ابراهیم حسن بیگی که به تازگی کتاب «صوفی و چراغ جادو» از او توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ۲۴۸ صفحه با قیمت ۲۵۰۰ تومان وارد بازار نشر شده است با اشاره به اینکه در این کتاب به سمت کارهای افسانهای و فانتزی نرفته به خبرآنلاین گفت: «چراغ جادو در این کتاب با چراغ جادو علاءالدین متفاوت است در حقیقت چراغ جادو همان انگیزه و اراده برای بدست آوردن آرزوهاست. در این مجموعه چراغ در دست بچههایی قرار میگیرد که آرزوهای متعدد و فراوانی دارند اما راه رسیدن به آن آرزوها را نمیدانند و به کمک بچه غولی که در این چراغ است تلاش میکنند به آرزوهایشان برسند در حقیقت دغدغههای نوجوانان برای رسیدن به آرزوهایشان، محور اصلی ماجراهای این کتاب است.»
وی ادامه داد: «این کتاب باعث تقویت توانمندیهای درونی کودکان میشود چرا که آنها دوست دارند با در دست گرفتن چراغ و دست کشیدن به آن مانند چراغ جادوی علاءالدین به راحتی به آرزوهایشان برسند اما بچه غول چراغ این کار را برای آنها انجام نمیدهد و تنها به آنها یاد میدهد که چگونه به آرزوهایشان برسند.»
وی با بیان اینکه این کتاب قرار است به صورت مجموعه منتشر شود، افزود: «در حال حاضر مشغول نگارش جلد دوم آن با عنوان «امیرحسین و چراغ جادو» هستم که در آن چراغ جادو در دست پسربچهای تهرانی قرار میگیرد. این کتاب هم مانند جلد اول از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر میشود.»
بنابراین گزارش، در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«اسم آخرین اسبم قرقی بود؛ اسبی کاملاً سیاه و از نژاد آخال تکه. با آن هم توی مسابقه سرعت، مقام میآوردم، هم [در] مسابقه مسافت که دو هزار متر بود. هرگز از نفس نمیافتاد. وقتی پشتش مینشستم، برای باز شدن در باکس بیتابی میکرد. سُم بر زمین میکوبید و گردنش را بالا و پایین میکرد. بیشتر از من عاشق مسابقه و برنده شدن بود. غیرت و تعصب عجیبی داشت. خیلیها روی قرقی شرطبندی میکردند. سنش آنقدر کم بود که اگر زنده میماند میتوانست در چندین مسابقه دیگر هم شرکت کند.»
حسن بیگی در ادامه گفتوگو با خبرآنلاین، درباره سختیهای خلق اثر در حوزه کودک و نوجوان نیز اینگونه توضیح داد: «از آنجایی که هم در حوزه کودک و نوجوان و هم در حوزه بزرگسال آثاری را نوشتهام با هر دو حوزه آشنایی دارم و میتوانم بگویم کار در حوزه کودک و نوجوان دارای حساسیتهای بسیاری است. در این حوزه باید با احتیاط وارد شد و آثاری را خلق و منتشر کرد که نیاز مخاطبی را که در حال رشد است، تامین کند. ممکن است کار نوشتن یک کتاب در این حوزه یک روزه تمام شود اما حساسیت آن بیشتر از سایر حوزههای ادبیات است و من شخصا هنگام نوشتن در این حوزه گرفتار وسواس میشوم.»
وی در پاسخ به این سوال که چه کتابی را برای مطالعه قشر کودک و نوجوان توصیه میکند، گفت: «معمولا این خانوادهها هستند که برای کودکانشان کتاب انتخاب میکنند از این رو توصیه من این است که کتابهایی انتخاب و خریداری شود که علاوه بر مفید بودن کمتر دارای جنبه تخریبی باشد هرچند که در کشور ما به دلیل نظارتهایی که قبل از چاپ برای کتابها وجود دارد کمتر شاهد انتشار کتابهایی با محتوای تخریبی هستیم اما مدتی است که در بخش نوجوان کتابهای ژانر وحشت و فانتزی رواج یافته و به اعتقاد من این کتابها نوجوانان را از حقیقت و واقعیت دور میکند از طرف دیگر روانشناسان نیز نسبت به عرضه این نوع کتابها ابراز نگرانی کردهاند برای همین باید با دقت و احتیاط بیشتری در انتخاب کتاب عمل کرد.»
حسن بیگی در بخش دیگر این گفتوگو به سایر آثار داستانیاش پرداخت و با اشاره به اینکه رمان «قدیس» را به پایان رسانده و برای چاپ در اختیار نشر نیستان قرار داده است، گفت: «در این کتاب نگاهی اجمالی به زندگی حضرت علی (ع) شده و تکیه رمان بر حوادث و وقایع ۵ ساله حکومت آن حضرت است. قدیس در شرایط امروز و در زمان حال رخ میدهد، اما در طول داستان دائماً در حال رفت و آمد به گذشته و حال است. این داستان را نباید صرفاً داستانی تاریخی بدانیم، بلکه حوادث موجود در آن همانند پازلی است که وقتی در کنار هم چیده میشود، ساختار کلی رمان را شکل میدهد. آنچه در واقع برای نگارش این رمان برای من مهم بوده رفتار و شخصیت امام علی (ع) بوده است که بسیار برای من حائز اهمیت است.»
بنابراین گزارش «بازنمایی نقش مردم در حکومت اسلامی، میزان احترام حضرت علی (ع) به تصمیم مردم و ارجحیت دادن خواست آنها بر موضوع دیگری، بحث آزادی بیان و نمود آن در سیره حکومتی حضرت با اشاره به حوادث صفین و نیز نوع مواجهه ایشان با خوارج» مهمترین موضوعات و درسهایی از زندگی امیرالمومنین (ع) است که در این داستان بازنمایی شده و در قالب وقایعی مرتبط با امروز به مخاطب ارایه میشود.
وی که آخرین کتاب رضاامیرخانی با عنوان «جانستان کابلستان» را اخیرا مطالعه کرده، درباره این کتاب نیز به خبرنگار ما گفت: «اثر خوبی بود هرچند که من نظرات خود را درباره آن شخصا به نویسنده گفتهام. رضا امیرخانی نویسنده توانمندی به خصوص در حوزه سفرنامه نویسی است؛ وی در این نوع آثار، عکس یادگاری نمیگیرد و به تجزیه و تحلیل اتفاقات و رویدادها میپردازد هرچند که معتقدم اگر وی با برنامه ریزی به این سفر رفته بود حاصل کارش بهتر از این میشد کما اینکه این کتاب در حوزه سفرنامه کتاب درخور توجهی است.»
۲۹۱/۶۰