به طور مثال محمود احمدینژاد در هنگام معرفی کابینه پیشنهادی دولت دهم خطاب به نمایندگان مجلس و کسانی که از عدم حمایت دولت از نخبگان انتقاد میکردند گفت: «همه اعضای پیشنهادی کابینه عناصری پاکدست با پرونده بسیار روشن هستند. ۱۱ نفر دکتر داریم، 6 نفر مهندس، بقیه هم متخصص. کابینه من، کابینه گردش نخبگان است.»
این ادعایی بود که در طول عمر دولت نهم نیز بارها شنیده شد اما آنچه مورد اختلاف حامیان و منتقدان دولت است، تعریف مشخص از نخبه و نخبگان است. نبود تعریف واضح از این واژه موجب شده است تا اختلاف نظرها در این زمینه رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد.
جدا از اینکه نخبه کیست و نخبگان چه کسانی هستند، یکی از انتقادات منتقدان به احمدینژاد این است که همفکران و همراهان خود را نخبه میداند و نخبگان دارای تفکر سیاسی متفاوت را در این حلقه جا نمیدهد. او در مناظره انتخاباتی با محسن رضایی درباره استفاده از نخبگان در دولت گفت: «شما سطح تخصص دولت را ببینید، همه دکترای تخصصی گرفتند؛ یعنی کنکور دادند، سر کلاس نشستند، مثل دکترهایی که مد شد و همه رفتند گرفتند نبود. شما بروید ببینید که برای اولین بار اصناف در کنار وزیر اقتصاد بازار را کنترل میکنند. شما چطور وزیر بهداشت ما، وزیر بازرگانی و وزیر راه را نخبه نمیدانید؟»
وی ادامه داد: «اینان یک حلقه مشورتی هم دارند. خودم هم هرهفته جلساتی دارم که حالا خبری و رسانهای نمیشود. نمیشود که شما به یک عده خاص بگویید نخبه، به دوستانتان بگویید نخبه. این لغت هم مظلوم است که بالاخره باید راهکار پیدا کنیم.»
تنها وزیر اقتصادی مدافع رئیسجمهور
یکی از افرادی که احمدینژاد او را از نخبگان دولت نامید، سیدمسعود میرکاظمی، وزیر سابق بازرگانی و وزیر کنونی نفت است که در سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شد و مدرک کارشناسی مهندسی صنایع خود را در سال ۱۳۶۵ و مدرک کارشناسی ارشد مهندسی صنایع خود را در سال ۱۳۶۸ از دانشگاه علم و صنعت اخذ نمود. وی سپس مدرک دکترای مهندسی صنایع را در سال ۱۳۷۵ از دانشگاه تربیت مدرس دریافت نمود. رئیسجمهور در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ وی را برای تصدی وزارت بازرگانی به مجلس معرفی کرد.
میرکاظمی تنها وزیر اقتصادی دولت نهم بود که در کوران رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری از احمدینژاد حمایت کرد و در همایشهای انتخاباتی از سیاستهای اقتصادی دولت دفاع میکرد. میرکاظمی «رو بازی کردن» را پیشه کرد و آشکارا از احمدینژاد حمایت کرد و سپس برای تصدی وزارت نفت به مجلس معرفی شد.
نخبه بیادعا
کمتر کسی فکر میکرد که این وزیر نخبه دولت نهم در دولت بعدی جایی نداشته باشد، اما نباید فراموش کرد که سیاست، نخبه و غیرنخبه نمیشناسد. بسیاری مخالفت او با انتصاب رحیم مشایی به عنوان معاون اول رئیسجمهور را موجب کنارگذاشته شدنش از ترکیب دولت دهم میدانند. او پس از اتمام کارش به عنوان وزیر بهداشت به این شایعات دامن نزد و فقط گفت به کارهای سابقش برمیگردد و البته روز یکشنبه به شیراز بازگشت تا فعلاً استاد دانشگاه علوم پزشکی این شهر باشد.
کامران باقری لنکرانی متولد سال ۱۳۴۴ در تهران، در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ از سوی محمود احمدینژاد برای تصدی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به مجلس معرفی شد. او مدرک دکترای حرفهای پزشکی خود را در سال ۱۳۶۸ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز با رتبه ممتاز اخذ نمود، سپس مدرک تخصص بیماریهای داخلی را در سال ۱۳۷۱ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز (با رتبه اول کشور) و مدرک فوق تخصص بیماریهای گوارش و کبد را در سال ۱۳۷۵ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز دریافت کرد.
شاید او به معنای واقعی یکی از نخبگان باشد، اما برخوردهای به ظاهر سیاسی با وی باعث شد تا منتقدان دولت دستاویزی برای متهم کردن دولت به سیاسی نگاه کردن به نخبگان داشته باشند.
