود این آیه است: «ان الله یأمرکم ان تؤدواالامانات الی اهلها». خدا به شما امر میکند که امانات را به اهلش بسپارید. آنچه ضرورت دارد مشورت برای انتخاب اصلح است. قطعاً آنچه می خواهیم نمیشود ولی تلاش وافر رافع مسئولیت خواهد بود. مهم این است که در صف دشمن و خواست او حرکت نکنیم!