به گزارش خبرآنلاین، اگرچه شش ماهی تا برگزاری انتخابات مجلس نهم زمان باقی است اما برخی گروهها از هم اکنون ساز مخالف خود را کوک کرده و به جای قرار گرفتن در زیر چتر گسترده اصولگرایی در شیپور انشقاق میدمند.
اقدامات این گروه و عواقب آن را با محسن یحیوی عضو جامعه اسلامی مهندسین در میان گذاشتیم. نظرات وی در این خصوص و هزینه از جایگاه رهبری در حمایت از برخی گروههای سیاسی و تندرویهای برخی نمایندگان خود محور را در ادامه بخوانید:
علیرغم تاکید پیاپی آیتالله مهدویکنی بر وحدت اصولگرایان و حفظ انسجام آنها در آستانه انتخابات مجلس نهم، برخی گروههای اصولگرا ساز مخالف میزنند و با انقلتهایی حاضر به پذیرش محوریت جامعتین نیستند. این نوع جدایی طلبیها از سوی گروههای مذکور چه عاقبتی خواهد داشت؟
اقداماتی که با هدایت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم وهمراهی و همدلی گروههای اصولگرا به وقوع پیوسته منجر به تشکیل گروه 15 نفره (8+7) شده که متشکل از طیف وسیعی از گروههای اصولگرایان است. وحدت اصولگرایان عملا با تشکیل این گروه تحقق یافته است. البته درهیچ امری نمیتوان توقع اجماع صد درصدی داشت. اما انشاالله وحدت، بیشترین طیف اصولگرایان موثر در صحنه انتخابات را در بر میگیرد.
در این میان برخی گروهها توقع حضور در صحنه تصمیم گیری را دارند که به دلیل ضرورت محدود بودن این تعداد، در تصمیم گیریها، گنجاندن همه آنها در ترکیب گروه 15 نفره، ممکن نیست. پیشنهادمان به این گروهها این است که آنها پذیرنده تصمیمات این مجموعه باشند و از نظرات جامعتین تبعیت کنند. در عین حال اگر نظری هم داشتند به این مجموعه منعکس کنند.
البته علیرغم این توصیههای دوستانه احتمالا این گروههای جدایی طلب، به روند خودشان ادامه می دهند، اما باید بدانند که با اینگونه اقدامات خود محورانه آنها، به وحدت کلان اصولگرایان لطمهای نمیخورد. با این حال آرزویمان این است که اصولگرایان در چنین عرصهای از سهمخواهی ها ورود نیافته و از تداومش پرهیز کنند و هرچه بیشتر به وحدت اصولگرایان کمک کنند.
تشکیل «جبهه پایداری» نمونهای از این جدایی طلبی در جریان اصولگرایی است که با انتقاد آیتالله مهدوی کنی مواجه شد و حتی ایشان اعلام کردند که لحن نامه این گروه به ایشان آمرانه بوده و همچنان ابهاماتی را مطرح میکنند. به گفته آقای باهنر جلسات آنها با کمیته نظارت جبهه متحد نیز تا کنون به سرانجام نرسیده است. نظرتان در خصوص اقدامات این گروه چیست؟
آرزویمان این است که آنها هم در جهت وحدت مثل بقیه گروهها به گروه 15 نفره بپیوندند و در راستای تصمیمات آن حرکت کنند. البته این مجموعه باید مقداری در ارزیابی توانمندیهایشان دقت کنند. عزیزانی که نام بردید، ممکن است همان اشتباهی را بکنند که برخی بزرگان کردند! و مثلا مثل آقای رئیس جمهور تصور کنند که آرایشان حاصل عملکرد خودشان است. در حالیکه آرای زیاد مردم به آقای احمدی نژاد به دلیل آن بود که همه اصولگرایان پشت ایشان قرار گرفتند و از او در برابر رقیبش حمایت کردند. اتفاقا ما آثار فتنه را که پس از انتخابات دیدم، به صحت تصمیمگیریمان در حمایت از ایشان پی بردیم. اما آنها فکر کردند که رایشان حاصل عملکرد آنهاست.
برای همین به جبهه پایداری توصیه می کنم که در ارزیابی توانمندیاش دقت کند و از اشتباه کردن بپرهیزد تا راحتتر در جمع تمامی اصولگرایان حرکت کند. تاثیر عدم ارزیابی صحیح از جایگاه، بدون حمایت رهبری را به وضوح و عیان پیش از این دیدهایم. آرزویم این است که همه اصولگرایان به وحدت برسند. بویژه آنکه اصولگرایی حکم میکند که سهم خواهی نکنیم و بهترینها را در معرض رای مردم قرار دهیم و «بهترین» بودن برایمان مهم باشد نه عضویتشان در گروهها و احزاب.
