به گزارش خبرآنلاین، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در این جلسه که روز پنجشنبه هفته گذشته(13 مردادماه) برگزار شد، با اشاره به روند شکلگیری گروه 8+7، از لزوم توجه به جایگاه روحانیت و مرجعیت و فرمایشات مقام معظم رهبری سخن گفت و درباره نحوه انتخاب نامزدها، توصیههای مهمی را مطرح کرد. توصیه هایی که در بند بند ان به پرهیز از گروهگرایی اشاره داشت و نوید وحدت را ترجیح منافع کشور و نظام بر منافع گروهی می دانست.
یکی از توصیههای وی، پذیرش ترکیب موجود 8+7 بود که طی آن از دیدارش با محسن رضایی سخن گفت و از اینکه او پذیرفته است مواضعش را به وی و گروه 8 نفره ارائه داده و درخواست نمایندهای جدا در این ترکیب نکند، ابراز خرسندی کرد.
اما آیتالله مهدویکنی، دو گلایه مهم نیز داشت. نخست از آنها که در نامهای آمرانه، وارد میدان شدند و مطالب خوبی ننوشتند و دوم از روزنامه رسمیدولتی که نقش نهاد روحانیت را نادیده گرفته و میگوید: روحانیت اصلاً چه کاره است؟ پاسخ ایشان به این سوال باذکر واقعه ای تاریخی بود که گفت: مرحوم حاج ملا علی کنی علیرغم اختلاف نظرهایی که با حاج ملا صادق داشت اما وقتی شنید که ناصرالدین شاه او را تبعید کرده است، اعلام کرد که او هم از کشور خواهد رفت تا به این ترتیب هم احترام روحانیت به یکدیگر را نشان دهد و هم از این تبعید ممانعت به عمل آورد. او سپس گفت: ما نیز باید الان حریم خودمان را حفظ کنیم، وقتی ما احترام یکدیگر را حفظ نمیکنیم، میخواهید دشمنان، احترام ما را حفظ کنند؟
گزیده سخنان دبیرکل جامعه روحانیت مبارز از این قرار است:
- آغاز نشست کمیته وحدت در ماه رمضان را به فال نیک گرفته و امیدوارم که این حرکت، حرکتی خدایی، معنوی و با برکت بوده و نتیجه مبارکی برای انقلاب و اسلام داشته باشد. از گروههای مختلف که به ندای جامعتین پاسخ گفتند، متشکرم. این پاسخ به نشانه تعهد شما به انقلاب، نظام و رهبری است. چرا که جامعه روحانیت و جامعه مدرسین همواره در مسیر امام، انقلاب و رهبری حرکت کردهاند.
- هرجا که روحانیت با بصیرت و وحدت وارد شده است، نتیجه خوبی داشته و در مواقعی که وارد قضایا نشده یا اگر وارد شده، نیمه راه کار را رها کرده است، نتیجه مطلوبی برای کشور نداشته است. مشروطیت آغاز خوبی داشت، لیکن در میانه راه اشکالات فراوانی پیدا شد و نتیجه کار چنان شد که مشروطیت به آن صورت به انحراف کشیده شد. مبادا ما دوباره آنچه دیگران کردند را تکرار کنیم و قیامیکه بزرگانی از علما و فقها برای خدا شروع کردند، به انحراف کشیده شود.
- ما در زمان حساسی قرار داریم. بیش از سی سال از انقلاب عظیم اسلامی میگذرد و ما در در داخل و خارج دشمنانی داریم که علیه انقلاب فعالیت میکنند. آنها از جهات گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مقام براندازی نظام بوده و هستند. لیکن اگر ما با هم باشیم، کاری از پیش نمیبرند. امام(ره) هم فرمودند انقلاب صدمهای نخواهد دید. اما به شرطها و شروطها! به شرط اینکه شما با هم اختلاف نکنید، اگر شما با هم باشید، این انقلاب مسیر خود را به سلامت ادامه خواهد داد.
- مقصود از وحدت آن نیست که همه گروهها، یک فکر واحد داشته باشند. این مسأله اصلاً شدنی نیست. معنای وحدت از نظر ما اینست که در این محدوده با حفظ اصول و احکام شرع، پس از شنیدن نظرات و سلایق، جمع بندی کنیم و به یک نظر جمعی برسیم. معنای وحدت در میان مسلمانان یا گروه ها نیز همین است. تدوین اصول در منشور اصولگرایی که مورد قبول اغلب برادران اصولگرا قرارگرفت، نیز با همین هدف انجام شد. البته در مقام تطبیق یا مصادیق ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد، که با گفتگو قابل حل است.
- باید بر محور اصول تدوین شده در جامعتین، پس از بحث و گفتگو در مصداقها و جزئیات، در مسایل و حوادث مختلف انقلاب به یک جمع بندی رسیده و در مقام تصمیم و اجرا به یک نظر برسیم.
