در آستانه روز 8 مارس قرار داریم. روز جهانی زن اگر چه در اعتراض و مقابله با ستم و ظلم بر زنان در کشورهای غربی آغاز شده اما از آنجا که بر بستر مدرنیته روییده و از سرچشمه سکولاریسم، اومانیسم و فردگرایی سیراب شده و نسبت خود را با دین قطع کرده به جای آنکه زنان و به تبع آن جامعه انسانی را از بند باورها و قوانین غلط برهاند آنها را گرفتار مصائب تازهای کرده است.
بر همین اساس، ما جمعی از فعالان حوزه زنان و اعضای سازمانهای مردم نهاد امضاء کننده این بیانیه، اعلام مینماییم؛
- 1- جوامع غربی با داشتن تفکرات فمنیستی و قوانین به اصطلاح برابر به جهت بیتوجهی به ارزشهای اخلاقی و انسانی در حال حاضر با رشد قابل توجه آمار بالای نرخ طلاق، تضعیف نهاد خانواده، خانوادههای تکوالد، سقط جنین در دختران نوجوان، خشونت علیه زنان در خانواده و فقر زنانه روبرو میباشند.
- 2- زنان این سرزمین، دین اسلام و آموزههای آن را محترم و برخود واجب دانسته و هرگونه جریان ضددین با هر عنوان و پوششی را طرد مینمایند.
- 3- رویکرد سیاسی، حزبی، ضد دینی و بعضا مردستیزانه و افراطی برخی از عناصر فعال در حوزه زنان باعث بدنام شدن کلیه اقدامات و فعالیتها در دفاع از حقوق زنان شده و هر گونه جریان به حقی نیز در این راستا با دیده تردید نگریسته میشود لذا از کلیه فعالان حوزه زنان درخواست میگردد به مرزبندیهای سیاسی و مدنی پایبند بوده و از سیاسی نمودن مطالبات به حق زنان جداً پرهیز نمایند.
- 4- طرح مطالبات انحرافی مانند حق مالکیت تن و آزادی پوشش در مقابل مطالبات و مشکلات واقعی زنان توسط برخی از عناصر و گروههای به ظاهر مدافع حقوق زنان نوعی خیانت در حق جامعه زنان ایران محسوب میشود.
- 5- حوزههای علمیه را میتوان مهمترین مرجع در موضوع زنان دانست چرا که هر اطلاع یا نوآوری در حوزه مسائل نظری یا عملی و فقهی مباحث زنان تنها درون حوزههای علمیه و تحت نظر علمای شیعه است که مشروعیت مییابد. لیکن متاسفانه در حوزههای علمیه تکاپوی کافی در حوزه مباحث زنان دیده نمیشود و رهبری دفاع از حقوق زنان -با رویکرد فمینیستی- به دست جریان روشنفکری قرار گرفته است. در دانشگاههای کشور نیز به جز تکرار اندیشههای آکادمیک فمینیستی یا حداکثر نقدی بر آنها حرفی تازه برای گفتن وجود ندارد.
- 6- متاسفانه سالهاست ترویج آموزههای فمنیستی در لایههای آشکار و پنهان برنامهها، مباحث کارشناسی، فیلمها و سریالها از طریق رسانههای جمعی عرضه میشود. زنانی که موفقاند چون در نقشهای مردانه موفق ظاهر شدهاند، خانوادههای ایدهآلی که مردان غیرمقتدر و زنان مدیر دارند و زنان تیره بختی که زندگیشان را به مادری و شوهرداری گذراندهاند، نمونههایی از این ارزشگذاریهای رسانهای هستند.
در خاتمه لازم به ذکر است اگر چه انتقادات و اعتراضات جدی به جریانات فمنیستی در کشور وجود دارد اما این امر به معنای انکار مطالبات و مشکلات زنان در کشور نیست. مشکلاتی که ما نیز به عنوان جمعی از فعالان حوزه زنان و نمایندگان سازمان های مردم نهاد، مسئولیت تلاش برای رفع آن را بر عهده داریم عبارتند از: کاهش زمینههای خشونت علیه زنان در خانواده و جامعه؛ اصلاح نگرشها نسبت به جایگاه خانوادگی و اجتماعی زن و اصلاح باورهای عامیانه و تحقیر آمیز؛ تبیین الگوی مطلوب زن مسلمان در عرصههای فردی و اجتماعی؛ افزایش امنیت زنان در محیط کار و محیط اجتماعی به منظور کاهش آسیبپذیری و افزایش کارآمدی اجتماعی زنان. آشنا کردن مردان با جایگاه و مسئولیتهای پدری و همسری؛ افزایش توانمندی زنان برای مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی، حل معضلات قضایی و مشکلات مربوط به آیین دادرسی مرتبط با زنان؛ ارتقاء وضعیت بهداشتی زنان به ویژه در موقعیتهای خاص از جمله بارداری و زایمان، حمایتهای مالی از زنان بدسرپرست و فاقد سرپرست؛ حمایت از زنان سالمند؛ تسهیل شرایط ازدواج با توجه به بالا رفتن سن ازدواج دختران و افزایش میزان تجرد قطعی؛ اصلاح نظام آموزش و پرورش در جهت آموزش نقشهای جنسیتی برای تحکیم خانواده؛ اصلاح ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در جهت تحکیم خانواده.
42