سالی که با قرنطینه آغاز شد و بزرگترین مشکلمان در بهتزدگی روزهای اولش، چگونگی گذران روزها در خانه و دور از دوستان و همکاران و عزیزانمان بود، در روزهای بعد اما با یکهتازی مرگ ادامه یافت و این فرشته مرگ بود که داس خود را در یک دست و لیستی از بهترینها را در دست دیگر گرفته بود تا روزهای زیادی از این سال سیاه با خبری تلخ آغاز شود و اسامی زیادی روی سنگهای سرد حک شوند و هر روز به سوی آسمان نگاه کنیم و از داغ رفتگان بیبرگشت، آه بکشیم. در پایان این سال اما این ما هستیم که داغهایی دیدیم که گویی نه یک سال، که از ابتدای این سال سوگ، هزاران سال را از سر گذراندیم و حالا خستهتر از قبل به روزها و سالهای پیش رو چشم دوختیم و سعی داریم با حفرههایی که در قلبمان از جای خالی عزیزانمان پدید آمده کنار بیاییم و آنطور که عباس معروفی در «سال بلوا» نوشته: سالهای بعد را به یاد بیاوریم و برای خودمان گریه کنیم... در این سال، قبیله هنرمندان هم تلخترین روزهای تاریخشان را پشت سر گذاشتند و چهرههای بسیاری از رشتههای مختلف هنری چهره در خاک فرو کشیدند و خاطرهسازان بسیاری به خاطرهها پیوستند. از محمدرضا شجریان تا محمدعلی کشاورز و پرویز پورحسینی، از بهمن مفید تا خسرو سینایی و منوچهر طیاب، از کامبوزیا پرتوی تا مسعود مهرابی و اکبر عالمی، یا حتی چهرههای جوانتری مثل ماهچهره خلیلی و علی انصاریان و مهرداد میناوند و دهها نام دیگر، نامهایی بودند که قرار گرفتن کلمه «زندهیاد» کنارشان کاممان را تلخ کرد. حالا در پایان این سال اشک ماییم و رویای فردایی بهتر؛ بهاری که با تغییر سالهای تقویم خورشیدی، از لحظه تحویلش شاید فردایی بهتر را برایمان رقم بزند. به امید پایان کابوس کرونا و روزهای به دور از تحریم که اینگونه فشار زندگی و غم تلخ مرگ سینه هایمان را نفشارد و وزنههایش روی دوشمان سنگینی نکند. پس به این امید میخوانیم: حول حالنا الی احسن الحال این کلیپ ادای احترامی است به عزیزانی که سالها برایمان خاطره ساختند و با هنرشان چشم و گوشمان را نوازش کردند در آخرین پنجشنبه سال اشک.
264 41