- باید توجه کنیم که اگر چه افراد حاضر در این دو کمیته (که به عنوان 8+7 مقبول واقع شده) همچنین ما و آقایانی که در مقام اجرا مسئولیت بیشتری خواهند داشت، به حسب ظاهر نماینده گروه ها هستند، اما شاخص و معیار عملکرد همه ما اصول منشور اصولگرایی باید باشد. اگر ما از این نمایندگی تفسیر گروهی انجام دهیم، ممکن است بحث سهم خواهی مطرح شود که درست هم نیست. ما در این جمع، گروه گرا نیستیم، بلکه اصولگرا هستیم. هدف ما از گردهم آیی رسیدن به همان فکر جمعی است. نه اینکه به دنبال افزایش نفوذ خود و کاهش نفوذ دیگران باشیم. اگر اینگونه فکر کنیم، اصلاً اصولگرا نیستیم.
- بنده، آیت الله یزدی و دیگر دوستانی که در این گروه هستند نیز نمیخواهیم خواسته ها و نظرات خود را به دیگران تحمیل کنیم. فرض بر این است که این افراد اگرچه منسوب به گروهی هستند، اما بی طرف هستند.
- بعضی از دوستان میگویند در جمع این هفت نفر، یک نفر هم از گروههای دیگر اضافه بشود. بنده فکر میکنم این برخورد ناشی از سوءظن است. یعنی فکر میکنند که ممکن است ما افکار و نظرات خود را تحمیل کنیم. اینکه بگوییم در داوری یک نفر هم از ما باشد که خواستههای ما را نیز بگوید، نشان از عدم اعتماد به یکدیگر دارد و با این تصور، تا آخر مسأله حل نخواهد شد.
- بنده عضو جامعه روحانیت هستم، لیکن همیشه گفتهام ما نمیخواهیم مثل یک حزب، از افراد حزب خودمان نامزد انتخاب کنیم و به مجلس بفرستیم. ما مانند احزاب به دنبال به دست آوردن قدرت نیستیم. برخی از کسانی که انتخاب میکنیم، حتی آنها را در طول دوره چهار ساله نمایندگی، نمیبینیم. آنها هم نظرات ما را در خصوص مسایل مختلف نمیپرسند. نمی گویند حال که ما را انتخاب کردهاید، نظر شما در این مسأله چیست؟ (البته این مسأله به نظر من چندان خوب هم نیست)
- افرادی که اینجا گردآمده اند، خودشان را نماینده همه افراد بدانند؛ افراد و گروههایی هم که اینجا گردآمده اند(چه آن هفت و چه این هشت)، باید مصالح و شاخص ها را طبق همان اصول منشور اصولگرایی که تدوین شده و اصول قانون اساسی در نظر بگیرند و در نظر داشته باشند که در واقع نماینده یک جریان خاص نیستند و خودشان را نماینده همه افراد بدانند.
- آقای محسن رضایی روزی تشریف آوردند دفتر بنده و گفتند بالاخره من هم اصولگرا هستم یا نه؟ نکند میخواهید من را از اصولگرایی حذف کنید؟ پس یک نفر را هم برای ما بگذارید به عنوان نماینده. به ایشان عرض کردم، بالاخره دوستان زیادند، افرادی که در این انقلاب خدمت کردهاند و هرکدام جایگاه خاص خودشان را دارند. از طرفی افزایش جمعیت در اینگونه امور باعث دشواری تصمیم گیری میشود و اگر ما بخواهیم اینطور از افراد دعوت کنیم، به حَدِّ یقِف نخواهیم رسید. شما نظراتتان را بفرمایید، بنده و اعضای گروه هشت نفره، بیان کننده نظرات شما نیز خواهیم بود. ایشان هم قبول کردند و حتی در مصاحبهای نیز این مطلب را عنوان کردند. من از بیان و رفتار ایشان خوشحال شدم و از این برخورد تقدیر میکنم. اما از طرفی برخی دوستان دیگر کم لطفی کردند و در نامهای که ارسال کردهاند، آمرانه وارد میدان شدهاند. مطالبی که در آن نامه نوشته شده، خیلی خوب نیست. البته امیدواریم آنان نیز در جلسات دیگر حاضر بشوند. چرا که بنای جامعتین این بود که ما دعوت کننده و هادی به وحدت باشید. محور این وحدت هم که مورد پرسش برخی بزرگان قرار گرفته، همان اصولی است که همه قبول داریم.