استاد تکنوکرات رئیسجمهور
میگویند او یکی از استادان احمدینژاد در دانشگاه علم و صنعت بوده است. حمید بهبهانی متولد ۱۳۱۹ در استان فارس و دارای دکترای تخصصی عمران با گرایش حمل و نقل و ترافیک از دانشگاه کینزول فلوریدا است. وی یکی از دولتمردان ایرانی و وزیر کنونی وزارت راه و ترابری است. او از سوی محمود احمدینژاد به عضویت در شورای عالی تدوین برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ قرار است در کشور به اجرا درآید، منصوب شده است.
بهبهانی از ابتدای فعالیت دولت نهم نیز مشاور احمدینژاد در امور حمل و نقل کشور بوده و در این زمینه مشغول به فعالیت بوده است.
وی در کارنامه اجرایی خود عنوان مشاور مالی مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، مدیرعامل سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران، دو دوره ریاست سازمان نظاممهندسی ساختمان استان تهران را دارد و مدت بیست سال از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۷۷ به عنوان رئیس دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت فعالیت کرد. شاید سابقه همراهی او با احمدینژاد و اینکه او یکی از اعضای حلقه علم و صنعتیهاست، در معرفی او به عنوان نخبه بیتأثیر نباشد. اما نباید فراموش کرد که این وزیر نخبه در هنگام رأیاعتماد به دولت دهم یکی از ضعیفترین آرا را کسب کرد تا حاشیه امنی برای ادامه کارش به عنوان وزیر راه نداشته باشد. سقوط پی در پی چند هواپیما در روزهای آغاز به کار دولت دهم ابهاماتی جدی در خصوص عملکرد بهبهانی به عنوان وزیر راه ایجاد کرده بود. به هر حال او اینک در دولت دهم حضور دارد و یکی از نخبگان مورد حمایت رئیسجمهور است که حتی دیروز هاشمی، قائممقامش را نیز که سایهای برای او در وزارت راه بود را برکنار کرد.
اصولگرای پر کار
هر چند که در دولت دهم ظاهراً از حضور الهام خبری نیست، اما حضور او در دولت نهم و تصدی همزمان چند شغل او را به یکی از خبرسازترین مردان دولت تبدیل کرده بود. وی در دولتی مدارج عالی را طی کرد که یکی از کلیدیترین شعارهای رئیس آن شکستن حلقه تنگ مدیران بوده است. سخنگویی دولت، وزارت دادگستری، عضویت در شورای نگهبان، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، عضویت در شورای سیاستگذاری مرکز تدوین و نشر اندیشههای احمدینژاد، استادی دانشگاه و پیش از همه اینها ریاست دفتر احمدینژاد همه از شغلهایی بود که الهام عهدهدار آنها بود و شاید یکی از دلایل نخبگی او را بتوان در تصدی همزمان چندین شغل جستوجو کرد.
الهام دارای مدرک کارشناسی حقوق قضایی از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد حقوقجزا و جرمشناسی از دانشگاه تربیت مدرس و دکترای حقوقجزا و جرمشناسی از دانشگاه تربیت مدرس است. هر چند که از حلقه معروف به علم و صنعت یا حلقه معروف به ارومیه نیست، اما توانست اعتماد احمدینژاد را به خود جلب کند و به نوعی مرد روزهای سخت احمدینژاد باشد. هر چند که دیگر همراه رئیسجمهور نیست.
عضو حلقه یاران بهشت
سعیدلو در سال ۱۳۳۱ در تبریز متولد شد. وی کارشناسی زمینشناسی خود را در سال ۱۳۵۳ با کسب عنوان دانشجوی ممتاز از دانشگاه تبریز اخذ نمود. وی سپس مدارک کارشناسی ارشد زمینشناسی اقتصادی و منابع زیرزمینی را در سال ۱۳۵۷ از آمریکا و در سال ۸۲ مدرک دکترای خود را در مدیریت استراتژیک دریافت کرده است.
