راضی کردن محمدرضا شریفینیا برای گفتوگو درباره فیلم «سلطان» کار سختی بود. مرد همهکاره سینما ایران میگوید ورودش به این پروژه صرفاً برای کمک به مجید توکلی و ماندگار کردن تصویر یک اسطوره بوده و حالا میخواهند این ذهینت ایجاد شود که روبهروی این اسطوره قرار گرفته است.
آقای شریفینیا وقتی طرف مقابل حرفهایش را زده و موضعش را اعلام کره حق مخاطب این است که ماجرا را از نقطهنظر شما هم بشنود. تعبیر ما این است که سکوت شما بیشتر از حرفهایتان میتواند به این سوءتفاهمها دامن بزند.
بحث من سر این است که تمام اخباری که به آقای پروین انتقال داده شده و از طرف خانواده پروین بیان شده و شما بهعنوان موضع طرف مقابل از آن یاد میکنید بر پایه یکسری خبری دروغ شکل گرفته است. اصلاً هیچ صحبتی از فروش فیلم در کار نبوده که تازه بخواهیم رقمی هم برای آن متصور باشیم.
اگر خانواده پروین از این قضیه مطلع باشند خیلی از حرفهایشان خودبهخود منتفی است و نیازی به پاسخگویی وجود ندارد. در واقع آنها هم تقصیری ندارند، تقصیر متوجه اطرافیانی است که این ذهنیت غلط را برای آنها ایجاد کردهاند که فیلم به قیمت 100 میلیون تومان به رسانههای تصویری فروخته شده، در حالی که اصلاً صحبتی از فروش در میان نیست. این موسسه فیلم را به صورت امانی در اختیار گرفته و پخش میکند. بعد هم از میزان فروش فیلم سهم صاحب اثر میپردازد. وقتی فیلم هنوز پخش نشده و میزان فروش آن مشخص نیست چطور نیست چطور میتوان از عدد و رقم حرف زد؟
بله، ما صحت و سقم این موضوع رادر گفتوگو با مدیران این مؤسسه هم جویا شده و منعکس میکنیم. اگر سکوت شما را جایز نمیدانیم دقیقاً به خاطر شفاف شدن همین نکات است. چه اشکالی دارد که چند نکته گنگ این ماجرا را مثل همین قضیه روشن کنید؟
مثلاً چه نکاتی؟
مثلاً اینکه خانواده پروین مدعی شدهاند در ابتدای کار حرفی از ساخت فیلم در میان نبوده و فقط قرار بوده یک مصاحبه نوروزی صورت بگیرد.
به نظرم این موضوع سادهتر از آن است که نیاز به توضیح من داشته باشد. دوربین ما در چند مقطع مختلف و در لوکیشنهای گوناگون همراه آقای پروین بوده است. مگر ممکن است که آنها متوجه نشده باشند چه اتفاقی دارد میافتد؟ یعنی فکر کردهاند این همه رفتوآمد طول سهسال صرفاً برای مصاحبه نوروزی است؟! اصلاً زمانی که من وارد کار شدم مصاحبه شب عید تمام شده بود و ما به روشنی قضیه ساخت یک فیلم مستند را مطرح کردیم.
اصلاً ورود شما به این کار چگونه شکل گرفت؟
مجید توکلی بهعنوان کارگردان و گروهش کار را شروع کرده و تا یک جایی هم پیش رفته بودند. یک روز آقای توکلی از ساختن این فیلم برایم گفتند و مشکلات مالی که برایشان پیش آمده. در اصل نیاز به حمایت مالی پیدا کردند. من هم وارد کار شم تا بتوانیم فیلم را به سرانجام برسانیم و تصویری از یک اسطوره ورزشی به یادگار بگذاریم.
با ورود شما تغییری در شکل کار ایجاد شده یا براساس آنچه از قبل تعیین شده بود پیش رفت؟
طرح کار مشخص بود و تا یک جایی هم پیش رفته بود. من هم از جایی وارد ماجرا شدم ایدههای خودم را به کار اضافه کردم و سعی کردم تجربههایم را در اختیار کارگردان بگذارم.
از ابتدا به فروش فیلم و چگونگی پخش آن فکر کرده بودید؟
هرگز. اصلاً به این موضوع فکر نکردم. آن موقع فقط قصدم این بود که ساخت فیلم را به سرانجام برسانیم. وقتی فیلم آماده شد در جلسه خصوص به همراه مجید توکلی به منزل ایشان رفتیم تا قبل از اینکه فیلم را جایی نمایش دهیم، خود آقای پروین و خانواده ایشان فیلم را ببینند. فیلم به نمایش درآمد و مورد توجه آقای پروین و خانوادهشان قرارگرفت. بعد هم در جشنواره بینالمللی فیلمهای مستند حضور خانه سینما و خانه هنرمندان که همه نمایشها با استقبال چشمگیر مردم روبهرو شد.
تازه بعد از آن ما فکر کردیم چه کار میتوانیم بکنیم که مردم هم فیلم را ببینند. تلویزیون که این فیلمها را برای پخش نمیگیرد و رسانههای تصویری هم برای خرید آنها هزینه نمیکنند.
