به گزارش خبرآنلاین، طائرپور سهشنبه شب سوم آبان ماه برای شرکت در جشنواره فیلم مولودیست که «آینههای روبرو» در بخش مسابقه آن به نمایش در میآید راهی اوکراین شد و پیش از این سفر اعلام کرد از اکران این فیلم در ایران انصراف داده است.
او یادداشت خود را برای انصراف از اکران عمومی فیلمش در اختیار خبرآنلاین قرار داده است.
در ابتدای این یادداشت آمد: «فیلم سینمایی «آینههای روبرو»، با پردیسهای ملت، زندگی و سینما فرهنگ برای آبان ماه قرارداد امضا شده دارد. سینما فرهنگ چندی پیش پیرو اعتراض من در مصاحبهای نسبت به تصمیم این سینما برای اکران «آینههای روبرو» در سه سئانس غیرثابت - که تصمیمی برخلاف مذاکرات شفاهی و پیش شرط توافق شده با آن سینما بود - قرارداد منعقده را فسخ تلقی کرده و همان سه سئانس را هم به فیلمهای دیگری که برای آن ایام متقاضی بودند، داده است.»
طائرپور در ادامه این متن آورد: «مانده بود تنها دو قرارداد دیگر برای اکران «آینههای روبرو» با پردیسهای ملت و زندگی که روز دوشنبه دوم آبانماه برای انجام مراحل ثبت به شورای صنفی نمایش ارسال شد. سهشنبه صبح سوم آبانماه از سوی آقایان خبر داده شد در صورتی با ثبت و اجرای قراردادها موافقت میشود که بنده تعهد بدهم جز یک سینمای دیگر آن هم سینما فرهنگ سه سئانسی که باهم به اختلاف هم رسیدهایم، هیچ سینمای دیگری به سالنهای نمایش دهنده این فیلم اضافه نخواهد شد.»
این تهیهکننده سینما با بیسابقه دانستن مطرح کردن چنین شرطی گفت: «این شرط بیسابقه، غیرعادلانه و بیمنطق به خوبی نشان میدهد شورای صنفی کنونی، در سامان بخشی به اوضاع آشفته اکران به چه طرحهای مشعشعی رسیده و تا چه حد میتواند در تخریب وضعیت نمایش یک فیلم و تعیین سرنوشت کاری تهیهکنندگانی که فاقد نماینده قانونی در این شورا هستند، موثر باشد.»
او ادامه داد: «شاید در این وانفسای حاصل از عملکرد سیاستهای اکران، به طور طبیعی امکان اضافه کردن سالنهای مناسب بیشتری هم برای فیلم وجود نداشت، اما پذیرفتن شرط و شروط غیرقانونی و توهینآمیز این شورا - که جز خودشان کس دیگری منطق ضوابطشان را نمیفهمد و از کارشان تعریف نمیکند - خفتی را میطلبد که در قاموس هیچ تهیهکنندهای نمیگنجد... چه زیر چتر واحد آقایان رفته باشد، چه ترجیح داده باشد که زیر بارش بارانی از بلاهای اعتباری و اقتصادی بایستد و بلرزد اما به تصمیمات خلاف تن ندهد.»
او انتقاد خود را از این وضعیت چنین بیان کرد: «اگر قرار است سازمان سینمایی کشور نیز برای اداره در دست اینگونه کارشناسان صنفی قرار گیرد، که بفرمایید ما هم فریاد «انالله و انا الیه راجعون» را از همین حالا سر دهیم. امروز دیگر با تمام وجود باور میکنم که ارادهای برای انهدام نوعی از سینما و سینماگران در کشور وجود دارد که برخی از همکاران خودمان، سربازان پیاده نظام آن شدهاند.»
او با اشاره به شرایط کنونی سینما بیان کرد: «تکفیرهای مکرر سینماگران مستقل از سوی سینماگران متصل، تخریب انواع فیلمهایی که جز برای خنداندن عوام جامعه ساخته میشوند و آش شلم شوربایی که آقایان به بهانه سیر کردن موقت سالنهای گرفتار، بار گذاشتهاند وضعیتی را به وجود آورده که برای هیچکس قابل دفاع نیست.»
طائرپور در بخش دیگر یادداشت خود آورد: «آقایان هنوز نخواستهاند بپذیرند تولید، پخش و نمایش فیلمهای اجتماعی، همواره به گروه خاصی از سینماگران اختصاص داشته است. گروهی که از دغدغه، جسارت، فهم و ریسکپذیری لازم برای آن نوع فیلمها برخوردار بودهاند و روی آوردن به این گونه سینمایی از سوی آنان، یک انتخاب آگاهانه بوده و نه ناتوانیشان در ساخت یا نمایش فیلمهای بساز – بفروش.»
تهیهکننده عضو شورای عالی سینما در ادامه آورد: «وظیفه و سربلندی هر نظام مدیریتی – اعم از دولتی و صنفی - است که برای این گونه از سینما، راهکارهای ارائه به مخاطب اندیشیده باشند. روزگاری لااقل با همان درجهبندیهای الف و ب و ج یک نگاه کیفیتی و منزلتی به فیلمها وجود داشت که بیشترین معترضانش همان «ج» سازانی بودند که امروز مساعدترین شرایط تولید و اکران را در اختیار دارند.»
او در ادامه نوشت: «برایم کاملا قابل پیشبینی است که این جماعت با چه شیوههایی به این مطلب و اقدام من عکسالعمل نشان خواهند داد. وقتی شرایط به گونهای شده که برای اداره امور سینماگران و مراقبت از حقوق آنان، هیچ مرجع و ملجا مطمئن و منصفی وجود ندارد، بهترست بخاطر اکرانی اینقدر محدود و قطرهچکانی، بیش از این خفت نکشم و با عذرخواهی از دو مدیر فرهنگی و فهیم پردیسهای ملت و زندگی که درک و حمایتشان را از فیلم «آینههای روبرو» با اختصاص یک سالن تمام وقت نشان دادند، از اکران آن انصراف داده و به خود و آقایان بیش از این زحمت ندهم.»
طائرپور در پایان این متن نوشت: «تا فراهم شدن شرایط یک اکران محدود، اما شایسته برای «آینههای روبرو»، باز هم صبر خواهم کرد. صبر خواهم کرد تا روزهای بهتری که در جایگاههای تصمیمگیری برای اکران فیلمها، افراد واجد شرایطتری نشسته باشند و از اوضاع بیحساب و کتاب نمایش عبور کرده باشیم. اوضاعی که تنها به یک چیز شبیه است؛ به مسابقهای که مربی، همه بازیکنان اصلی و ذخیره تیم را بیرون کرده و «ممد بوقیها» را به میدان آورده... و طبیعی است که جز صدای بوقها نشنویم و به حاصل بازی دل نبندیم.»
58243