سعیدلو در سال ۱۳۵۹ رئیس کل سازمان چای کشور میشود. دو سال بعد و در سال ۱۳۶۱ معاون مالیاداری وزارت بازرگانی میشود. در آن سال همزمان سمت ریاست هیأت گزینش مرکزی و رئیس هیأت تجدیدنظر بازسازی نیروی انسانی وزارت بازرگانی را برعهده داشت. دو سال بعد به وزارت معادن و فلزات نقل مکان میکند و به عنوان قائممقام یکی از معاونتهای آن انجام وظیفه مینماید. سعیدلو در سال ۱۳۶۴ رئیس هیأت تجدیدنظر بازسازی نیروی انسانی وزارت معادن و فلزات میشود و در همان سال به وزارت دفاع نقل مکان کرده و حکم معاونت بازرگانی سازمان صنایع دفاع را میگیرد. بیشترین حضور سعیدلو در این سمت رقم میخورد. وی تا سال ۷۳ معاون بازرگانی سازمان صنایع دفاع بود. سعیدلو در خلال این سالها عضویت عامل سازمان صنایع بنیاد را نیز تجربه کرد و در سالهای ۷۰ و ۷۲ به دو وزیر صنایع و بازرگانی مشاوره داد. همین پست او را با نعمتزاده همراه کرد. پس از پایان مدت مأموریتش در سازمان صنایع دفاع، سعید لو یک بار دیگر به وزارت بازرگانی برمیگردد و در سال ۷۳ سمتهایی نظیر معاونت صادراتی وزیر بازرگانی و رئیس کل مرکز توسعه صادرات ایران، مسئول هیأتهای رسیدگی به تخلفات نیروی انسانی وزارت بازرگانی، رئیس هیأتمدیره شرکت فرش ایران و رئیس هیأتمدیره صندوق ضمانت صادرات ایران را تجربه میکند.
یک سال پس از آنکه خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ به ریاست جمهوری رسید، سعیدلو به جزیره قشم رفت و یک سال مشاور مدیرعامل این منطقه شد. سال ۱۳۸۲ او مشاور رئیس کل دیوان عدالت اداری میشود و در همان سال پس از پیروزی آبادگران در شورای شهر تهران و انتخاب احمدینژاد به عنوان شهردار پایتخت به ساختمان بهشت آمد و معاون مالی - اداری شهرداری شد.
احمدینژاد در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ وی را برای تصدی وزارت نفت به مجلس معرفی کرد اما رأیاعتماد نیاورد. پس از آن وی معاونت اجرایی رئیسجمهور در دولت نهم و سرپرستی نهاد رئیسجمهوری را بر عهده داشته است. او در سوم شهریور ۱۳۸۸ با حکمی از سوی احمدینژاد، به سمت رئیس سازمان تربیت بدنی منصوب شد. شاید همین تعدد سمتهای اجرایی سعیدلو وی را به یکی از نخبگان دولت نهم و دهم تبدیل کرده است تا همچنان تجربیاتش را در اختیار احمدینژاد بگذارد؛ مردی از حلقه یاران بهشت.
جوان استراتژیک
شاید کمتر کسی فکر میکرد که این جوان 29 ساله در ابتدای سوابق کاری خود مدیریت یکی از بزرگترین خودروسازیهای خاورمیانه را تصاحب کند. شغلی که شاید حتی خود او هم روزی تصورش را نمیکرد. او فارغالتحصیل در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه شریف و سرپرست سابق بسیج دانشجویی این دانشگاه است که با انتصاب احمدینژاد به عنوان شهردار تهران به عنوان رئیس گروه مشاوران جوان وی انتخاب شد و این سمت را تا پس از ریاست جمهوری وی حفظ کرد. او رئیس ستاد ائتلاف رایحه خوش خدمت در سومین دوره انتخابات شوراهای شهر تهران و نامزد راهیابی به شورا بود اما ائتلاف رایحه خوش خدمت شکست سنگینی در انتخابات متحمل شد و خود او نیز نتوانست به شورای شهر راه یابد. برخی انتساب او به علیرضا علیاحمدی - وزیر سابق آموزش و پرورش و از نزدیکان احمدینژاد - در موفقیتهایش بیتأثیر نمیدانند.
او در سن ۲۸ سالگی به سمت مدیرعامل شرکت پارسخودرو منصوب شد و چندی بعد به عنوان مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا برگزیده شد اما بر خلاف خواستهاش ریاستش بر سایپا ادامه نیافت و مجبور شد در پوشش معاون رئیسجمهور به سازمان ملی جوانان برود. ترقی مدیریتی او در طی 4 سال این مسئله را در اذهان تقویت میکند که بذرپاش یکی از نخبگان دولت بوده است چرا که اکنون با بازگشت به خانه اول در دوره شهرداری همزمان مدیریت مشاوران جوان را نیز بر عهده گرفته است؛ جایی که به نظر میرسد نقطهای استراتژیک برای بقای منطق دولت نهم و دهم باشد.
چشم راست احمدینژاد
حمایت ویژه احمدینژاد از مشایی این گمان را تقویت میکند که او در رأس حلقه نخبگان مورد حمایت رئیسجمهور قرار دارد. در تیرماه ۱۳۸۸ او معاون اول رئیسجمهور ایران شد و چند روز بعد با نامه رهبر انقلاب به رئیسجمهور استغفا داد. مشایی در دولت اول احمدینژاد ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را بر عهده داشت.
