حیدر بوذرجمهر:
رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر مانورهای دفاعی جدیدی ترتیب داده است. مانورهایی که به ادعای مقامات این رژیم برای آمادهسازی جامعه اسرائیل در قبال هر گونه حمله احتمالی تنظیم شده است. این مانورها در کنار اظهارات هشدارآمیز مقامهای سابق امنیتی و نظامی اسرائیلی این پرسش را مطرح کرده که آیا جنگی در راه است که از یک سو اسرائیلیهای مانورهای نظامی انجام میدهند و از سوی دیگر نسبت به بروز هر گونه تنش نظامی هشدار میدهند؟ گفتگوی خبرآنلاین با دکتر محمد عباس، کارشناس مسائل استراتژیک امنیتی و نظامی درباره مانورهای نظامی اخیر اسرائیل، موسوم به "نقطه تحول پنج" و تهدیدات اسرائیل علیه سوریه و دخالت در حوادث اخیر این کشور.
مانورهای نظامی اخیر اسرائیل که این رژیم از سر گرفته و آن را "نقطه تحول پنج" نامیده، چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا گمان میکنید که این مانورها انعکاسی بر رژیم صهیونیستی، لبنان و سوریه داشته باشد؟
اسرائیلیها میدانند که اگر بنا باشد جنگی در بگیرد تمامی مناطق اسرائیل حتی تا ایلات درگیر جنگ خواهد شد. یعنی موشکهایی که علیه آنها به کار خواهد رفت قادرند تمامی مساحت اسرائیل و هر جایی که در این بازی بگنجد را نشانه بروند. در جنگ ژوئن به یاد داری که سید حسن نصر الله از روز اول قواعد بازی را تعیین کرد، یعنی گفت اگر پایتخت ما را بزنید ما هم پایتخت شما تلاویو را میزنیم اگر مواضع ما را بزنید ما هم مواضع شما را میزنیم اکنون معادله نیز همان معادلهای است که حزب الله تعیین کرده است. تمامی شهرهای اسرائیل در تیررس است و اگر بخواهند به سراغ سوریه هم بروند همین معادله از آن جبهه اعمال خواهد شد. این معادله بسیاری سختی برای اسرائیلیها خواهد بود چرا که آن را در سال 2006 یک بار امتحان کردند و همان طور که رئیس ستاد ارتش اسرائیل گفت کل اهداف آنها تنها 10 هدف در سوریه و لبنان را شامل میشود در حالی که صدها هدف اسرائیلی برای سوریه و لبنان وجود دارد. از این رو دریافتهاند که هیچ نقطهای در اسرائیل باقی نخواهد ماند که ایمن بماند. همگی مواضع، شهرها، روستاها، پایگاههای نظامی همگی در تیررس هستند و مورد حمله قرار خواهند گرفت.
آیا شاهدی برای این ادعا وجود دارد؟
این حرف بر اساس آخرین مطالعات خود اسرائیلیها است. مطالعات آنها میگوید که اسرائیل در صورت بروز جنگ چه با سوریه چه با لبنان در برابر یک فاجعه حقیقی قرار خواهد گرفت. در این حالت انتظار میرود تمامی حملات دقیق باشند و هیچ کدام به خطا نروند، مثلا دریافتهاند که برای پایگاههای اساسی نهایت دقت به کار خواهد رفت و تمامی حفاریهای نفتی و پایگاههای گاز اسرائیل میتوانند هدف قرار بگیرند. این نشان میدهد که دقت موشکهای مقاومت از جمله سوریه تا چه اندازه بالا است. از این رو خوب میدانند که اگر بخواهند با آتش بازی کنند و جنگی براه بیندازند و گمان کنند که از تحولات داخلی سوریه و لبنان میتوانند بهرهبرداری کنند، متحمل چه خسارت سنگینی خواهند شد.
آیا حجم خسارتهایشان میتواند بدتر از جنگ 2006 شود؟
بیشک، این بار حجم خسارتهایشان قطعا بسیار سنگینتر از جنگ 2006 خواهد بود. در صورت هر گونه جنگ احتمالی اسرائیلیها ناچارند به یک شکست بزرگ و عظیم تن دهند.
آیا جامعه اسرائیل خود آمادگی ورود به چنین جنگی دارد؟ به خصوص این که هشدار به انجام هر گونه حمله نظامی توسط اسرائیل روز به روز افزایش مییابد و انتقادها علیه دولت تندروی نتانیاهو سیر صعودی به خود گرفته است؟
آموزش نیروهای نظامی یک بحث است، آمادگی جامعه اسرائیل برای پذیرش چنین جنگی بحثی دیگر. ما شاهد نوعی تغییر رویکرد در جبهه نظامی اسرائیل هستیم. اسرائیلیهایی که زمانی دائما میگفتند در زمین دیگران میجنگیم و تهییج عمق مدنی را به جای خاک خود به کشورهای دیگر منتقل میکردند اکنون میگویند هیچ عمق مدنی در جایی دیگر وجود ندارد و جنگ در عمق اسرائیل در خواهد گرفت...