البته من میخواهم این جا بگویم که وقتی «سلطان» عنوان بهترین فیلم مستند را در جشنواره کسب کرد، به هدف خودمان رسیدیم. سودمان را کردیم. هدف ما دیده شدن و برتر شدن فیلم بود که خوشبختانه این اتفاق هم افتاد.
شاید تصور خانواده پروین این بوده که فیلم برای همان جمع محدود ساخته شده و قرار نیست مخاطب عام آن را ببیند؟
نه، این مشخص بود که ما فیلم را میسازیم تا بعداً مردم هم آن را ببینند. ما که فیلم را فقط برای نشان دادن به خانواده پروین نساخته بودیم. اگر این طور بود لابد باید هزینههای فیلم و دستمزد ما را میدادند که برایشان فیلم خانوادگی ساختهایم!
چقدر برای ساخت این فیلم هزینه کردید؟
الان رقم دقیقش را دراختیار ندارم، اما به هر حال هزینه یک گروه که تقریبا از ابتدا تا انتها، چهار سال روی این پروژه کار میکردند، هزینه اجاره دوربینها و اجاره باکس تدوین، رقم کمی نیست. ما حدود 40 لوکیشن عوض کردیم و برای ساخت این فیلم 50 دقیقهای بیش از 100 ساعت راش گرفتیم.
فکر میکنید این فیلم در صورت پخش شدن در فروشگاه اصلاً میتواند سوددهی مالی داشته باشد؟
بعید میدانم. قصد ما از پخش این فیلم صرفاً دیدن شدن آن است، و گرنه کدام فیلم مستندی در طول این سالها فروش خوبی کرده و به صاحبش سود رسانده که این دومی باشد؟ مطمئن باشید اگر ساختن مستند از زندگی چهرههای سرشناس درآمد داشت، اهالی سینما مثل بختک میافتادند روی آن و رهایش نمیکردند.
شاید محبوبیت علی پروین بتواند این فیلم را به فیلم استثنا تبدیل کند.
پس چرا در مورد «فوتبالیستها» این اتفاق نیفتاد؟ آن فیلم که علاوه بر پروین چند چهره دیگر هم داشت. تازه «فوتبالیستها» فیلم داستانی هم بود. همین اتفاق در مورد عابدزاده هم رخ داد و چهره او در سینما باعث فروش نشد. سینما قواعد خودش را دارد. ظاهراً آدمهایی که توی فوتبال هستند خوب ضرب وتقسیم میکنند، اما در سینما این خبرها نیست.
و اگر این اتفاق بیفتد، حاضرید سهمی از سود را به خانواده پروین اختصاص بدهید؟
صددرصد. اصلاً من همین را اعلام کردهام که خانواده پروین میتوانند روی تمام قراردادهای و روال پخش این فیلم نظارت کامل داشته باشند. معتقدم اگر فیلم هزینههای خود را برگرداند و به سوددهی رسید تمام درآمد آن باید به خانواده پروین تعلق بگیرد. بهخصوص که میبینم آقای پروین کمکهای زیادی به خانوادههای مستحق و نیازمند میکنند. اصلاً میتوانیم کل سود حاصل شده از فیلم را اختصاص بدهیم به امور خیریهای که تحتنظر آقای پروین صورت میگیرد.
اما صحبتهای دختر آقای پروین مبنی بر این است که شما با فروش این فیلم به سود مالی کلانی میرسید
من همه توضیحات را دادم فقط این را بدانید که ما در سه فیلم «اخراجیها» به سوددهی مالی خوبی رسیدیم و خدا را شکر میکنم به سوددهی فیلم سلطان (اگر سودی داشته باشد) نیازی نداریم.
و سئوال آخر؛ از حاصل این کار و آنچه تحت عنوان «فیلم مستند سلطان» پیش روی شماست راضی هستید؟
از خود فیلم از دیدگاه سینمایی راضیام. در این اثر از پنج بعد مختلف روی شخصیت و زندگی علی پروین کار شده. تصورم است است که این فیلم ارج و قرب آقای پروین را در اجتماع بیشتر و وسیعتر کرده است، اما از حواشی به وجود آمده نمیتوانم راضی باشم.
دیدگاه من در ابتدای کار چیز دیگری بود و آنچه امروز شاهد آن هستیم چیز دیگری است. این اتفاقات باعث شد در تصمیم خودم برای ساخت یک مجموعه از این فیلمها تجدید نظر کنم. البته همانطور که گفتم اینها حاصل سوءتفاهمهایی است که اطرافیان ایجاد کرده و ماجرا را به شکل دیگری جلوه دادهاند.
دوستان ورزشی ما باید به این دیدگاه برسند که اگر یک گروه سینمایی برای ساخت اینگونه فیلمها پیش قدم میشوند هدفشان صرفاً به یادگار گذاشتن تصویری ازچهره آنهاست، وگرنه این کارها برای کسی سود مالی ندارد. آقای پروین در مصاحبه خودشان اشاره خوبی کردهاند که حیف است از ناصر حجازی یک فیلم خوب به یادگار نماند. خب، فیلم «سلطان» برای این ساخته شد که فردا مجبور نباشیم خدایی نکرده (انشاءالله صدسال عمر کنند) همین حسرت را در مورد ایشان هم تکرار کنیم.
58301