- ما بایستی در کارهای سیاسی و اجتماعی شئونات اخلاقی را کاملاً رعایت کنیم و از دایره انصاف بیرون نرویم. طبق فرمایشات امام و مقام معظم رهبری مواظب باشیم که مبادا حرفی را به یکدیگر و حتی به گروههایی که با آنها مخالفیم، نسبت بدهیم که مخالف شرع و اخلاق باشد. در برخورد با مخالفین هم باید با منطق و استدلال نظراتشان را رد کرد. اما توهین کردن به افراد کار درستی نیست. نسبتهای ناروا، غیبت، تهمت (که متاسفانه در مسایل سیاسی رواج دارد)، تحلیلهای نادرست و سوء ظن منشاء بسیاری از سخنان بیمبناست و بنده جداً عرض میکنم که اگر انقلاب را به این امور آلوده بکنیم، صدمه خواهد دید.
- کار خلاف به اسم دین و خدمت به مردم، به انقلاب ضربه میزند.ما معتقدیم علاوه بر این عوامل ظاهری و مادی که همه دنیا قبول دارند، عوامل دیگری هست که در حوادث این عالم و به خصوص برای مؤمنین مؤثر است.
- ما دست نیاز به سوی گروههای خارج از این جمع دراز میکنیم و پذیرای نظرات و پیشنهادات آنان هستیم. باید به صورت واقعی نظرات همه گروههای اصولگرا مورد توجه قرار گرفته شود و در تصمیم سازی ها مشارکت داشته باشند.
- باید توجه داشته باشیم که قوانین و مقررات را سرلوحه فعالیتمان قرار دهیم. اماممان تأکید داشتند که قوانین جمهوری اسلامیکه مورد پذیرش قرار گرفته، لازم الاجرا است و باید به آن عمل شود. نادیده گرفتن قوانین و مقرراتی که مورد قبول مجلس و تأیید شورای نگهبان قرار گرفته خلاف نظام اسلامی ماست. بنده معتقدم توجه به این مسأله میتواند در پیشرفت فعالیتهای ما تأثیر زیادی داشته باشد.
- توجه داشته باشید که مصاحبهها و سخنرانیها نباید طوری باشد که دشمنان را خوشحال کند. در حاضر که کمی بحث جدایی (که انشاء الله رفع میشود) مطرح شده، میبینید که رسانههای بیرونی و داخلی چقدر جنجال به پا کردهاند که این گروه شرکت کرده و آن گروه شرکت نکرده است. ممکن است در مواردی مصلحت نباشد که ما اظهار نظر کنیم، دشمنان ما سخنانی که ما نگفته ایم را در بوق و کرنا میکنند، چه برسد به سخنانی که میگوییم.
- کنار گذاشتن روحانیت ظلم به انقلاب است. اسلام منهای روحانیت و نظام منهای روحانیت، خواسته دشمنان اسلام و انقلاب است. ما باید روحانیت را حفظ و تقویت کنیم. اینکه ما این نهاد و نقش آن را، آن هم در یک روزنامه رسمیدولتی نادیده بگیریم، ظلم است. اینها مصیبت است که انسان میشنود که میگویند روحانیت اصلاً چه کاره است؟ اینها کم لطفی است و باعث سوء استفاده دشمن میشود.
- اینکه برخی بزرگان نمیخواهند وارد مسایل جزیی بشوند، به خاطر حفظ شئون روحانیت است، اما ما طبق نظر حضرت امام در مسایل سیاسی در آن حدی که صلاح باشد باید حضور داشته باشیم. ما باید الان حریم خودمان را حفظ کنیم، وقتی ما احترام یکدیگر را حفظ نمیکنیم، میخواهید دشمنان، احترام ما را حفظ کنند؟
- باید به گونهای افراد را برای حضور در مجلس انتخاب کنیم که تمام گروههایی که در کشور مؤثر هستند از اصناف مختلف، خانمها، دانشگاهیان و... در مجلس حضور داشته باشند و اگر بتوانیم ترکیبی از همه گروهها داشته باشیم بسیار مناسبتر است. به جای اینکه بر مبنای وابستگیها گزینش کنیم، مبنای ما انتخاب اصلح بر اساس اصول و شایستگیها باشد.
- باید نامزدها و گروههای شرکت کننده در انتخابات به آن توجه کنند، صرفه جویی و پرهیز از اسراف است. در شرایطی که مردم گرفتاریهای اقتصادی دارند، تبلیغات پر زرق و برق باعث اثر منفی در ذهن آنان خواهد بود.
- نکته دیگر اطلاع رسانی صحیح و به موقع است. تصمیماتی که این کمیته 8+7 میگیرند، حتماً به اطلاع مردم برسد.
- آخرین نکته که بسیار اهمیت هم دارد، توجه و دقت نسبت به رهنمودهای مقاممعظمرهبری در خصوص انتخابات است. توجه داشته باشیم که حفظ ولایت و نظام، همچنین متأثر نشدن از مواضع و مواقع قدرت و ثروت که ایشان فرمودند، سرلوحه قرار گرفته و بیانات و پیامهای ایشان همیشه مورد توجه باشد. امیدوارم که این جلسه منشاء خیر باشد.
/2929