آیا جامعه اسرائیل توان تحمل چنین جنگی را دارد؟
آنها یک بار تلاش کردند در سال 2006 تجربه مشابهی را بیازمایند و این بار قطعا این تجربه بسیار سنگینتر و سختتر از آن جنگ خواهد بود. به ویژه این که در هر جنگ احتمالی این بار سوریه نیز مشارکت خواهد داشت و این فاجعه و عمق آن را برای اسرائیلیها به شدت افزایش خواهد داد.
نظرتان درباره اظهارات باراک و مسئولان صهیونیستی درباره سرنگونی نظام سوریه چیست؟
من فقط به دو نکته اشاره میکنم، باراک وقتی چین اظهاراتی را بر زبان میراند خودش خوب میداند که چنین اظهاراتی به هیچ وجه امیدبخش نیست و اتفاق خاصی برای سوریه نخواهد افتاد. او نمیتواند بگوید که نظام سوریه ظرف چند ماه یا یک سال سقوط میکند، به اعتقاد من باراک به عنوان یک نظامی خود خوب میداند که این نظام سرنگون نخواهد شد چرا که هم در داخل و هم در خارج معاملههایی انجام داده است. مساله خارجی چیزی است که خود جامعه سوری از آن بهره بسیاری میبرد. سوریه، عراق بعد از هامبفلیکس نیست این را اسرائیلیها خوب میدانند. به مجرد این که طرف اسرائیلی به این موضوع اعتراف کند بدان معنا است که میخواهد از فشارهای امریکا استفاده کند، فشارهایی که سوریه را وادار به یک گفتگوی صلح کامل در منطقه سازد، یعنی همان چیزی که اسرائیل مدتها به دنبال آن است. اسرائیل خوب میداند که منطقه شاهد چه تغییری است و میخواهد از همه این تحولات به ویژه در سوریه نهایت استفاده را ببرد. آنها میخواهند فشارهای بینالمللی به سوریه چند برابر شود، حتی لیبرمن از اروپاییها خواسته که سفرایشان را از سوریه فرا بخوانند، این خود نشان میدهد چه تلاشی از سوی اسرائیل برای سوار شدن بر این موج وجود دارد و برای همین هم تلاش بسیاری میکند که به انحای مختلف به این فشارها بیفزاید.
چه دلیلی وجود دارد که ثابت میکند اسرائیل به دنبال افزایش فشارها به سوریه است؟
خود اسرائیلیها در یکی از مطالعاتشان که اخیرا در مطبوعات اسرائیلی منتشر شده تاکید کردهاند که بهترین حالت برای آنها این است که فشارهای داخلی سوریه دائما افزایش یابد. از این رو شاهدیم که به موازات آن صحبت از حمایت از اپوزسیون میکنند و خواستار تشدید مرحله بحرانزای فعلی در سوریه هستند...
این چه معنایی میدهد؟
این بدان معنا است که فردی مثل عبدالحلیم خدام که سالها معاون رئیس جمهوری سوریه بود خواستار مداخله نظامی ناتو میشود بدون این که عواقب آن را فکر کند و از خود یک بار بپرسد بر چه اساسی چنین چیزی را طلب میکند. کسی نیست به او بگوید تو چه میهندوستی هستی که چنین خواسته نسنجیدهای را طلب میکنی. تحلیلگران اسرائیلی در شبکههای تلویزیونی خود میگویند که خود زمینههای سیاسی لازم برای ایراد چنین اظهار نظری توسط خدام را مهیا کردهاند. بسیاری از مخالفان که اتفاقا بیشتر در داخل سوریه هستند تا در خارج مانعی ندارند که وارد چنین بازی شوند. ما تجربه چنین بازی را در لبنان داشتهایم، امریکاییها حرفی میزدند و داخلیهای ما در لبنان آن را پیگیری میکردند حالا این معرکه به سوریه منتقل شده است. بسیاری معتقدند که دیگر دوران این بده بستانهای سیاسی پایان یافته و مزدوران خیلی زود مشتشان باز میشود.
نظر شما درباره همدردی اسرائیل با مخالفان سوریه و آنچه در داخل سوریه میگذرد، چیست؟ برخی میگویند که نظام سوریه هم جنایتهای بسیاری را در حق ملتش مرتکب شده است؟
اسرائیل از سر تا پا دستش به خون آلوده است. مسلم است که بخواهد از شرف و قضایای انسانی و کرامت که خود برای زیر پا گذاشتن آنها هزاران نفر را در غزه و همین دوره اخیر در لبنان و فلسطین و دیگر جاها به کشتن داد، صحبت کند. اسرائیل دیگر نمیتواند در این زمینه اظهار نظر کند. اگر کسی آن هم در قامت وزیر دفاع اسرائیل بخواهد در این زمینه صحبت کند هیچ کس نمیتواند حرفشان را باور کند. به اعتقاد من هیچ کس به اسرائیل در این بازی توجهی ندارد و به آنها همان طور که ملتم میگویند میگویم: این لباس مندرس را برای کسی دیگر بدوزید.26249