به باور این متخصصان آنچه در شرایط پساترور اهمیت دارد میزان «تابآوری» اجتماعی(2) است. در نتیجه، آنان از شهروندان خواستند با تغییرندادن شیوه و سبک زندگی روزمره، خانهنشین نشدن و ادامۀ زندگی جمعی تروریستها را ناکام سازند.
انسان؛ اجتماعی و ارتباطی
این توصیۀ روانشناختی و ضدّ تروریستیِ کارشناسان، تعارضی با تعریف و ماهیت آدمی نداشت؛ چرا که
- در نظر متألّهان زندگیِ گروهی در جامعه، مفطور اشرف مخلوقات است؛
- حُکمای یونان بهویژه «ارسطو» فیلسوفانه آدمی را موجودی اجتماعی و سیاسی تعریف کرده بودند: انسان به حُکم فیزیک Physis محکوم به زندگی در شهر Polic است (مُعرّبش میشود مدنیٌبالطبع)؛
- قائلان به نظریۀ فرگشت/تکاملِ «چارلز داروین»، آدمی/«میمونِ برهنه» را «گونهای در میان سایر گونهها» میپندارندکه زیست جمعی دارد و بقایش مشروط به حضور دیگری است.
- در قرن بیستم «آبراهام مازلو» بهصورتی تجربی و عینی، با طراحی هرم/ سلسلهمراتب نیازهای انسانی، به «نیازهای اجتماعی» (شامل دوست داشتن/دوست داشته شدن، علاقه و ارتباط) اشاره کرد؛
- روانشناسان تکاملی معتقدند حیوانات هم پس از مواجهه/احساسِ خطر، مایلند گرد هم جمع شوند (حتماً در برنامههای مستند حیات وحش دیدهاید؛ هنگامیکه تهدید حیوانات شکارچی شدید است، گورخرها یا آهوها کنار بِرکه دور هم جمع میشوند).
ویروسِ ضدّ اجتماعی
«کرونا» (چه طبیعی باشد چه بشری/ محصول آزمایشگاههای بیوتروریسم) هم مانند تروریسم جان معدودی را میگیرد و اکثریت را در وحشت فرو میبرد، اما این ویروس علاوه بر جان آدمی، به هستیِ اجتماعی او نیز حملهور میشود.
به بیان دیگر، برخلاف تروریسم که اغلب سببِ تقویت همبستگی، انسجام اجتماعی و همدلی میان شهروندان میشود، کرونا یکی از ابعاد اصلی و نیازهای بنیادینِ آدمیان –مدنیبودن و روابط اجتماعی- را مخدوش میسازد. برای نمونه، حتی نمیتوان برای قربانیانِ کرونا به سوگ نشست و از بازماندگانشان دلجویی کرد؛ چون گردهمایی آدمها احتمال ابتلای آنان به بیماری را افزایش میدهد.
تابآوری در برابر این بیماریِ سریعالانتشار/انتقال درست برعکس شیوۀ تابآوری مقابلِ تروریسم است؛ خانهنشینی و تحمّل تنهایی. اکنون متخصصان دیگر از ما نمیخواهند در برابر کرونا سبک زندگیمان را دگرگون نکنیم، در مجامع عمومی حضور یابیم و به حیاتِ اجتماعی خود مانند گذشته ادامه دهیم، بلکه هشدار میدهند از هم فاصله بگیریم و تنها باشیم (چرا که هر کسی ممکن است ناقل ویروس باشد).
خلاصه، کرونا ضدّ انسانی، افسردهساز و خوفآور است؛ چراکه به سرشتِ مدنیٌبالطبع آدمیان میتازد و آنان را از هم میترساند؛ دست دادن، روبوسی، آغوش، دیدار، با هم بودن، مهمانی، دورهمی، عزا، عروسی و اساساً حضور در عرصۀ عمومی ممنوع.
نباید از یاد بُرد که آسیب و دردناکی «کرونا» در جوامع پریشان/آنومیک بیشتر است؛ چراکه بیتردید گسیختگی، زوالِ پیوندهای اجتماعی و سُستی قواعد رفتاری به خانواده هم سرایت میکند و شیوع کرونا در این شرایط مزید بر علّت شده و اعضای خانواده را تنهاتر و انزواجوتر میسازد.
1-Existential threat
2-Resiliency
3-Abraham Maslow