خانواده محیطبان محکوم به قصاص در انتظار گذشت
تلاش محیطزیست یاسوج برای جلبرضایت خانواده مردی که با شلیک شتابزده یک محیطبان جان باخته بود، ادامه دارد.درصورت رضایت خانواده قربانی، محیطبان محکوم به قصاص از مجازات مرگ نجات خواهد یافت. 26 مرداد ماه سال 87 زمانی که تعدادی از محیطبانان یاسوجی سرگرم گشتزنی در منطقه دنا بودند، متوجه 5مرد شدند که برخی از آنها اسلحه در دست داشتند و 2بز کوهی را شکار کرده بودند.محیطبانان با دیدن مردان ناشناس دستور ایست دادند ولی ناگهان بین آنها درگیری صورت گرفت. در جریان این درگیری یکی از محیطبانان برای جلوگیری از فرار مردان ناشناس اقدام به شلیک شتابزده کرد اما گلوله به یکی از مردان ناشناس که جوان 24سالهای به نام مجتبی بود اصابت و او را نقش بر زمین کرد.بهدنبال این حادثه، ماجرا به اورژانس گزارش شد و 20دقیقه بعد هلیکوپتر امداد در محل حادثه فرود آمد اما در همان معاینات اولیه معلوم شد که جوان مجروح به خاطر شدت خونریزی جان باخته است. با حضور ماموران پلیس در محل، مرد محیطبان دستگیر شد. او در بازجوییها با اعتراف به شلیک شتابزده گفت که قصد کشتن کسی را نداشته و این حادثه حین ماموریت اتفاق افتاده است. با شکایت خانواده قربانی، رسیدگی به این پرونده در دادسرا آغاز و بعد از تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان ارسال شد.قضات دادگاه بعد از محاکمه متهم، او را به قصاص محکوم کردند که این حکم از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد و متهم پرونده بار دیگر پای میز محاکمه قرار گرفت. قضات دادگاه این بار هم او را به قصاص محکوم کردند و چند روز پیش، این رأی به تأیید قضات شعبه 20دیوانعالی کشور رسید و به متهم در زندان ابلاغ شد. با تأیید حکم قصاص، تلاش خانواده مرد محیطبان برای جلب رضایت خانواده مقتول وارد مرحله تازهای شد.
برادر مرد محیطبان که پیگیر پرونده است در گفتوگو با همشهری میگوید: من میدانم که برای خانواده قربانی خیلی سخت است. آنها هم جوان خود را از دست دادهاند و داغدار هستند. من و خانوادهام کاملا آنها را درک میکنیم اما دوست دارم باور کنند که برادرم از روی عمد مرتکب قتل نشده است. وقتی به ملاقات برادرم در زندان رفتم، میگفت که بهشدت از این حادثه پشیمان است و در این 3سال، بیشتر از 30سال پیر شده. برادرم بیشتر شبها برای مجتبی (مقتول) دعا میخواند و امیدوار است که خانواده مقتول او را ببخشند. وی ادامه میدهد: برادرم از بچگی عاشق محیطبانی بود چون خانه ما در اطراف کوه بود، همیشه میگفت که روزی محیطبان میشود. برای همین وقتی دوران خدمت سربازیاش به پایان رسید 3سال بهصورت افتخاری برای محیطزیست کار کرد.
سازمان وقتی دید که اسد علاقه زیادی دارد و در کارش موفق است او را استخدام کرد و زمانی که این حادثه اتفاق افتاد 10سال از کارش میگذشت. برادرم چندین دوره محیطبانی دیده بود و کلاس میرفت تا اینکه کارت و اسلحه گرفت و به نوعی ضابط دادگستری شد. اسد حتی آموزش بهکارگیری اسلحه را هم دیده بود.وی درباره روزحادثه میگوید: آن روز در یکی از مناطق دنا در حال ماموریت بود که از محیطبانی به او اطلاع دادند تا به منطقه خاریدون بروند، چرا که 5مرد ناشناس در آنجا دیده شده بودند. وقتی او و همکارانش به آنجا رفتند 5 مرد را دیدند که 2 بز کوهی شکار کرده بودند. برای همین با هم درگیر شدند و اسد شتابزده گلولهای شلیک کرد تا مانع فرارشان شود اما متأسفانه این گلوله به مقتول اصابت کرد و باعث مرگ او شد.
مرد جوان میافزاید: مقتول در یک خانواده متدین و مذهبی بزرگ شده و خانوادهام امیدوارند که بتوانند رضایت آنها را جلب کنند. وقتی این حادثه اتفاق افتاده بود، برادرم در تدارک مراسم جشن عروسیاش بود و هرگز فکر نمیکرد به جای پوشیدن لباس دامادی، لباس زندانیان را به تن کند. باوجود اینکه حکم قصاص او تأیید شده، اما باز هم امید به زنده ماندن دارد. حتی همسرش نیز منتظر است تا با گذشت خانواده مقتول، او از زندان آزاد شود و زندگی مشترکشان را شروع کنند.
مرد جوان میگوید: مسئولان سازمان محیطزیست هم خیلی برای نجات برادرم از قصاص تلاش کردهاند و بهدنبال راهی برای صلح و سازش و جلب رضایت خانواده قربانی هستند. همه امید ما به خانواده مقتول است و امیدواریم با گذشت آنها، برادرم از مجازات قصاص رهایی یابد.در همین حال دیروز خبرگزاری مستقل محیطزیست ایران اعلام کرد که سرپرست دفتر حقوقی سازمان محیطزیست برای رایزنی با خانواده مقتول و بررسی پرونده محیطبان محکوم به قصاص به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر میکند
کشیدن دندان عقل، صورت یک زن را بیحس کرد
یک زن میانسال وقتی برای کشیدن دندان عقل خود به دندانپزشک مراجعه کرد نمیدانست گرفتار دردسر بزرگی خواهد شد.این زن مدتی پس از عمل جراحی و کشیدن دندان عقلش متوجه شد که سمت راست صورتش، چیزی حس نمیکند؛ برای همین به دادسرای جرائم پزشکی رفت و به طرح شکایت پرداخت.این زن میانسال در شکایت خود گفت: چند وقت پیش برای کشیدن دندان عقلم به مطب دندانپزشکی رفتم. دکتر گفت که باید با انجام عمل جراحی دندانم را بکشد و من هم موافقت کردم اما چند روز پس از عمل جراحی، متوجه شدم سمت راست صورتم بیحس شده است.ابتدا فکر میکردم که این بیحسی طبیعی است. همه میگفتند عمل دندان عقل خیلی سخت است و باید چند روزی استراحت کنم، من هم به این بیحسی اهمیتی ندادم اما چند ماه گذشت و سمت راست صورتم همچنان بیحس بود. لیوان داغ یا سرد روی صورتم میگذاشتم اما هیچ حسی نداشتم. وقتی متوجه شدم که عمل جراحی احتمالا باعث از بین رفتن عصب سمت راست صورتم شده، تصمیم گرفتم از دندانپزشک شکایت کنم. پس از شکایت این زن، بازپرس دادسرای جرائم پزشکی، پرونده را به کمیسیون پزشکی فرستاد تا تحقیقات لازم درخصوص علت بیحس شدن سمت راست صورت زن میانسال انجام شود
/5656