لندن در التهابی که ابتدا نافرمانی مدنی بود و اندک اندک دغدغه ای سیاسی شد می سوزد.

از تاتنهام و بریکستون تا هاکنی، کرایدون تا لوئیشام،بتنال گرین و وولویچ و بارکینگ همه در آتش ناآرامی مدنی می سوزد. ناآرامی که در ششم آگوست از تاتنهام در شمال بریتانیا و به دنبال کشته شدن یک تن در درگیری با پلیس آغاز شد به سایر قسمت های بریتانیا هم سرایت کرده و البته مناطق تحت تاثیر قرار گرفته هم الزاما فقیز نشین نیستند. درست چند صد متر آنطرف تر از یکی از گران ترین محله های بین المللی به نام Primrose Hill در هشتمین روز از ماه آگوست میان نیروهای پلیس و جوانان درگیری رخ داد.


دیوید کامرون مسافرت تابستانی خود را نیمه کاره رها کرد و به کشور بازگشت. وی صبح روز نهم هم نشست فوری کابینه را برگزار کرد و البته شهردار لندن هم بلافاصله مرخصی را نیمه کاره رها کرد و رفت. از هم اکنون انتقادهایی بر کامرون و اقای شهردار وارد است که چرا زودتر از این به انگلیس در حال فوران بازنگشتند. البته مشکل تنها در درگیری های اخیر نیست بلکه بحث های اقتصادی پیرامون مقبولیت یورو هم مطرح است . در این میان نیک کلگ معاون نخست وزیر به سرعت خود را به لندن رساند و از خیابان های اصلی که در این ناآرامی ها آسیب دیده بودند هم بازدید کرد. البته سیاستمداران خوش شانس بودند چرا که بخش اعظمی از خشم عمومی نصیب نیروهای پلیس محلی شد. اعتراض های امروز ریشه داشته در ناآرامی هایی است که در لندن در بهار رخ داد و البته همان زمان نیز انتقادها بر این بود که نیروهای امنیتی به گونه ای با معترضان برخورد می کنند که تنها و تنها مانع از گسترده تر شدن ناآرامی شوند و چندان به جواب دادن به مطالبه های معترضان کاری ندارند.


شاید سخن گفتن از شورش مردمانی فقیر که به سختی روزگار در لندن سپری می کردند و حالا منازل محقر خود را در آتش سوزی ها از دست دادند چندان سیاسی به نظر نرسد اما روزهایی که از راه می رسند می توانند خالق چالشی جدی برای طبقه سیاسی انگلیس باشند.


اما نکته های سیاسی این داستان در کجاست:
نخست انکه انتظار نداشته باشید که دیوید کامرون کار خاص و فاحشی در این بازه زمانی انجام دهد. نرمشی که وی در نخستین روزهای اغاز این ناآرامی از خود نشان داد در حقیقت به هیچ وجه کامرون واقعی نبود. شم سیاسی وی به اندازه قوی است که متوجه باشد اوضاع به اندازه ای ملتهب است که افکار عمومی توانایی تحمل حرکت های خشونت آمیز از سوی دولت را ندارد. جمعیت اکثریتی در انگلیس در سکوت نشسته اند و منتظرند تا رفتارهای نخست وزیر خود را بسنجند. کامرون تلاش خود را برای در دست گرفتن کنترل اوضاع به کار گرفته و در مرحله ابتدایی این حرکات را غیرقابل قبول خواند. در دراز مدت هم وی با برخی اصلاحات در حوزه نیروهای امنیتی و پلیس عزم خود را برای پاسخ دادن به مطالبه مردم نشان خواهد داد.


دوم انکه از این پس بحث ترکیب نیروهای امنیتی و پلیس در انگلیس نیز حرف سیاسی در انگلیس به حساب خواهد امد. از هم اکنون می توان نتجیه نظرسنجی های عمومی را پیش بینی کرد که نزدیک انتخابات انجام می گیرد و بی شک دال بر این است که جرم و جنایت بیش از اموزش عمومی برای رای دهندگان اهمیت خواهد داشت. بنابراین باید منتظر عکس العمل های بیشتر از سوی سیاستمدارن در خصوص مسائل امنیتی از این پس باشیم. اگر تا دیروز تحقیق در خصوص عملکرد نیروهای امنیتی در بریتانیا ماجرایی حاشیه ای بود از این پس در متن قرار خواهد گرفت.


آخرین مورد هم این است که آیا می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که این اعتراض ها تنها جرم و جنایت را شامل نمی شود بلکه در حقیقت مقدمه ای برای اصلاحات بیشتر اجتماعی است. برخی ادعا می کنند که شورش های لس آنجلس در سال 1992 به اصلاحات اجتماعی که چهار سال پس از این تاریخ رخ داد کمک شایانی کرد. یا ناآرامی هایی که در سال 2005 میلادی در فرانسه رخ داد به پیروزی نیکولا سارکوزی در انتخابات 2007 منتهی شد.


تبعات این ناآرامی ها شاید امروز موجبات دغدغه نخست وزیر را فراهم نکند اما همگان می دانند که وی باید برای عدم گسترده تر شدن این ناآرامی ها کاری بکند.
اکونومیست 9 آگوست/ ترجمه : سارا معصومی
5151

منبع: اکونومیست