توطئه مرد کارخانهدار برای عروسی با مادر دامادش
قدس نوشت: راز یک مرد پولدار که در توطئهای توانست دامادش را در مخالفت با ازدواج وی و مادرش از سد راه بردارد، فاش شد.
یک سال از عروسی مرد کارخانهدار با مادرشوهر دخترش نگذشته بود که وی پشت میلههای بازداشتگاه افتاد.
چندی پیش مردی جوان که بسیار ناراحت به نظر میرسید به دادسرای شمیرانات رفت و ادعا کرد پدرزنش برای او دسیسه چیده بود و با رو شدن دستش میخواهد وی تحت تعقیب قرار بگیرد.
بهنام که مهندس عمران است به دادیار پرونده گفت: «من در یک خانواده متوسط بزرگ شدهام و به خاطر آرزوهای پدر و مادرم که من تک پسر آنها بودم خیلی درس خواندم و توانستم در رشته عمران یکی از دانشگاههای تهران پذیرفته شوم.
هنوز یک ماه از ورود من به دانشگاه نگذشته بود که پدرم به خاطر نارسایی قلبی درگذشت و از لحاظ روحی و روانی موجب به هم ریختگی شدید من شد. وابستگی شدیدی به پدرم داشتم و همین موجب شد منزوی و تنها شوم تا اینکه با دختری به نام ساغر آشنا شدم.
همدانشگاهیام بود و خیلی زود به وی دل بستم اما بین ما فاصله طبقاتی زیادی بود؛ پدرش کارخانه داشت و خانهشان در شمال شهر بود، ساغر میگفت پدرش مهربان است و چون او هم مادر نداشت احساس نزدیکی زیادی به هم کردیم و تنها مانع همین مسائل مالی بود که ساغر قول داد هیچ مشکلی پیش نیاید.
وی افزود: وقتی شنیدم پدر ساغر تنها شرطش این بوده که وی با پسری دوستی نکند و در صورت علاقهمندی به کسی سریع با هم ازدواج کنند از مادرم خواستم به وی زنگ زده و قرار خواستگاری بگذارد. این در حالی بود که من هنوز دانشجو بودم و پولی برای تشکیل یک زندگی نداشتم، همان روز خواستگاری دیدم پدر ساغر بدون هرگونه پرسش و پاسخی پذیرفت که من دامادش باشم. حتی وقتی شنید من هنوز کاری ندارم ادعا کرد پسر باید سالم باشد و قول داد من را معاون یکی از بخشهای کارخانهاش کند.
احساس میکردم درهای بهشت به رویم باز شده است، مادرم مدام من را دعا میکرد تا اینکه مراسم عروسی برپا شد، همه هزینهها را پدر ساغر داد و من معاون عمرانی و بازرگانی کارخانهاش شدم و همه خریدها یا ساخت و سازها زیر نظر من صورت گرفت و در واقع پول زیادی در اختیارم گذاشتند.
بهنام گفت: من و ساغر خیلی خوشحال بودیم هنوز یک سال نگذشته بود که پدرزنم خیلی خونسرد از من خواست تا اجازه بدهم با مادرم ازدواج کند، شوکه شدم و به یاد رفتارهایش از همان روز نخست خواستگاری افتادم. واکنش تندی برای این خواستهاش داشتم به یاد پدر مهربان افتادم و خوشیهایی که باهم در کنار مادرم داشتیم. یک هفتهای قهر کردم نه سر کار میرفتم و نه به خانه پدرزنم! ساغر مانده بود چه کند حریف هیچکداممان نمیشد، مادرم هم نپذیرفت با آن مرد حتی حرف بزند تا اینکه پدرزنم عقبنشینی کرد و خواست او را ببخشم! این مهندس عمران گفت: پذیرفتم و سر کار و زندگی بازگشتم، 2 ماه بعد ناگهان ماموران پلیس سراغم آمدند و شنیدم در برابر اتهام اختلاس و سوءاستفاده مالی از شرکت و کارخانه پدرزنم قرار گرفتهام، به همراه من 2 تن از کارمندانم نیز دستگیر شده بودند. هرچه اصرار کردم بیگناه هستم کار به جایی نبرد، حسابها و گردش مالی به طوری بود که من را گناهکار نشان میداد.
با وجود اصرارهای ساغر، پدرزنم رضایت نداد و من به زندان افتادم، باورم نمیشد شانس آورده بودم که دانشگاه در تعطیل به بود. همسرم به ملاقاتم میآمد تا اینکه پیغام آورد به شرطی پدرش من را از زندان بیرون میآورد که رضایت بدهم با مادرم ازدواج کند، باز به هم ریختم و نپذیرفتم تا اینکه مادرم نزدم آمد، او هم شرط را شنیده بود ابتدا شروع کرد از تنهاییهایش گفتن تا اینکه رسید به ازدواج با پدرزن من و خواست اعتراض نکنم.
باور نمیکردم که مادرم بخواهد جایگزینی برای پدرم در نظر بگیرد اما مددجوی زندان گفت که تنهایی برای مادرم خوب نیست و در این شرایط بهتر است رضایت بدهم.
پذیرفتم و هنوز یک هفته نگذشته بود که نه من بلکه هر دو کارمندم آزاد شدند و این در حالی بود که پدرزنم و مادرم عقد محضری کرده بودند، روزهای نخست نمیخواستم هر دو را ببینم تا اینکه ریشسفیدها پا پیش گذاشتند و من باز یکییکدانه کارخانه شدم.
