تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۵۷

محمدرضا مهاجر

نمازش را که سلام  داد، شروع کرد به گفتن تسبیحات حضرت زهرا.

به جای تسبیح با انگشتهایش شمرد. پسرخردسالش نگاهی به انگشتهای پدر انداخت و خیلی زود چشمانش را به سمت صورت او سر داد. نگاه به انگشت ها و لبهای پدر چند بار تکرارشد.

ذکر تسبیحات که تمام شد، روبروی زانوهای پدر نشست:" بابا ! شما هنوز نمیدونی چند تا انگشت داری؟!"

1717

منبع: بدون منبع