«اینجا شهر وحشت است.» این ۴کلمه، ترجیع‌بند حرف‌های شقایق و شَیما و عذرا و عطیه و هزاران زن دیگر افغانستانی است. چشم‌هایشان از گریه به خون نشسته بود و ترک خانه و تحقیر و آوارگی در تمام رگ‌‎های تنشان ریشه دوانده و پیش رفته بود. زنانی که این روزها، یکباره سیاهی و ناامیدی و ناامنی به تاخت در سرنوشتشان راه باز کرده است و مثل هوا در تمام سلول‌های تنشان جریان دارد. منبع: همشهری آنلاین

264 256