بهنام که خیلی خشمگین بود، گفت: دیروز یکی از کارمندان اخراجی کارخانه با من ملاقاتی کرد و پرده از توطئه پدرزنم برداشت. مشخص شد که این مرد برای من پاپوش درست کرده و همه مدارک ساختگی بوده و وقتی من رضایت به ازدواج دادم نهتنها شکایت را پس گرفته بلکه همه مدارک را از بین برده است و این در حالی بود که کپی همه مدارک در دستان همین کارمند بود.
باور نمیکردم، یک سال از ماجرا میگذرد اما هنوز عذاب وجدان داشتم که چرا موجب ازدواج اجباری مادرم شدم. کینه به دلم نشسته ساغر و مادرم اصرار کردند چشمپوشی کنم اما من میخواهم این مرد خودخواه مجازات شود.
وقتی دادیار پرونده، مدارک مهندس جوان را دید، مرد کارخانهدار را به دادسرا احضار کرد.
وی که باور نمیکرد راز توطئهاش فاش شده است، پذیرفت که چارهای جز این نقشه نداشته و حاضر است خسارت آن را بپردازد.
بنا به این گزارش، پیرمرد پولدار پس از اینکه روانه بازداشتگاه شد با سپردن وثیقه میلیونی آزاد شده و قرار است به زودی با صدور کیفرخواست و در صورت اصرار داماد وی بر مجازاتش پرونده به دادگاه جزایی عمومی تهران ارجاع شود.
جزییات اختلاس 139 میلیاردی از بانک ملی
تازهترین خبرها از پرونده اختلاسهای بانکی نشان از اختلاسی بزرگ در یک بانک در جنوب کشور دارد. دادگستری استان هرمزگان رسیدگی به یک پرونده اختلاس 139 میلیارد تومانی از بانک ملی در بندرعباس را در دستور کار قرار داد. علی علیا رئیس کل دادگستری استان هرمزگان گفت: این پرونده اختلاس 139 میلیارد تومانی بانک ملی در بندرعباس به دادگستری این شهرستان ارجاع شده و رسیدگی به آن آغاز شده است. تحقیقات جهت کشف زوایای پنهان این پرونده و شناسایی و بازداشت عوامل احتمالی مرتبط با متهمان اصلی ادامه دارد. این در حالی است که محمود رضا خاوری، مدیرعامل بانک ملی و رئیس شورای هماهنگی بانکها موضع خود را به عنوان رئیس بانک در قبال خبر اختلاسهای میلیاردی از بانک ملی اینطور عنوان میکند: بانک ملی ایران تیم مجهز حقوقی دارد که دائما پروندهها را رصد و پیگیری میکنند، قضات دادگستری هم همکاریهای لازم را با بانک ملی انجام میدهند. این پروندهها هم برای یکی، دو هفته اخیر نیست بلکه 6 - 5 سال قبل کشف و طرح دعوی شده است. مدیرعامل بانک ملی با بیان اینکه همکاریهای لازم در این خصوص با مجتمع امور قضایی انجام شده است، تصریح کرد: اختلاس جرمی است که یک رکن اساسی آن کارمند است، یعنی کارمند بانک مرتکب آن میشود و از حقوق دولت برداشت میکند. وی محرز بودن سوءنیت برای شکل گیری ارکان جرم اختلاس را مورد تاکید قرار داد و عنوان کرد: در اینگونه موارد قضات در مرحله تحقیق و بررسی و صدور حکم موضوع را از مصادیق کار نامشروع میگیرند و بر این اساس رای صادر میکنند. سال 90 سال پردهبرداری از اختلاسهای بانکی است. این تعبیری است که کارشناسان پولی و مالی از خبرهای متعدد اخیر در خصوص اختلاس بانکها دارند. خبرهای ریز و درشت با عناوین «پرده برداری از جزئیات اختلاس در 5 بانک بزرگ کشور توسط مجتمع امور اقتصادی»، «برگزاری دادگاه رئیس سابق بانک تجارت شعبه میدان انقلاب به اتهام اختلاس»، «فرد کلاهبردار از بانک صادرات ایران در دوبی به سه سال حبس محکوم شد»، «مدیرعامل بانک توسعه صادرات از اختلاس در شعبه بانک ایران و ونزوئلا پرده برداشت»، « کشف اختلاس میلیاردی رئیس یک بانک»، « دستگیری عامل اختلاس 8 میلیاردی بانک ملی»، «تحصیل 196 میلیارد ریال مال نامشروع از بانک سپه»، « تکذیب اختلاس در بانک سپه»، « اثبات مجرمیت 5 متهم به کلاهبرداری میلیاردی از بانکهای ملی و ملت»، « یک کارمند زن 27 میلیارد از بانک تجارت اختلاس کرد» و به تازگی رسیدگی به اختلاس 139 میلیارد تومانی در بانک ملی بندرعباس از واقعیتی پرده بر میدارد که طی سالهای گذشته کشف شده بود ولی بنا به دلایلی خبری از آن درج نشده بود. کارشناسان حقوقی و مالی نیز با خاوری هم عقیده هستند و معتقدند بیشتر آنچه امروز به عنوان پروندههای اختلاس مطرح میشود به سالهای گذشته بر میگردد که نظام بانکی کمی سنتی عمل میکرد. این اختلاسها در آن زمان کشف شد و تا مرحلهای نیز رسیدگی شد ولی برای مدتی طولانی پرونده بسته شد تا اینکه بلاخره بعد از چند سال دوباره با اختلاس یا شکایتی جدید پروندههای اختلاس از سر گرفته شده است.