او هرچند که در رامسر متولد شده اما به واسطه همراهیاش با احمدینژاد، محصولی و فتاح، او را جزئی از حلقه موسوم به ارومیه میدانند. اعتقاد عجیب و محکم احمدینژاد به مشایی موجب شده است تا او در غیاب الهام، مرد همه کاره دولت دهم لقب بگیرد. احمدینژاد درباره مشایی گفته بود متأسفم که عدهای هنوز او را نشناختهاند.
به هر حال مشایی در دولت دهم نماد بارز استفاده از نخبگان به شمار میرود، هر چند که حتی در میان حامیان دولت هم چنین تصوری وجود ندارد. او همه جا همراه رئیسجمهور بود و هنوز هم اینگونه است.
دوست و همراه ارشد
مجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد رئیسجمهور از تیرماه ۱۳۸۸ به این سو است. او در دولت اول احمدینژاد مشاورعالی بود و ریاست ستاد انتخاباتی او را در انتخابات ریاست جمهوری دهم بر عهده داشت. او که خواهرزاده محمدرضا باهنر نایبرئیس مجلس است دوست دوران کودکی و از مهمترین دستیاران احمدینژاد است. نفوذ و قدرت ثمره هاشمی در ایران معاصر به قدری است که مجله نیوزویک در شماره اول ژوئن ۲۰۰۹ او را یکی از بیست شخصیت تأثیرگذار ایران انتخاب کرد. گفته میشود که بسیاری از اقدامات ابتکاری بحثبرانگیز احمدینژاد همچون نامه به جرج بوش و آنگلا مرکل به توصیه او انجام شده است.
ثمره هاشمی همکلاسی احمدینژاد در دانشگاه علم و صنعت است. او پس از انقلاب معاونت سیاسی و سپس سرپرستی استانداری آذربایجان غربی را عهدهدار شد و احمدینژاد را به فرمانداری شهرستان ماکو رساند.
ثمره هاشمی تا پیش از رئیسجمهور شدن محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ در سمتهای شهردار سنندج، مشاور سیاسی استاندار کردستان، قائم مقام دانشگاه آزاد کردستان، مدیرعامل آتیساز، مدیرکل ارزشیابی وزارت امور خارجه، مشاور حوزه برنامهریزی صدا و سیما و معاون آموزشی و سپس رئیس دانشکده صدا و سیما فعالیت کردهاست. او در دولت نهم علاوه بر پست مشاور رئیسجمهور مدتی معاونت سیاسی وزارت کشور را نیز بر عهده داشت و در انتخابات مجلس خبرگان رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور بود.
او یکی از اعضای اصلی حلقه ارومیه است که در زمان مسئولیت در استانداری آذربایجان غربی تشکیل داد و به همراه محمود احمدینژاد، صادق محصولی، پرویز فتاح و اسفندیار رحیم مشایی حلقهای را برای کنترل امنیت شمال غرب کشور ایجاد کرد که به حلقه ارومیه معروف شد و اکنون نیز این پنج نفر در حکم مغز متفکر دولت عمل میکنند.
نظامی نخبه
وزیر دفاع سابق و وزیر کنونی کشور نیز به تازگی به حلقه نخبگان دولت احمدینژاد اضافه شده است. او متولد سال 1335 در تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی است و سابقه خدمت در بخشهای مختلف سپاه و وزارت دفاع را در کارنامه خود دارد.
محمدنجار که از عرصه نظامی به عرصه سیاست قدم گذاشته است در جلسه رأیاعتماد خود به عنوان وزیر کشور گفت که وزارت کشور را با تشکیل اتاقهای فکر فرهیختگان و آحاد نخبگان به کانون مدیریت نخبهگی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و عمرانی و آبادانی مبدل خواهد کرد. او از این جهت به این دایره وارد شده است که رئیسجمهور یکی از وزارتخانههای کلیدیاش را به او سپرده است.
دایره نخبگان
با نگاهی به آنان که عنوان نخبه را در دولت گرفته اند، میتوان دریافت که این حلقه راه ورودی ندارد و هر چه هست درون این دایره است و چرخش نخبگان بجای اینکه زمینه را برای ورود افراد متفکر و خلاق در عرصه اجرایی باز کند، در عمل به جابجایی پستها و شغلها بین افرادی مشخص تبدیل شده است. افرادی که در سابقه هر کدام، دوستی قدیمی با احمدینژاد به چشم میخورد و همین مسئله کافی است تا به زعم برخی منتقدان به حلقه نخبگان وارد شوند. هر چند که هنوز هم میتوان از افرادی که در دولت سابق از آنها به عنوان نخبه یاد شد اشاره کرد - مانند زاهدی وزیر سابق علوم (نخبه ریاضی)، پرویز فتاح و صادق محصولی - اما این دایره برای همفکران رئیسجمهور بسته نیست.