تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۵

فضای انتخاباتی دوره سیزدهم با ورود دکتر علی لاریجانی به صحنه رقابت‌های انتخاباتی حال و هوای دیگری یافت و فضای سیاسی کشور جان تازه‌ای به خود گرفت و امیدهای خلق حماسه‌ای نو و حضور حداکثری در پای صندوق‌های رأی را دو چندان کرد.

 هرچند گروهی پس از این رویداد مبارک زانوی غم به بغل گرفتند و بر طبل تخریب کوبیدند، ولی هر روز و هر ساعت که به پیش می‌رویم، درستی انتخاب این حضور آشکارتر می‌شود. به یاد دارم مهندس باهنر در تحلیلی در دوره‌های گذشته، ملاک اثرگذاری نامزد را در عرصه انتخابات، موج آفرینی او می‌دانست و می‌گفت: اگر می‌خواهید ارزیابی درستی از موفقیت نامزدی در عرصه انتخابات داشته باشید، ملاحظه کنید که ثبت نام او چه موج و امواجی در اقیانوس سرد و منجمد سیاسی ایجاد کرده است. آنگاه به‌درستی درخواهید یافت که نامزد پیروز انتخابات کیست.

حقیقتاً امروز که چند روز از ثبت نام دکتر علی لاریجانی می‌گذرد، مشاهده می‌کنیم موج برخاسته همچنان تا ساحل امید موج آفرینی می‌کند. زنده بودن حضور لاریجانی در میدان رقابت‌های ریاست جمهوری را باید از میزان حملات و فحش‌های به او دریافت .
او بدون هر گونه کار تبلیغی و خبرسازی و بدون بهره‌گیری از شبکه عظیم تبلیغاتی مانند صدا و سیما، سایت‌ها و خبرگزاری‌های رنگارنگ از پایان مجلس دهم به کارهای علمی و دانشگاهی و وظایف مشاوره رهبری و پیش برد قرارداد ۲۵ ساله چین پرداخت و فقط در یک ملاقات رسمی حضور یافت و جداً از هرگونه برنامه‌ریزی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری پرهیز می‌کرد و به تعبیر دوستان نزدیکش از ما اصرار و از او انکار بود و فقط کلمه «نه» را از وی می‌شنیدیم و پیش شرط در ملاقات‌های این مدت، عدم بحث و گفت‌وگو درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بود.
این رفتار را مقایسه کنید با کسانی که از چهار سال تا هشت سال قبل سر در سودای ریاست جمهوری داشتند. بی‌رغبتی به این متاع وسوسه انگیز نشان کمال‌خواهی و بی‌اعتنایی به دعوت‌ها و تشویق‌ها است.
امروز به لاریجانی ایراد می‌گیرند که چرا از دولت روحانی حمایت کرده و مانع از استیضاح یا سئوال از رئیس جمهور و یا وزرای دولت یازدهم و دوازدهم شده است.
اگر بخواهیم منصفانه برخورد کنیم باید بگوییم دکتر علی لاریجانی به عنوان مدیری ولایت‌مدار که به‌درستی بر دیدگاه‌های مقام معظم رهبری در خصوص تعامل با دولت و مجلس واقف بود، توانست با حفظ مطالبات مجلس و تنگناهای اجرایی کشور که ناشی از تحریم و کارزار حداکثری در جنگ اقتصادی بود، راه میانه‌ای را برای نجات کشور جستجو کند.
خوب است منتقدین خود قضاوت کنند در طی یک سال عمر مجلس یازدهم، مقام معظم رهبری چندبار به مجلس تذکر و هشدار دادنده‌اند؟ چرا اینگونه تصمیم‌سازی می‌کنند که از ولایت فقیه هزینه کنند؟ خودشان را قهرمان و انقلابی جلوه می‌دهند که ما می‌خواستیم دولت را ساقط کنیم ولی رهبری مانع شدند!!
فهم تنظیم رابطه دولت و مجلس و دستگاه‌های اجرایی کشور کار سختی نبود. اگر چهار عمل اصلی ریاضی را مورد توجه قرار می‌دادند و این مقدار برای کشور و نظام و معیشت مردم هزینه ایجاد نمی‌کردند.
به قول منتقدین، لاریجانی در قامت فیلسوفی خبره به‌راحتی روابط بین قوای مختلف کشور را از سر دلسوزی و از باب تقویت نظام جمهوری اسلامی و کارآمدی نظریه ولایت فقیه در بهره‌وری از قوا و ظرفیت‌های کشور از جایگاه ریاست مجلس، به جای چوب لای چرخ گذاشتن و مانع تراشی‌های بی‌حاصل، به رفع مشکلات خردمندانه کشور اقدام می‌کرد؛ به گونه‌ای که رقبای سیاسی‌اش از تسلط وی بر اداره مجلس و آشنایی به قوانین و نحوه کالبد شناسی مشکلات مدیریتی کشور شگفت زده می‌شدند.

1717