حال که طالبان بعد از ۲۰ سال نبرد سرانجام توانست بار دیگر قدرت را در افغانستان به چنگ آورد یکی از مهمترین مسائلی که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده، ترس از تبدیل شدن این کشور به بهشتی امن برای داعش است. واقعیت این است که داعش از خلال خروج آمریکا از افغانستان، سقوط دولت پیشین این کشور و پاشیده شدن شیرازه امور و هرجومرجهای ناشی از آن سود زیادی برد. باز شدن درب زندانها در جریان پیشرویهای طالبان و درنتیجه رها شدن هزاران نفر از عناصر داعش، سوءاستفاده این گروه از خلأهای امنیتی ایجاد شده برای تدارک حملات خونین در مناطق مختلف افغانستان و همچنین بهرهبرداری از پتانسیلهایی مانند فقر فزاینده مردم و همچنین نارضایتی برخی از عناصر طالبان - از نحوه پیادهسازی اسلام و یا محروم شدنشان از آنچه سهم خود از پیروزی میدانستند- برای جذب نیرو ازجمله فرصتهایی بود که داعش در جریان قدرتیابی مجدد طالبان به دست آورد؛ اما با تمام این احوال، به نظر میرسد که این گروه نباید چندان به منافع کوتاه مدتی که به دست آورده است دلخوش کند چراکه بهزودی با مشکلات بزرگی روبرو خواهد شد.
طالبان فعلاً بسیار به خود مشغول و همچنان درگیر نابسامانیهای ناشی از دستبهدست شدن قدرت است. بهمحض اینکه بینظمیهای حاصل از تغییر ناگهانی سیستم سیاسی و همچنین فشارهای اقتصادی منبعث از تحریمهای بینالمللی کمی فروکش کند، این گروه به تلاش برای تحقق اولویتهای خود خواهد پرداخت. یکی از مهمترین اولویتهای امارت اسلامی، نابودی داعش خواهد بود. گفتمان طالبان در طی تاریخ، خود را در تقابل با یک «غیر» تعریف کرده است. زمانی شوروی، زمان دیگر آمریکا و دولت ملی غیرهایی بودند که طالبان هویت و همچنین نقشه راه خود را از خلال دشمنی با آنها ترسیم میکرد. حال که تمام گفتمانهای رقیب شکست خورده و از میدان به در شدهاند طالبان نیاز به بازتعریف خود در چهارچوب یک روابط خصمانه جدید دارد و به نظر میرسد داعش برای رسیدن به این هدف سوژه مناسبی باشد. گرچه داعش و طالبان هر دو گروههای جهادی بنیادگرا هستند اما بنیانهای فکری، اهداف، استراتژی و تاکتیکهای متفاوتی دارند، درست به همین دلیل است که طالبان نیروهای داعش را جاهل و رفتارهای وحشیانه آنها را غیرقابلتحمل و داعش هم طالبان را به دلیل توافق با آمریکا مرتد میداند.
علاوه بر این دولت جدید افغانستان اینک در پی تأمین امنیت و آرامش در این کشور است، درحالیکه داعشیها با استفاده از مشکلات امنیتی موجود، مدام به تدارک عملیات گوناگون و ایجاد رعب و وحشت در افغانستان مشغولاند. طالبان اینک بهعنوان زمامدارانی که به دنبال کسب مشروعیت داخلی و خارجی هستند هیچ علاقه ندارند که هرروز در گوشهای از مملکت تحت اداره آنها بمبی منفجر شود بخصوص که ممکن است برخی از این کشتارها در مناطق شیعهنشین به پای خودشان هم نوشته و باعث بدنامیشان شود.
دولت جدید افغانستان خود بهخوبی میداند که ناامنی و جنگ از مهمترین دلایلی بود که بسیاری از مردم این کشور را به ستوه آورد و آنها را به بازگشت طالبان و پایان منازعه ترغیب کرد. حال که آنها قدرت را در دست دارند اجازه نخواهند داد این سناریو تکرار و گروهی با امارت اسلامی چنان کنند که خودشان با دولت پیشین کردند. دولت فعلی افغانستان تلاش خواهد کرد تا با مقابله جدی با داعش و محدود و یا نابود کردن «ولایت خراسان» چهرهای قهرمانانه و پذیرشی داخلی و خارجی برای خود مهیا کند.
فارغ از همه اینها سردمداران امارت اسلامی واقفاند که افزایش قدرت ولایت خراسان و تبدیلشدن آن به کابوس کشورهای همسایه و جهان میتواند زمینه را برای مداخلات خارجی فراهم و بار دیگر پای بیگانگان را به این کشور باز کند. اینک طالبان تجربه بیست سال قبل که آمریکا به بهانه نابودی القاعده به افغانستان حمله کرد را با خود دارد و اجازه نخواهد داد این بار داعش راه را برای ورود و تهاجم سایر کشورها به افغانستان مهیا کند.
بنابراین، با توجه به اینکه طالبان دلایل بسیار زیادی برای جنگ با ولایت خراسان و نابودی آن دارد، بعید است که این گروه در سایه دولت جدید افغانستان بتواند روی آرامش ببیند و چنین به نظر میرسد که با تثبیت پایههای حکومت جدید و رفع برخی مشکلات ناشی از تغییر نظام سیاسی در افغانستان، داعش باید خود را آماده جنگی تمامعیار کند.
۳۱۰۳۱۱