انشالله که در نتیجه اقدامات این گروه، تفرقه ایجاد نشود. این یک امتحان الهی است که انشالله از آن سربلند خارج شویم
برخی در سال 76 هم جبهه دیگری را تشکیل داده و آقای ریشهری را هم عرض آقای ناطق نوری نامزد کردند و نتیجه شکست آرا میان دونامزد اصولگرا، پیروزی نامزد جناح رقیب یعنی آقای خاتمی شد. فکر نمیکنید همان اشتباه در حال تکرار است؟
شک نکنید که حوادثی از این قبیل در همه صحنههای انتخاباتی هست. همانطور که گفتم ما نمیتوانیم انتظار وفاق صد در صدی داشته باشیم. به طور قطع مجموعههایی پیدا میشوند که راجع به مصادیق کاندیداها با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در سال 76 هم اگرچه آقای ناطق نوری نامزد اولی به نظر میرسید اما برخی آن کار را کردند و سبب شکسته شدن آرای اصولگرایان شدند. اگر مقبولیت مردمی چهرهای را 80 درصد میبینمی و در مقابل مقبولیت چهره دیگری 90 درصد است؛ نباید این اشتباه را بکنیم و هر دو را وارد کنیم که منجر به پیروزی نامزد رقیب شود. همانطور که گفتم اینها همه امتحان خداوندی است که و باید ببینیم که چقدر منطقی به آن فکر میکنیم.
برخی در آستانه انتخابات در صدد انتصاب خود یا جریانشان به رهبری هستند و از قول ایشان نقل میکنند که باید یک لیست در انتخابات آینده از سوی اصولگرایان ارائه شود. در حالیکه در مقابل برخی دیگر معتقدند که ایشان یک مقام، فراجناحی هستند و نباید به یک جزیان پیوندشان زد که در صورت شکست در انتخابات، به وجهه ایشان آسیبی وارد نشود. نظر شما چیست؟
از یک منظر باید بگویم که اطاعت و پیروی مجموعه اصولگرا از رهبری به عنوان یک اصل قانون اساسی و وظیفه دینی برای پایداری انقلاب و اسلام، یک امر پذیرفته شده است. اما تصور نمیکنم که مقام معظم رهبری از مجموعهای علنی حمایت کنند. اگر چه در قلبشان ممکن است احساسات خفیهای داشته باشند که بر ما پوشیده است؛ اما در ظاهر، در یک رقابت انتخاباتی از کسی حمایت نمیکنند. مکنونات قلبی ایشان نسبت به گروههای سیاسی مخفی است. البته ایشان اگر اراده بکنند، ما همه پذیرای نظر ایشان خواهیم بود.
نظرتان درباره برخی اظهارنظرها از تریبون مجلس یا میتینگهای سیاسی و انتخاباتی که طی آن برخی چهرههای تندرو اصولگرا به دیگران انتسابهای ناروایی وارد میکنند چیست؟ اینکه وجهه رئیس مجلس یا دیگر چهرههای شاخص اصولگرایی از سوی برخی نمایندگان زیر سوال برود، منجر به برخی دلخوریهای داخلی یا مرزبندی و فراتر از آن نوعی انشقاق داخلی در این جریان منتهی نخواهد شد؟
آبنده اظهارات یک نفر یا 10 نفر نماینده را ملاک انشقاق میان اصولگرایان مجلس نمیدانم. اتهام زنی به برخی چهرهها ناشی از عدم دقت در اظهارات و موضع گیریها است. البته من در ولایی بودن این افراد تردید ندارم. اما ممکن است در نوع موضعگیریهایشان ملایمت یا شدت متفاوتی داشته باشند. یکی از اشتباهات این افراد این است که امور را صفر و صدی میبینند. مشکل اینجاست که برخی خودشان را مظهر اصولگرایی میدانند. اما این یک قضاوت خطاست. جبهه اصولگرایان نیز برای اینکه این قضاوتها پیش نیاید از جامعتین خواستند اصول و شاخصهای اصولگرایی را بیان کنند که منجر به ارائه چهار ویژگی حتمی و 12 ویژگی دیگر شد که هر کس بیشتر از آنها برخوردار باشد، برای حضور در لیستهای اصولگرایان اولویت بیشتری دارد.
از این رو به نمایندگانی که خود را مظهر اصولگرایی میدانند توصیه میکنم که از خود محوری دوری کنند.
شما فرمودید که در ولایی بودن این افراد شکی ندارید. چطور این افراد به خود اجازه میدهند که ولایی بودن دیگر اصولگرایان را زیر سوال برده و آنها را منتسب به جریان فتنه کنند؟
متاسفانه برخی خودشان را محور ولایی بودن میبینند و فکر میکنند که برداشتهای خودشان از مواضع ایشان صحیح و برداشتهای دیگران خطا است. این تکمحوریها و نگاه خودمحوری به مسائل تاثیر عمیقی بر وحدت اصولگرایان ندارد. چنین گفتارهایی از سوی عدهای افراد محدود که باید دید جایگاه خودشان چقدر است، محلی از اعراب ندارد. هر چند که ممکن است آنها بگویند که احساس مسئولیت کردهاند که این مطالب را بیان کنند. نهایتا اینکه اتهام به برخی چهرههای سرشناس مجلس منصفانه و عاقلانه نیست.
/2929