*بتازگی به نقل از یكی از چهرههای اصلی اصلاحات شنیدم كه گفته است در انتخابات 88 تقلبی وجود نداشته است. البته من تحقیق نكردم كه چقدر این خبر صحت دارد، ولی به هر حال اگر درست باشد، حرف جالبی است. این حرف، قدم بزرگی برای عذرخواهی از مردم درخصوص فتنه عظیمی است كه سال 88 انجام شد،
* احتمال قریب به یقین میدهم كه در تهران و اكثر شهرهای بزرگ كه چند نماینده دارند، بیش از یك فهرست مطرح نخواهیم داشت.
* جبهه پیروان خط امام و رهبری كه تنها 2 عضو در سازوكار 8 + 7 دارد، 15 تشكل رسمی را در زیرمجموعه خود دارد كه در میان آنها، تشكیلاتی چون حزب موتلفه و جامعه اسلامی مهندسین دیده میشود. برخی از این تشكلها به تنهایی خیلی بیشتر از برخی دیگر از اضلاع، دفتر و دستك و سابقه و نیرو دارند.
* اگر قرار بود وزنكشی كنیم، جبهه پیروان خط امام و رهبری هیچگاه نباید قانع میشد كه در 8 + 7 ، دو عضو داشته باشد و جبهه پایداری و تحولخواهان هم هر كدام 2 عضو داشته باشند. بنابراین اگر بخواهیم وزنكشی كنیم، ما مدعی هستیم كه وزن ما خیلی بالاتر است، اما عرض ما این است كه حالا كه بزرگوارانی مثل آقای مهدوی و آقای یزدی آمدهاند و چتری را برای وحدت اصولگرایی بلند كردهاند، وحدت نیاز به تنازل دارد. ما میگوییم كه آقایان جبهه پایداری، حتی فرض كنیم كه سهم شما بیشتر است، اما فكر كنید كه اگر نیایید، چه اتفاقی میافتد؟
* تقید اعضای جبهه پایداری به وحدت اصولگرایی، تقید قابل احترامی است، اما این كه بگویند اگر مطالبات ما تامین نشود، نمیآییم، خود این نیامدن هم اثر وضعی دارد و هم در جامعه اثر روانی میگذارد.
*جبهه پایداری شرایط وسیعی داشت و بعضیها كه اصلا روز اول آمده بودند و میگفتند فقط ما اصولگرا هستیم و بقیه اصولگرا نیستند. آنها از این موضع شروع كردند و بعد گفتند ما اگر بخواهیم بیاییم چنین شرایطی داریم كه مثلا در آنجا 2 نفر اضافه شود و در فلان جا یك نفر اضافه شود و این یكی باشد و آن یكی نباشد و شرطهای وسیعی از این قبیل داشتند. باز برای این كه حسن نیت نشان داده شود اعلام شد كه شما بیایید و همكاری كنید، ما هم بعضی از این شرایط را حل میكنیم. ولی متاسفانه هنوز نیامدهاند.
*در مجلس هفتم همزمان با روزهای آخر دولت آقای خاتمی، برخی دوستان آمدند و طرح سوال از رئیسجمهور را به من كه در حال اداره جلسه بودم تحویل دادند. موضوع هم به مساله نظام هماهنگ پرداخت مربوط بود، اما من از دوستان خواهش كردم سوال نكنند و همان جا هم اعلام كردم سوال از رئیسجمهور اصلا یك تابو نیست، بلكه فرآیندی عادی در قانون اساسی است و میتواند استفاده شود و این سوال حتی میتواند به تبیین برخی مسائل منجر شود كه به نفع رئیسجمهور تمام میشود. بنابراین، سوال از رئیسجمهور تابو نیست، اما مشكل ما در مجلس، رعایت دقیق آییننامه است. یعنی اگر ما سوال از رئیسجمهور را مطرح كنیم و 2 روز بعد، عدهای بیایند و بگویند مثلا ما 15 نفر امضایمان را پس میگیریم دیگر آن وقت نمیشود از این حركت در كشور دفاع كرد. ما به صورت عادی استیضاح یك وزیر را قبول نداریم و میگوییم یك وزیر را نباید استیضاح كرد و زمانی این استیضاح باید انجام شود كه جو عمومی مجلس و افكار عمومی نمایندگان، این استیضاح را طلب كند. وگرنه به لحاظ قانونی اگر 10 نماینده با هم جمع شوند میتوانند یك وزیر را استیضاح كنند.
*توصیه من به آن دسته از همكارانمان هم كه به فكر استیضاح وزیر اقتصاد هستند این است كه چند روز دیگر را منتظر بمانند تا ما یك گزارش كلی از این ماجرا داشته باشیم و آن موقع حالا اگر نیاز به استیضاح وزیری بود این كار را بكنند و امكان هم دارد كه مثلا از بعضیها بخواهیم استعفا كنند. بعضی از مدیران میانی و سطح پایین هم ممكن است در این ماجرا دست داشته باشند كه به آن هم باید رسیدگی كرد.
* آقای رحیمی در دیوان محاسبات خیلی موفق عمل كرد. حالا آقای توكلی هم بعضی مطالب را میفرماید و به من محبت دارد و خوب است من هم درخصوص جلسهای كه به همراه ایشان و آقای رحیمی داشتم مطلبی بگویم. ما در زمان حضور آقای رحیمی در دیوان محاسبات در همان مجلس هشتم، جلسه 3 نفرهای با حضور آقایان توكلی و رحیمی داشتیم. من در آن جلسه به آقای رحیمی توصیه میكردم كه خیلی سختگیرانه عمل نكن، اما آقای توكلی به من تشر میزد كه چرا حالا كه آقای رحیمی به این خوبی كار میكند میخواهی مزاحم او بشوی. یعنی آقای توكلی با من بحث میكرد كه تو چرا نمیگذاری آقای رحیمی كارش را بكند.
*توصیه من هم در آن جلسه این بود كه شما اگر اینقدر تند بروید، زود عرق میكنید و گرفتار میشوید و از این دست توصیههای مدیریتی به ایشان داشتم، ولی در كل این حرف درست است كه بنده در این كه آقای رحیمی به ریاست دیوان محاسبات برسد نقش داشتم و معتقدم كه در آنجا دوران خوبی را گذراند.