تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۹

علی حق

این روزها رییس کل بانک مرکزی، رسانه ها را مقابل خود می خواند. از آنها گلایه می کند، انتقاد می کند و ....
البته محمود بهمنی، اولین مقام مسوولی نیست که چنین رویه ای را در پیش گرفته پس چندان برای اهالی رسانه صحبت ها و رفتارهای او غیرمعمول و عجیب نیست. کم نبودند مسوولان اقتصادی سابق و اسبقی که طی این سال ها همواره خود را مبرا از خطا و رسانه ها را همسو با نیات بدخواهان دانسته اند. اما همواره گذشت زمان مسایل فی مابین آنها و رسانه ها را حل کرده است. چرا که بیشتر اوقات مسوولیت رازداری رسانه ها مانع از رک گویی ها شده و این رازداری ها فرصتی بوده که آن مسوولان برای متهم و محکوم کردن رسانه ها همواره از آن بهره جسته اند. اما چند ماهی و سالی پس از سابق و اسبق شدن آنها، رقبای سیاسی، مسوولان جدید و گاه نهادهای نظارتی ناگفته های رسانه ها را بالاخره برای مردم بازگو کرده اند.
اما محمود بهمنی در مقایسه با تمام مسوولانی که تاکنون رسانه ها را به کج روی متهم کرده، یک تفاوت عمده دارد و آن این که برای رد یا قبول ادعای او خیلی نیاز به گذشت زمان نیست، بلکه نیاز به برگشت زمان است.
یعنی کافیست خود ایشان صفحه های اقتصادی روزنامه ها و سایت های خبری را بار دیگر ورق زده و بازخوانی کنند. در این میان چند نکته خودنمایی می کند که روزنامه نگاران اقتصادی و کارشناسان مدام تکرار کرده اند:
1-    هشدار در خصوص صدور گسترده مجوز تاسیس بانک خصوصی
2-    ابراز نگرانی از گسترش فعالیت موسسات مالی و اعتباری
3-    اخطار در مورد تبعات کاهش نرخ سود بانکی
4-    نقش سیستم چند نرخی ارز در گسترش رانت و فساد
5-    انتقاد از توقف انتشار آمار اقتصادی
6-    حباب قیمتی سکه، سفته بازی رسمی
7-    صدای پای تورم با دلار گران
8-    ناعادلانه بودن سیستم پرداخت وام و اعتبار بانک ها
9-    چرا مدیرعامل بانکی که تابعیت دو گانه دارد؟
10-                       تایید صلاحیت مدیران بانک ها را آیا عیاری هست؟
و ده ها اخطار و هشدار و انتقاد دیگر.
اما در عمل چه شد؟
1-    پرونده بانک آریا رو شد.
2-    تعاونی اعتباری بهمن ایثار چندصد سپرده گذار را سرگردان کرد.
3-    باگذشت بیش از 7 ماه از سال، رییس کل بانک مرکزی همچنان به دنبال افزایش نرخ سود بانکی است.
4-    فاصله قیمت دلار رسمی و آزاد به 260 تومان رسیده و کنترل نرخ ارز در دست در رفته و دلالی ارز رونق گرفته است.
5-    اجرای برنامه پنجم توسعه آغاز شده ولی کسی نمی داند که اقتصاد ایران کجا ایستاده و چگونه در حال حارکت است و به کجا می رود.
6-    شوک قیمتی بازار سکه، همراه با ارز، رکود بازار پول و سهام را دامن زده است.
7-    دلار به بیش از 1340 تومان رسید و در 7 ماهه سال جاری 20 درصد گران شده و به همین نسبت کالاهای خارجی برای ما گران. تولیدکنندگان هم از در التهاب افزایش هزینه تولید.
8-    اختلاس تاریخی رخ داد ولی بالاخره بانک مرکزی تصمیم گرفت تا شرایط اخذ وام های کوچک را ساده تر کند و سیستم نظارتی را تقویت کند.
9-    مدیرعامل بزرگ ترین بانک دولتی ایرانی-کانادایی از آب درآمد ولی آیا این پایان این پرونده است؟
10-                       مدیرعامل بانک صادرات از سوی خود بانک مرکزی متهم شد و برکنار. مدیران برخی دیگر از بانک ها نیز به سرعت رد صلاحیت شدند.
حال ضمن فاکتور گرفتن از مسایل مربوط به نرخ تورم و وعده های پیاپی محمود بهمنی در مورد نرخ ارز که هیچ گاه محقق نشده، این پرسش عمومی مطرح می شود که طی سال های اخیر، انتقادهای رسانه ها بیشتر در جهت تامین منافع ملی و دلسوزی برای آن بوده یا تکذیب و انکارهای محمود بهمنی و عملکرد مجموعه تحت مدیریت او؟
/3131
منبع: خبرآنلاین